تحولات منطقه

 بازیکن اسبق تیم ملی والیبال زنان گفت: به یاد دارم در باشگاه پرسپولیس با یکی از بازیکنان دهن به دهن شدم و سرمربی برای آنکه بزرگتری کند یک سیلی به صورت ما زد و گفت باید احترام باشگاه را نگاه دارید.

از سرمربی پرسپولیس سیلی خوردم
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین: «مریم هاشمی» سرمربی اسبق تیم ملی والیبال زنان و سرمربی تیم سایپا روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا از خاطرات خویش در روزهایی که بازیکن والیبال بود تا زمانی که به سمت سرمربیگری رسید سخن گفت.

مشروح سخنان وی را در متن زیر می‌خوانیم:

قهرمان تنیس روی میز استان تهران شدم

در سال ۱۳۶۹ بدلیل قد بلند و فرم بدنی که داشتم در مدرسه در رشته والیبال شرکت کردم، اما در کنار آن در رشته تنیس روی میز هم فعالیت می‌کردم  و قهرمانی استان را بدست آوردم.

در آن زمان قوانین و برنامه‌ای از طرف آموزش و پرورش وضع شد که دانش آموزان باید در یک رشته شرکت کنند. من در باشگاه تنیس روی میز و در مدرسه والیبال شرکت می‌کردم. در این میان کشمکشی میان معلم مدرسه و مربی باشگاه برای حضور در یکی از این رشته‌ها داشتم اما در نهایت والیبال را ترجیح دادم. هرگز پیشمان نیستم که والیبال را انتخاب کردم.

در سال ۷۲ به اردوی تیم ملی بزرگسالان دعوت شدم

پس از آن وارد مسابقات رسمی والیبال شدم و بازیکن و کاپیتان تیم مدرسه بودم. بتدریج در سال ۷۲ که دوم دبیرستان بودم، باشگاه‌ها تشکیل شد و من نیز به اردوی تیم ملی بزرگسالان به عنوان بازیکنی جوان دعوت شدم. در آن دوران «مهشید میرمیران» بازیکن خوب و حرفه‌ای والیبال بود و در کنار وی تجربه‌های بسیاری کسب کردم. او اکنون کار مربیگری هم نمی‌کند و آکادمی دارد.

درگیری برسرحضورم در چهار تیم والیبال بود

میرمیران وقتی به مدرسه می‌آمد دفاع روی تور را انجام می‌داد و ما نمی‌دانستیم چیست و از او می‌پرسیدیم. یک روز به من گفت به تیم او بروم و رفتم و تست دادم و پس از مدتی بازی کردن و شناخت سرمربیان تیم‌ها از من در نهایت درگیری بر سر حضورم در چهار تیم والیبال ایجاد شد و مدام با من تماس می‌گرفتند تا به تیم آنان بپیوندم.

دستمزدم در پرسپولیس سالی سه هزار تومان بود

در نهایت چون ۲ نفر از دوستانم در تیم پرسپولیس بودند وارد این تیم شدم. در سال ۷۴ دیپلم گرفتم و کارم را با تیم‌های باشگاهی آغاز کردم. بهترین «سرویس‌زن» ایران بودم و به عنوان یک بازیکن جوان در تیم بزرگسال پرسپولیس بازی می‌کردم و سه هزار تومان در سال دستمزد دریافت می‌کردم.

در ۱۹ سالگی از پرسپولیس جدا شدم

 بتدریج که بزرگ‌تر می‌شدم کار فنی من بهتر می‌شد. در آن زمان «اکرم رشیدی» و «شیوا آزادپناه» سرمربی ما بودند اما پس از مدتی رشیدی باردار شد و مربیگری این تیم را رها کرد و پرسپولیس با مشکل مواجه شد. در واقع باشگاه سرمربی نداشت و روند تمرینات مطلوب نبود. همین امر سبب شد تا در ۱۹ سالگی از پرسپولس جدا شوم و به تیم دانشگاه آزاد پیوستم. وقتی از پرسپولیس جدا شدم، دیگر این باشگاه در والیبال زنان تیم نداد. آزادپناه نیز پس از مدتی سرمربی تیم دانشگاه آزاد شد.

«بهرام قدیمی»  رییس فدراسیون هاکی در آن زمان مدیر ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی بود. در تیم دانشگاه آزاد هم با آزادپناه هفت سال همکاری کردم  و کاپیتان شدم. در آن زمان با «افسانه فرهادی» و «فرنوش احمدی» برای قهرمانی با تیم هما می‌جنگیدیم. همچنین در مسابقات زیادی در دستجات آزاد تا مسابقات فجر و دانشجویی شرکت می‌کردیم و مقام‌های اول تا سوم را بدست می‌آوردیم. در واقع  در این مدت در سوپرلیگ سرعتی‌زن بودم تا اینکه در سال ۸۴ مشکلی برای زانوهایم پیش آمد و «ال سی ال» زانویم پاره شد و بازیکن حرفه‌ای بودن را کنار گذاشتم.

پس از آن آزادپناه از من خواست تا در کنار او به عنوان مربی فعالیت کنم. وی بعدها سرمربیگری را کنار گذاشت و اکنون عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران شمال است. من هم این روند را ادامه دادم و از ۱۳۸۵ تاکنون در سوپرلیگ سرمربی هستم و نیز سه دوره به عنوان سرمربی تیم ملی دعوت شدم. همچنین مدرک مربیگری بین‌المللی یک و ۲ را گرفتم.

تجربه حضور در مسابقات کشورهای اسلامی

البته در دورانی که بازیکن بودم تنها مسابقات برون مرزی که حضور یافتم، مسابقات کشورهای اسلامی بود که هر چهار سال یکبار برگزار می‌شد و ما سه دوره در آن شرکت کردیم. در آن دوره پوشش ما با فرم معمول بود و وقتی که مسابقات با حجاب اسلامی در آسیا تصویب شد بدلیل آسیب دیدگی، والیبال را کنار گذاشته بودم. در آن زمان سنم از هم تیمی‌هایم کمتر بود  و من متولد ۱۳۵۴ و هم تیمی‌هایم ۱۳۴۷ بودند. استرس زیادی داشتم  و در پست‌های پشت خط زن یا سرعتی و پاسور بازی می‌کردم.

خانواده‌ام اصرار داشتند تا در رشته مهندسی منابع طبیعی ادامه تحصیل دهم، اما پس از مدتی علاقه زیاد من را به ورزش دیدند و گفتند که می‌توانم تربیت بدنی را در مقطع کارشناسی ارشد بخوانم. زیرا همواره در تمرین‌ها بودم و سر کلاس نمی‌رفتم. ‌

به یاد دارم در باشگاه پرسپولیس بودم و با یکی از بازیکنان دهن به دهن شدم و سرمربی برای آنکه بزرگتری کند یک سیلی به صورت ما زد و گفت باید احترام باشگاه را نگاه دارید. همچنین یادم  می‌آید که یکی از سرمربیان آن دوره به دست بزن بودن معروف بود و همه می‌گفتیم که چه مربی بداخلاقی است و چه کسی به تیم او می‌پیوندد. اکنون این سیستم قابل پذیرش نیست. در این سال‌ها تمام تلاشم را کردم تا جایی که امکان دارد به بهترین شکل کارم را به عنوان سرمربی انجام دهم و تاکنون مشکل خاصی با رییس یا نایب رییس فدراسیون نداشتم.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.