قدس آنلاین: چندی پیش شبکه ان بی سی آمریکا در گزارشی فاش کرد دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تلاش داشته با ترتیب دادن یک نمایش فوقالعاده از امضای توافق صلح با طالبان و اعلام پایان جنگ در افغانستان، هم عملی شدن وعده انتخاباتی خود را نشان دهد و هم زمینه تحقق رؤیای بزرگش یعنی کسب جایزه صلح نوبل را فراهم کند.احتمالاً برنامه ملاقات ترامپ با سران طالبان در کمپ دیوید نیز بخشی از همین طرح بوده است. در عین حال مقامهای واشنگتن اذعان کردهاند که رئیس جمهور آمریکا به شدت از اختلافات سیاسی میان عبدالله عبدالله و اشرف غنی و خراب شدن برنامههایش عصبانی شده و پیامهای تهدیدآمیزی به آنها ارسال کرده است. در چنین شرایطی مشاوران ترامپ کوشش زیادی به خرج دادند تا او را متقاعد کنند صلح افغانستان یک روند کند، لرزان و شکننده است.
اکنون با گذشت دو ماه از امضای توافق صلح آمریکا و طالبان، به نظر میرسد ترامپ بیش از گذشته به درستی نظر مشاوران خود پی برده باشد، بهویژه اینکه اوضاع افغانستان و افزایش سطح خشونتها در هفتههای اخیر نگرانیهای عمومی را دوچندان کرده است. بر اساس برخی آمارها، از زمان امضای این توافق تاکنون، تعداد 2هزار و 804 عملیات نظامی توسط طالبان در سراسر این کشور انجام گرفته و در کمتر از دو هفته 150 نیروی امنیتی افغانستان در درگیری با این گروه کشته شدهاند. علاوه بر این، سازمان ملل هم در مورد افزایش نگرانکننده خشونتها در ماه گذشته میلادی هشدار داده است. همه این آمارها حکایت از آن دارد که توافق آمریکا و طالبان اثر چندانی بر کاهش خشونتها نداشته؛ هرچند انتقال عملیات و حملات طالبان از مراکز جمعیتی و شهرها به سوی روستاها تنها تفاوت محسوس را رقم زده است. بخش عمدهای از این ناکارآمدی نیز پیامد شتابزدگی و نواقصی است که در این توافق به چشم میخورد. در تمامی فرایند طولانی و یک سال و نیم مذاکرات میان دو طرف، این نکته از سوی واشنگتن مورد تأکید قرار گرفته بود که مذاکرات بر چهار رکن تغییرناپذیر استوار است؛ خروج نیروهای خارجی از افغانستان، تعهد طالبان به جلوگیری از عملیات تروریستی توسط نیروهایی همچون داعش و القاعده، بر قراری آتش بس و مذاکرات بین الافغانی. پس از امضای توافق آمریکا و طالبان به نظر میرسد از این چهار رکن، تنها یکی، یعنی خروج نیروهای خارجی از افغانستان، قطعیت یافته است.در توافق صلح امضا شده برخلاف پافشاریهای اولیه، عملاً موضوع آتش بس با اجرای بسیار کوتاه مدت آن نادیده گرفته شد. شکی نیست که بسیاری از مشکلات و خشونتهای کنونی ثمره همین عقبنشینی و بیتوجهی عامدانه واشنگتن است.اما در مورد عنصر دوم نیز تردیدهای زیادی وجود دارد که طالبان بتوانند از حملات القاعده و داعش و یا حتی عناصر تندرو درونی خود جلوگیری کنند؛کما اینکه هم اکنون طالبان از پذیرش مسئولیت بسیاری از حملهها و اقدامهای نظامی درون شهرها خودداری میکند، آن هم بدون اینکه از آنها بازخواستی شود. در مذاکرات بین الافغانی هم در کنار مشکلات درونی دولت، آمریکاییها با توافق خودسرانه در مورد آزادی زندانیان طالبان،عملاً مشروعیت و اعتبار کابل را زیر سؤال برده و سبب شدند طالبان همچنان بر عدم شناسایی و مشروعیت دولت اصرار داشته باشند.
بدین ترتیب باید پذیرفت نمیتوان توافقی را که مجموعهای از این شرایط و نارکارآمدیها را رقم زده، موفقیت به شمار آورده و یا در بوق و کرنا کرد. تصور نمیشود ترامپ هم بتواند در انتخابات ریاست جمهوری روی این مسئله مانور زیادی بدهد و یا خروج آمریکا از افغانستان،آنهم بدین شکل را یکی از افتخارات دوران ریاست جمهوری خود محسوب کند. در واقع او درنهایت همان کاری را کرده که همتای سابق او در خروج از ویتنام انجام داد؛ یعنی خروجی مفتضحانه و در موقعیت یک بازنده.
نظر شما