تحولات لبنان و فلسطین

 نگاهی به فیلم‌های پرفروش سال‌های اخیر نشان می‌دهد  نسخه کمدی مبتذل روی پرده سینماهای ایران جواب داده و جیب سرمایه‌گذار و سازنده را پر کرده است.

جای خالی طنز پاک روی پرده سینما

قدس آنلاین:  نگاهی به فیلم‌های پرفروش سال‌های اخیر نشان می‌دهد  نسخه کمدی مبتذل روی پرده سینماهای ایران جواب داده و جیب سرمایه‌گذار و سازنده را پر کرده است. در سینمای کمدی این سال‌ها، روش خنداندن به قیمت از بین رفتن حدود اخلاقی و قیود شرعی امری بدیهی شده در حالی که مردم در سالن سینما زمانی که شوخی‌های سالم و بامزه را می‌بینند بسیار بیشتر از زمانی که شاهد شوخی‌های اروتیک هستند، می‌خندند. به بیان دیگر مردم به شوخی‌های جذاب و سالم بیشتر از شوخی‌های مبتذل علاقه‌مندند، ولی سینمای ایران هنوز این ظرفیت را ندارد که مردم را از راه درست خود بخنداند. هرازچندگاهی که کمدی جدیدی در سینماها اکران می‌شود باید منتظر شوخی‌های جنسی و اروتیک بود. به باور عده‌ای، علاج این مسئله جز با نظارت دقیق و حساب ‌شده توسط سازمان سینمایی از یک سو و رونق گرفتن تولید کمدی‌های سالم خانوادگی از سوی دیگر میسر نخواهد شد. درباره اینکه چرا فیلم کمدی سالم خانوادگی در سینمای ایران کم شده با یک تهیه‌کننده سینما و کارگردان تلویزیون که سابقه ساخت فیلم و سریال طنز داشته است، گفت‌وگو کردیم.

محسن علی‌اکبری، تهیه‌کننده فیلم «کتاب‌قانون» به خبرنگار ما می‌گوید: اکنون پرفروش‌ترین فیلم سینماهای کشور «مطرب» است که یک فیلم کمدی مبتذل به شمار می‌رود و مناسب خانواده‌ها نیست، ولی مدیران ارشد فرهنگی به فروش ۳۸ میلیاردی این فیلم افتخار می‌کنند و هنرمندان را به سمت ساخت این نوع از فیلم‌های سینمایی سوق می‌دهند.

وی ادامه می‌دهد: این روند اگر ادامه پیدا کند باید منتظر اتفاق‌های بدتری باشیم، چون خیلی از تابوها دارد شکسته می‌شود. اگرچه اکنون هم دیگر تابویی برای شکستن نمانده و در فیلم‌های کمدی مبتذل چند سال اخیر، از هر خط قرمزی عبور کرده‌اند.

* نسخه‌های بدلی و ضعیف فیلمفارسی

علی‌اکبری می‌گوید: وقتی مدیران سازمان سینمایی و مدیران فرهنگی کشور، فیلم‌های دستمالی شده فیلمفارسی را ترویج و تبلیغ می‌کنند و این فیلم‌ها با فروش بالا مواجهند، خب همان فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب را اکران کنند، چرا نسخه ضعیف و بدلی آن‌ها را می‌سازند؟ اگر برایشان فرهنگ، تمدن و ارزش‌های انقلاب مهم نیست، فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب که در آرشیو ارشاد موجود است آن‌ها را اکران کنند، احتمالاً فروش بیشتری هم دارد و به این فروش بالا افتخار می‌کنند!

به باور این تهیه‌کننده، در فیلم‌های کمدی مبتذل سال‌های اخیر به هیچ‌وجه نشانه‌های سینمای جمهوری‌اسلامی دیده نمی‌شود و اگر فیلمی چنین نشانه‌هایی را داشته باشد از سوی مافیای سینما بایکوت می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: مافیای سینما نه مدیر می‌شناسد، نه وزیر و نه رئیس سازمان سینمایی، آن‌ها مسیر خودشان را می‌روند و به فیلم‌هایی که قرار است بفروشد شرایط ویژه اکران می‌دهند، چون توزیع و پخش در اختیار مافیای پخش و سینمادار است.

علی‌اکبری با انتقاد از ضعف مدیریت مسئولان سینمایی کشور خاطرنشان می‌کند: متأسفانه از فیلم‌های ارزشی و فیلم‌های همراستا با اهداف نظام جمهوری‌اسلامی حمایت نمی‌شود و برخوردی هم با مافیای پخش صورت نمی‌گیرد.

وی درباره اینکه چرا مافیای پخش روی تولید و اکران فیلم‌های کمدی سرمایه‌گذاری می‌کند، می‌گوید: در کمدی امکان هجو بیشتر است، در فیلم‌های جدی نمی‌شود تا این حد از هجو استفاده کرد. این یک قاعده کلی در سینمای دنیاست که در آثار کمدی به هجو و ابتذال بیشتر و راحت‌تر می‌توان نزدیک شد، بنابراین طنز پاک در سینمای ایران معنا و جایگاهی ندارد.

* مخاطب از سینما فراری شده است

عده‌ای بر این باورند یکی از دلایل تمایل مردم به تماشای فیلم‌های سینمایی کمدی، کم‌کاری تلویزیون در ساخت سریال‌های طنز بوده است. علی‌اکبری اما نظر دیگری دارد و می‌گوید: در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد مردم سینما نمی‌روند و پرفروش‌ترین فیلم سینمایی هم فقط ۱۰ درصد از مردم را به سینما می‌آورد. تا زمانی که نتوانیم ۸۰ درصد دیگر را به سینما بیاوریم نمی‌توانیم بگوییم ذائقه مردم عوض شده است.

به گفته او، مخاطب از سینما فراری شده و یک دلیلش فیلم‌های ضدخانواده روی پرده سینماهاست. مردم همراه با خانواده نمی‌توانند به تماشای فیلم بینشیند، چون بیشتر فیلم‌ها بنیان خانواده را نشانه رفته‌اند.

این تهیه‌کننده سینما خاطرنشان می‌کند: من از مدافعان فیلم طنز هستم و خودم هم فیلم طنز کار کردم، فیلم طنز خوب است، ولی اکنون فیلم طنز نداریم، فیلم‌ها بیشتر به سمت لودگی و خط قرمزها رفته‌اند. حمایت از ساخت فیلم‌های کم‌ارزش با محتوای نامناسب و جولان مافیای پخش فیلم‌های طنز مبتذل، فرهنگ و هنر کشورمان را نشانه رفته است.

وی می‌افزاید: کارگردان‌های جوان که در پی کسب نام و نان در سینما هستند، در نخستین تجربه‌هایشان به دنبال ساخت فیلم طنز می‌روند، چون گمان می‌کنند اگر فیلمشان در گیشه بفروشد، سرمایه‌گذار دنبال آن‌ها می‌آید. در حالی که در گذشته کارگردان‌های جوان با فیلم‌های ارزشی وارد سینما می‌شدند. این رویه موجب تغییر رویکرد در بدنه سینمایی کشور می‌شود که تأثیرش را در بخش‌های مختلف می‌گذارد.

* کوچ هنرمندان طناز از تلویزیون

علی‌مسعودی، نویسنده و کارگردان سریال‌های طنز درباره اینکه نبود و ضعف سریال‌های طنز تلویزیونی در چند سال اخیر، چقدر روی فروش بالای فیلم‌های کمدی تأثیرگذار بوده و چرا ساخت سریال طنز در سال‌های اخیر کم شده است، به خبرنگار ما می‌گوید: نوشتن سریال طنز با محدودیت‌هایی که در تلویزیون وجود دارد کمی سخت شده، به طوری که نوشتن فیلم‌نامه سریال‌های ملودرام آسان‌تر است.

وی اضافه می‌کند: اکنون با هر قشری در سریال‌های تلویزیونی شوخی کنید، فردا معترض می‌شوند، چون آستانه تحمل مردم پایین آمده و این موجب می‌شود نویسندگان و کارگردان‌های سریال‌های تلویزیونی دلسرد شوند. مثلاً من برای ساخت سریال «آخرخط» حدود دو سال است که درگیر هستم و طولانی شدن روند ساخت آن من را خسته می‌کند. نویسنده طناز کم نداریم ولی اکنون کجا هستند؟ این‌قدر خط قرمزهای تلویزیون زیاد شده که آدم را خسته می‌کند. خط قرمزها هر روز بیشتر می‌شود و دایره شوخی‌ها هم کوچک‌تر، به همین دلیل یکی مثل من ترجیح می‌دهد به سمت استندآپ کمدی و بازیگری برود تا نوشتن و ساخت سریال طنز.

این کارگردان تلویزیونی با بیان اینکه خط قرمزها و محدودیت‌ها در تلویزیون زیاد شده، چون اعمال سلیقه می‌شود، عنوان می‌کند: در گذشته فقط مدیر فیلم و سریال شبکه تصمیم‌گیرنده بود ولی اکنون پروسه اعمال نظرات بیشتر شده و چندین شورا باید فیلم‌نامه را تأیید کنند. آن‌قدر پروسه طولانی شده که حاضریم عطایش را به لقایش ببخشیم. در حالی که مدیر فیلم و سریال یک شبکه باید آدم متخصصی باشد و زمانی که تشخیص دهد طرح خوب است، باید دست نویسنده را برای پرداخت سوژه باز بگذارد ولی طرح فیلم‌نامه به چندین شورا می‌رود که هر کدام نظری دارند و باید اعمال نظر شود، این شرایط نویسندگان وسازندگان را دلسرد می‌کند.

مسعودی درباره کوچ طنازان تلویزیونی از اواخر دهه ۸۰ و روآوردنشان به ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های نمایش خانگی می‌گوید: مخاطب و تأثیری که تلویزیون دارد، هیچ رسانه‌ای ندارد. پرفروش‌ترین فیلمی که اکران می‌شود در نهایت یک و نیم میلیون نفر تماشاگر دارد، ولی یک سریال تلویزیونی خوب ممکن است ۲۰ میلیون مخاطب داشته باشد، اما پروسه سخت تولید در تلویزیون، بسیاری را دلسرد کرده، در حالی که کار کردن در سینما راحت‌تر و دست فیلمساز و نویسنده هم بازتر است، ضمن اینکه شرایط مالی سینما هم از تلویزیون بهتر است.

وی یادآور می‌شود: افرادی همچون رضا عطاران و سعید آقاخانی، اگر شرایط برایشان مهیا شود حتماً به تلویزیون می‌آیند، چون بچه‌های رسانه ملی هستند. البته سعید آقاخانی هم به تلویزیون برگشته و اگر شرایط برای عطاران فراهم شود چرا برنگردد؟ اگر به من نقش اول فیلم سینمایی پیشنهاد شود یا یک سریال، حتماً بازی در سریال را قبول می‌کنم، چون گستره مخاطب وسیع‌تری دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.