به گزارش خبرنگار اقتصادی قدس آنلاین؛ در حالی روز یکشنبه(۳۱ فروردین ماه) خبر کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد در رسانهها منتشر شد که این نرخ از تیر ماه ۱۳۹۵ بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار ۱۵ درصد تعیین و اجرایی شده بود.
شورای پول و اعتبار در تیر ماه ۱۳۹۵ تصمیم بانکها مبنی بر کاهش نرخ سود سپردههای بانکی به ۱۵ درصد را تأیید و سیستم بانکی را مکلف کرد نسبت به کاهش نرخ کارمزد تسهیلات بانکی به حداکثر ۱۸ درصد اقدام کند.
بانکها هم از ابتدای تیرماه بر اساس توافقی که میان خودشان کرده بودند، سود سپردههای بانکی را از حداکثر ۱۸ درصد به حداکثر ۱۵ درصد کاهش داده بودند اما در توافقشان تصمیم روشنی در مورد کارمزد تسهیلات بانکی نگرفته بودند که بانک مرکزی و شورای پول واعتبار نیز در آن زمان برای نرخ سود تسهیلات هم تصمیمگیری کرد.
البته هر چند شورای پول و اعتبار این مصوبه را در سال ۹۵ مصوب و بانکها را ملزم به اجرای آن کرده بود اما برخی از بانکها در بعضی موارد از این مصوبه تخطی میکردند و بر همین اساس قرار است بانکها به صورت جدی به اجرای این مصوبه اهتمام بخشند.
بر همین اساس نرخ سود بانکی بدون تغییر طبق روال گذشته در بانکها محاسبه میشود و تنها بر اجرای مصوبه شورای پول و اعتبار تاکید بیشتر شده تا بازار پول با آرامش بیشتری همراه باشد.
قدس آنلاین در رابطه با تأثیرات احتمالی کاهش نرخ سود سپرده بانکی بر بازار بورس و مشکلات فعلی بازار سهام و راهکارهای کارایی هرچه بیشتر و مولد بودن بورس با «علیرضا تاجبر» عضو هییت مدیره کانون کارگزاران و مدیرعامل کارگزاری تامین سرمایه نوین گفتوگویی را ترتیب دادهایم که در ۲ بخش تقدیم خوانندگان میشود.
بخش نخست گفتگو را در ادامه میخوانید
علیرضا تاجبر در رابطه با کاهش سوددهی بانکها و احتمال اینکه سرمایه مردم از بانکها به سمت بازار سرمایه و بورس برود،گفت: قبل از پاسخ دادن به این سوال باید نگاهی به اکوسیستم اقتصاد ایران بیاندازیم. بر اساس آماری که مؤسسه پژوهشی مالی ارائه کرده است در کشور ایران یک سوم مردم هیچ پساندازی ندارند یا اینکه پس انداز این بخش از مردم آنقدر اندک است که به صورت ماهیانه صورت میگیرد. به این صورت که حقوق دریافتی ماهانه خود را در بانکها سرمایه گذاری میکنند، سود جزئی دریافت کرده و از این محل ارتزاق میکنند. در واقع باید گفت حدود ۶ تا ۷ درصد مردم هیچ پساندازی ندارند. با این حال ۲۵ درصد از مردم پساندازی قابل توجه بالغ بر ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان یعنی دو میلیون میلیارد تومان در بانکها دارند. همین عدد بزرگ دلیل اصلی ایجاد نقدینگی بالا کشور است که میتواند مثل یک سیل هر بخشی از اقتصاد کشور را نابود کند. اما باید بگویم که ۱۵ درصد از مردم که عموما جزوه قشر متمول جامعه هستند، عمده پساندازشان در بخش املاک است و ۱۰ درصد از مردم نیز عمدتاً در بخش طلا و سکه سرمایهگذاری میکنند. ۱۰ درصد دیگر هم در بخش کارآفرینی و سرمایه در گردش سرمایه گذاری می کنند. از این رو بورس و ارز کمترین سهم را از سرمایهگذاری مردم ایران در اختیار دارند. به طوری که هر کدام از این بخش ها کمتر از ۲ درصد را شامل میشود. در واقع باید گفت بورس و بازار سرمایه با این حجم از ورود نقدینگی که این روزها شاهد آن هستیم، هنوز هم کمترین سهم را در پسانداز مردم به خود اختصاص دادهاند.
این عضو هییت مدیره کانون کارگزاران در خصوص کاهش نرخ سپردههای بانکی نیز گفت: باید اذعان کرد مسئله ابلاغیه جدید کاهش نرخ سود کوتاه مدت و بلندمدت سپرده بانکی چیز تازهای نبوده است. سال گذشته نیز سپرده های بلند مدت را ۱۵ درصد اعلام کرده بودند، منتها توسط برخی از بانک ها رعایت نمیشد. امسال اما بانک مرکزی اعلام کرده است که در این زمینه تصمیمات جدی برای رعایت این مصوبه اتخاذ خواهد کرد. در واقع نمی توان گفت که چیز جدیدی در این رابطه اتفاق افتاده است. منفعت این کار این است که حجم پولی که ایجاد شده است کمتر شده و انگیزه سپرده گذاری در بانک ها کاهش خواهد یافت.
دلایل اقبال مردم نسبت به بازار سرمایه و بورس
به گفته تاجبر مردم در زمانی که تورم ما کمتر از ۲۰ درصد بود سرمایه شان را در بانکها میگذاشتند و به صورت غیر مولد سودی به این آنها تعلق میگرفت و بانکها هم این سرمایه مردم را در بخش های مختلف به کار می بستند و برخی زخمهای خود را التیام می بخشید. همین زخمها انباشته شده است و یک سیستم ناکارا و غیر مولد را به وجود آورد. حال اگر بخواهیم به بازار سرمایه و بورس نگاهی بیندازیم بازار سرمایه یک سری مزیتهایی دارد که دیگر بازارها ندارند. اولین مزیت بورس این است که قابلیت نقدشوندگی، شفافیت بالا و نداشتن هزینه نگهداری است چراکه در بسیاری از بازارهای رقیب ما شاهد هزینه نگهداری هم هستیم و قدرت نقد شوندگی پایین است و شفافیت هم در کمترین حد ممکن خود است. طی یک سال اخیر یک اتفاقی در بازارهای موازی رخ داد و همین باعث افزایش رونق بورس شد. در بازار ارز یک موارد امنیتی و مالیاتی به وجود آمد. از طرفی ما کاهش تقاضای ارز را برای واردات را شاهد بودیم. بنابراین بازار ارز تقریبا از رونق افتاد و کنترل شد. در واقع بانک مرکزی کارش را در کنترل بازار ارز به خوبی انجام داده است.
وی ادامه داد: در خصوص بازار طلا و سکه نیز همین موارد مالیاتی را که در رابطه با ارز عنوان شد، مشاهده کردیم. به عنوان مثال در پیش فروش سکه این اتفاق برای سرمایهگذاران رخ داد. البته در رابطه با سکه و طلا ما همیشه با هزینه نگهداری مواجه هستیم و اتفاقاتی که طی یکی دو سال اخیر در برخی شهرها با افزایش سرقت سکه و طلا اتفاق افتاد، این ریسک نگهداری را بالاتر برد.در بازار ملک نیز به قدری با افزایش قیمت مواجه شدیم که بخش عمده ای از مردم دیگر حجم سرمایه شان کفاف خریدن ملک را نمیداد. بنابراین این افراد از بازار ملک خارج شدند. در واقع امروز اگر شما بخواهید در بازار ملک سرمایه گذاری کنید دست کم باید نقدینگی میلیاردی داشته باشید. همین مسئله باعث شده است که عمده افراد سرمایه گذاری در زمینه ملک را نیز فراموش کنند.
بازارهای رقیب بورس جذابیت خود را از دست دادند
به گفته این عضو هییت مدیره کانون کارگزاران، اتفاقی که طی یک سال اخیر رخ داد پایین ترین نرخ بهره نسبت به نرخ تورم بود. نرخ تورم ما در خوشبینانهترین حالت بالای ۴۰ درصد بوده، ولی نرخ بهره بانک ها بین ۹ تا نهایتا ۲۰ درصد بوده است. یعنی کسی که اموالش را در بانک میگذاشت ،درست است که هزینه نگهداری نداشت و جای امنی برای سرمایهگذاری بود -هنوز هم بانک ها عمده ترین سرمایه مردم در بانک ها است- ولی سالی ۲۰ درصد عملاً فرد سرمایه گذار ضرر میکرد. اگر تمام این عوامل را در کنار هم بگذاریم در وهله اول بازارهای رقیب بورس جذابیت خود را از دست دادند. به این مورد این را هم اضافه کنیم که در حال حاضر دولت بیشترین حمایت خود را به بازار سرمایه معطوف کرده است. در واقع هیچ دولتی این میزان حمایت از بازار سرمایه نکرده است. این موارد باعث شده است که طی یک سال گذشته بورس وارد یک فاز رونق بسیار بزرگی شود و ما شاهد ورود میلیونی سرمایه به این بازار باشیم. چنانکه تعداد فعالان بازار بورس طی یکی دو سال گذشته نزدیک به صد هزار نفر بود، اما در حال حاضر نزدیک به ۲ میلیون نفر فعال در بورس فعالیت میکنند و انتظار میرود روز به روز بر این تعداد افزوده شود.
در کلیت بورس حبابی وجود ندارد
مدیرعامل کارگزاری تامین سرمایه نوین ادامه داد: بورس در حال حاضر با دو مشکل عمده مواجه است؛ یکی بحث حبابی است که این حجم از نقدینگی ایجاد کرده است. باید بگویم که بنده قبول دارم که در برخی از سهم ها و بخش هایی از بازار سرمایه حباب ایجاد شده است و ارزش این سهم ها به واقعیت تابلو نزدیک نیست. اما در کلیت بازار بنده معتقدم که حبابی وجود ندارد. در واقع حباب تعریفی دارد. در حال حاضر کشور در شرایط تورمی به سر میبرد، با افزایش نرخ ارز مواجه هستیم، کاهش واردات را داریم و با افزایش میل و رغبت مردم به مصرف محصولات داخلی مواجهیم. از طرفی دیگر افزایش صادرات را داریم. از نظر حجم و مقدار هنوز در بورس فرصت های مناسبی برای سرمایه گذاری وجود دارد. از این رو به اعتقاد من در کلیات بازار حباب وجود ندارد.
مشکل اصلی بورس در ایران حباب نیست
به گفته تاجبر در حال حاضر مشکل اصلی بورس در ایران حباب نیست. مشکل اصلی در واقع در جای دیگری است. سرمایه گذاران خرد یعنی همان دو میلیون نفری که ذکر شد و روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود، مانند قطرات آبی میمانند که می تواند پشت یک سد ذخیره شده و با تولید برق مولد باشند. از طرفی هم می تواند به سیل تبدیل شود و مخرب باشد. بنابراین این سرمایه گذاران تازه وارد نیاز به هدایت آموزش و فرهنگسازی دارند. میتوانیم از همین سرمایه گذار ها به عنوان یک فرصت تاریخی برای اقتصاد ملی و نه فقط بورس استفاده کنیم. هم تأمین مالی بنگاههایمان را انجام بدهیم و هم خصوصی سازیمان را به نحو احسن انجام دهیم کوچک کردن بنگاههای دولتی مان را انجام بدهیم. انتقال مالکیت به مردم را انجام دهیم و هم به ثروت مردم بیفزاییم. منتها مشکلی که اینجا وجود دارد این است که تا به امروز اهتمام خوبی در زمینه آگاه سازی و آموزش مردم در این زمینه مشاهده نکرده ایم.
وی افزود: از طرفی ما با چیزی حدود ۲ میلیون سهامدار بالفعل مواجه هستیم و همزمان با ده میلیون سهامدار بالقوه رو در رو هستیم. از طرفی ارکان بازار شامل سازمان بورسها، کانونها، شرکتهای اطلاع رسانی و نهادهای مالی مثل کارگزاری ها و تامین مالی ها را داریم که این ارکان بازار به انضمام نهادهای مالی باید به این سهامداران بالفعل و بالقوه آموزش منسجم ارائه بدهند. این آموزش در حال حاضر به صورت غیر منسجم جزیرهای و غیر هدفمند و عمدتا برای رفع تکلیف انجام می شود. ما متأسفانه در بازار با یک خلأ سند راهبردی آموزش که بخش های مختلف کشور را جدا کند و مردم را از نظر سواد و میزان سرمایه و درآمد جدا کند و از نظر سواد مالی آنها را بخش بندی کند و برای آنها آموزش هدفمند را تعریف کند، روبهرو هستیم. کمک رسانهها به خصوص صدا و سیما در این خصوص ضروری است ما تا امروز چنین چیزی را مشاهده نکردهایم. بازار به نظر من در حال حاضر مهمترین نیازش همین سند راهبردی منسجم و هدفمند آموزش و فرهنگ سازی است این کلیت مسئله است که خدمتتان عرض کردم.
در حال حاضر کمتر از ۵ درصد از سپرده های بانکی به سمت بورس آمده است
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایطی که از بازار امروز سرمایه و با وجود خلا ها و مشکلاتی که در این رابطه عنوان شد بازار سرمایه را برای ورود سرمایه و سپردههای مردم امن میبینید، گفت: اولاً حجم سپردههای بانکی در حال حاضر به قدری بالا است که به نظر من هنوز زود است که بگوییم سپرده های بانکی دارد به سمت بازار سرمایه و بورس می آید. من فکر می کنم که کمتر از ۵ درصد از این سپرده ها در حال حاضر به سمت بورس روانه شده است ( از دو میلیون میلیارد تومان سپرده بانکی تنها صد هزار میلیارد تومانی وارد بازار سرمایه شده است). بنابراین به نظر من هنوز پنج درصد هم از این سرمایه وارد بازار بورس نشده است و البته به غیر از مردم بسیاری از کسب و کارهایی که به دلیل شرایط فعلی تعطیل شدهاند، مثل واردکننده ها، فعالان بازار ارز، تولید کنندگانی که به خاطر شیوع کرونا مجبور شدهاند حجم فعالیتشان را پایین بیاورند، پولی را به عنوان سرمایه در گردش داشتند که با این پول کالا واردات انجام میدادند، مواد اولیه میخریدند یا در کارخانه شان تولید میکردند. در حال حاضر هم این سرمایه ها به سمت بورس روانه شدهاند. بنابراین هنوز نمی توان گفت که سپردهها بانکی دچار کاهش شده است.
به گفته این عضو هییت مدیره کانون کارگزاران: در واقع باید گفت سپردههای بانکی هنوز مقصد اول برای سرمایه گذاری محسوب می شوند ولی اگر بازار سرمایه و بورس بتواند بستر مناسبی را فراهم کند و البته سرمایهگذاران ناوارد آموزش ببینند، ترجیحا غیر مستقیم و از طریق صندوق ها سبدهای سرمایهگذاری وارد بورس شوند، ما می توانیم شاهد بازاری باشیم که هم به نفع سرمایه گذار و هم به نفع اقتصاد ملی ما باشد.
انتهای پیام/
پایان بخش نخست
نظر شما