محمدحسین جعفریان
به مردم میگویند به سفر نروید. کمتر در محیطهای شلوغ تردد کنید. حتی برای ضروریترین کارها از خانه خارج نشوید. یک نفر در هفته با ملاحظات بهداشتی خریدهای مهم را انجام دهد و بقیه خانواده از منازل بیرون نروند و... عده اندکی چنین میکنند و اما اکثریت در حالیکه ادارات و محلهای کارشان تعطیل شده تا آنها در خانه باشند، از فرصت بهره برده و با تنقلات و جوجه زعفرانی راهی سواحل میشوند. تا حدی که پلیس مجبور میشود متوسل به قوای قهریه شده و جادههای مسیر را ببندد، ولی باز هم بسیاری از راه و بیراه خود را به مقصد رسانده و تو گویی خرمشهر را دوباره آزاد کردهاند؛ زیرا از این گریز خود چنان پستهایی در فضای مجازی نشر میکنند که بیا و ببین. حیرتا اینها که با پلیس که بهخاطر سلامت مردم جاده را بسته درگیر میشوند و یا بر خلاف التماسهای متخصصان بهداشتی جاده چالوس را با هجوم خود بند میآورند، اغلب با ماشینهای مدل بالا و ویلاهای میلیاردی از طبقه تحصیلکرده و ثروتمند و به اصطلاح «برخوردار» جامعهاند. اگر نه قشر به اصطلاح آسیبپذیر یا همان «مستضعف» اوایل انقلاب، اگر هم خانه را برخلاف توصیهها ترک میکند از آن رو است که اگر چند روز کار نکند، در تأمین معاش خویش میماند و اگر بیرون میآید از سر شکم سیری نیست.
البته انکار نمیکنم که عموم مردم ما از هر طبقهای، عمدتاً توصیههای رسانهای در مورد شیوع کرونا را جدی نگرفتهاند. یکی به دنبال سفارش میهمانی و کیک تولدش است، آن دیگری پی خرید سیسمونی، آن یکی همه فامیل را به کیش دعوت کرده و... چرا؟ وقتی همه چیز جلو چشم آنها دارد اتفاق میافتد و آمار روزانه به سمع و نظرشان میرسد، چطوری میتوانند تا این حد نسبت به این مسئله که شاید جدیترین ماجرای زندگی آنها باشد، بیتفاوت باشند؟ اگر پاسخ این پرسش را بیابیم شاید بتوان یکی از راههای اصلی شیوع را مسدود کرده و مردم را قانع کرد تا زمانی که مسئولان بهداشتی و پزشکی از آنها میخواهند در خانه بمانند و توصیههای دیگر آنها را نیز جدی بگیرند.
روشن است که سؤال چنین بزرگ، مهم، عمیق و فراگیر به قدر چند جلد کتاب جوابهای مختلف از چشماندازهای مختلف داشته باشد. از منظر جامعه شناسی و روانشناسی جامعه ایرانی، بحث مشکلات اقتصادی برای قشری و رفاه زیادی برای قشری دیگر و... و... اما با تمام این جوانب مهمترین نقش را باید به رسانهها و مهمتر از آن عملکرد رسانهای مسئولان در این روزهای خطیر داد. ستاد انتخاباتی یک نامزد مجلس در یک حوزه انتخابیه با 20- 10 هزار رأی هم یک تیم رسانهای دارد، اما حیرتآور است که در این وضعیت که به اذعان بسیاری از دلسوزان کشور ما در جنگی تمام عیار (خواسته یا ناخواسته) درگیر شدهایم، از هر حنجرهای صدایی در میآید. شخص اول دولت میگوید از اول فلان هفته همه چیز به روال عادی برمیگردد. وزیر مربوط ایشان همان هفته را میگوید بدترین هفته خواهد بود و اوج اپیدمی است. فلان مقام ساعات کاری را از هشت صبح تا یک ظهر اعلام میکند، به دو ساعت نکشیده مقام مهم دیگری این را تکذیب کرده و میگوید ساعات کار مثل سابق خواهد بود. هر لحظه حرف و خبری از مسئولان و دستگاههای معتبر منتشر میشود که ساعتی بعد یا به روز نکشیده تکذیب میشود. بدبختانه این اتفاق عجیب در تمام حوزههاست.
مسئولان محترم! لطفاً حرف نزنید. با این وصف معلوم است مردم حرف و توصیههای شما را جدی نگیرند و کار خودشان را بکنند. شما نیازمند یک ستاد خبری و رسانهای هستید. این آشفتگی مردم را به شما بیاعتماد میکند. بهخاطر خدا رسانهها و رفتار رسانهای خود را در این روزها جدی بگیرید.
نظر شما