"باز باران با ترانه" کوه و دشت و شهرمان را مملو از حس طراوت و شادابی کرده است. دوباره از بهار پیداست که سالی نکو و پرآب در انتظار ماست و آسمان قصد ندارد به این زودی ها دستان خیس خود را از سر زمین بردارد.
در یکی دو سال اخیر با بارش های فراوانی که شاهد بوده ایم، حجم مفید بیشتر سدهای استان به عنوان منابع اصلی تامین آب، تکمیل و یا در حال تکمیل شدن است. شهرهای استان در سال پیش رو دیگر دغدغه تشنگی ندارند و سهمیه آب باغات و زمین های زراعی و دام ها از قبل رزرو شده است. البته این وظیفه ماست که شکرگزار خالق مهربان بوده و قدردان نعمت نزول و وفور "مایه حیات" باشیم.
هنوز فراموش نکرده ایم که سالهای نه چندان دور گذشته، شرایط آب و هوایی مان تفاوت معنا داری با این روزها داشت. در آن سالها ترانه زیبای "ببار ای بارون ببار" مرحوم علی معلم دامغانی را با لب های تشنه می خواندیم. گوش هایمان در حال فراموش کردن ملودی شاهکار طبیعت به نام بارش باران بود و چشم هایمان مناظر سرسبز و شاداب را سراب می دانست.
اما امسال مسئولان سازمان آب و منطقه ای خراسان رضوی به عنوان متولیان اصلی تامین و حفظ منابع آب، بر این باورند که بدلیل بارش های فراوان، علاوه بر چندین سد بزرگ و متوسط استان که تاکنون سرریز شده اند، سدهای بزرگ دیگری مانند طرق و دوستی به زودی سرریز خواهند شد. معنی آن اینست که چند صد هزار اتاق خالی یک مترمکعبی "هتل آبها" که به سد معروف است، کاملا پر شده و دیگر جای سوزن انداختن هم نیست و مهمانان آبی جدید امکان توقف ندارند.
موضوع سدسازی و احداث سد بر روی رودخانه ها، یکی از موضوعات مهمی بوده است که بارها مورد مناقشه و چالش قرار گرفته است. در مجامع علمی برخی بر این باورند که این غول های معمولا بتنی یکی از مسببان اصلی خشکسالی در سالهای قبل بوده اند و برخی دیگر آن را انکار می کنند. هر گروه نیز استدلال های خاص خود را دارند.
چیزی که مسلم به نظر می رسد این است که با رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت دیگر نمی توان به روش های گذشته آب مورد نیاز شهرها را تامین کرد. شاید در گذشته می شد با احداث شهر در کنار رودخانه های جاری و حفر چندین حلقه چاه یا قنات در شهرهایی که با رودخانه فاصله دارند، این مشکل را برطرف کرد اما وقتی جمعیت شهرها چندین میلیون نفر شده است آیا این روش ها برای ساکنین، آبی به همراه خواهند داشت؟ مگر می توان زمین را مانند توری سوراخ سوراخ کرد.
اما یکی دیگر از کاربردهای سد در شرایط پرآبی و سالهای پرباران به چشم می آید. آنها علاوه بر نقش اصلی در تامین آب مناطق و شهرهای مختلف، محافظت از جان و مال مردم پایین دست را هم به عهده دارند. سدها در شرایط سیلابی موانع مستحکمی هستند که می توان به آنها اعتماد کرده و روی عکس العمل شان یادگاری نوشت.
برخی اوقات بارش باران در بالادست سد آنقدر زیاد است که دریچه های سرریز پاسخگو نبوده و تمام دریچه های خروجی با سرریزها همکاری کرده تا آب که نه سیل ورودی به دریاچه سریعتر تخلیه شود و از وارد آمدن خسارات بزرگتر جلوگیری شود. در این زمان است که رودخانه های پایین دست طغیان کرده و اگر پیش بینی های لازم انجام نشده باشد، باعث ورود آسیب های فراوان به مناطق و روستاهای پایین دست می شوند. ممکن است زندگی بسیاری از روستاییان در سیل غرق شده و رویاهای آنان در گل فرو روند.
سوال اینجاست که وقتی خروج آب اضافه از دریاچه سدها می تواند اینقدر خسارت ایجاد کند، اگر روی رودخانه هایی که این قابلیت را دارند گاهی ساکنین پایین دست را با سیلاب به چالش بکشند، این دیواره های مستحکم بنا نمی شد، حال روز ما چگونه بود؟ چه کسی می توانست با سیلاب هایی با دبی بالا پنجه در پنجه شده و زورآزمایی کند؟ غیر از گودال هایی چند متر پایین تر از سطح زمین به نام "قبر" آیا جایی دیگر برای پناه گرفتن باقی می ماند؟
خیلی از اوقات ما در حال لذت بردن از نزول رحمت الهی هستیم و این غول های معمولا بتنی مستحکم هستند که در میدان رزم با سیلاب های خشمگین در بالادست شهرها حاضر شده و اجازه نمی دهند باران در دل مردم، آب را از آب تکان دهد. به خاطر احداث سدهاست که معلمان قادرند هنگام غرش ابرهای تیره و عصبانی، با خاطری آسوده، شعر باز باران با ترانه می خورد بر بام... را به کودکان درس دهند.
به نظر می رسد مخالفین سدسازی باید به دو سوال مهم پاسخ گویند. ابتدا نحوه تامین آب مورد نیاز شهرهای خرد و کلان چگونه خواهد بود و دیگر اینکه چه جایگزینی برای جنگ افزاری به نام سد در میدان مبارزه با سیلاب تعریف خواهند کرد.
انتهای پیام/
نظر شما