بابک ملکی/
با وقوع انقلاب اسلامی، تحولات متعددی در خصوص برنامههای کنترل جمعیت ایجاد شد و نتیجه این تحولات، متوقف شدن برنامه تنظیم خانواده بود. در ادامه به مهمترین اتفاقاتی که با وقوع انقلاب اسلامی در خصوص برنامههای تنظیم خانواده و تحدید نسل در کشور رقم خورد، اشاره میشود. این تحولات و تغییرات عبارتند از:
۱- مختل شدن توزیع داروها و وسایل پیشگیری از حاملگی
۲- تعطیلی خدمات عقیمسازی در کشور که پیش از انقلاب رونق بسیاری داشت
۳- ادغام وزارت بهداری با سازمان رفاه اجتماعی
۴- تعطیلی اجرای برنامههای آموزشی برای عموم مردم
۵- انحلال معاونت بهداشت و تنظیم خانواده
۶- واگذاری مراکز رفاه خانواده و تمامی کلینیکهای آن به سازمان بهزیستی کشور
۷- تعطیلی واحدهای سیار روستایی و تعدادی از مراکز ارائهدهنده خدمات تنظیم خانواده
۸- متوقف شدن درخواست تجهیزات کلینیکی مورد نیاز توسط مراکز
۹- متوقف شدن تربیت کادر بهورز و بهداشتیار
تلاش بهمنظور جلب نظر مثبت امام(ره) در راستای تحدید نسل
با وجود متوقف و تعطیل شدن بسیاری از برنامههای تنظیم خانواده و اقدامهای سازمانهای مختلف داخلی و بینالمللی در راستای تحدید نسل کشور، موافقان کاهش جمعیت در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بار دیگر تلاشهای متعددی را برای پیگیری برنامههای تنظیم خانواده از سر گرفتند. در همین راستا و چهار ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وزیر بهداری دولت موقت در ملاقاتی با امام خمینی(ره) بر ضرورت پیگیری برنامه تنظیم خانواده تأکید کرد. چند ماه بعد و در پاییز ۵۸، وزیر بهداری، گزارشی مفصل از مشکلات افزایش جمعیت را به حضور امام خمینی(ره) ارائه داد و به این ترتیب بار دیگر بر ضرورت تداوم برنامهها و خدمات و روشهای تنظیم خانواده تأکید نمود.
امام خمینی(ره) در پاسخ به گزارش وزیر بهداری عنوان کردند: «استفاده از این روشها چنانچه زنان را در معرض مشکلات سلامت(آسیب) قرار نمیدهد و همچنین همسر با آن موافق است، برای حل مشکلات مندرج در گزارش شرعاً جایز است».
این پاسخ از سوی دست اندرکاران وقت به عنوان فتوا از سوی امام خمینی(ره) تلقی و به تمامی واحدهای مرتبط وزارتخانه برای آغاز پیگیری برنامههای تنظیم خانواده ابلاغ شد. این در حالی است که امام خمینی(ره) در خصوص ضرورت افزایش جمعیت کشور میفرمایند: «مملکت ایران ۳۵ میلیون حالا میگویند جمعیت دارد. وسعتش آنقدر است که برای ۱۵۰ میلیون تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر ۲۰۰ میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی میکنند».
تلاش موافقان تحدید نسل برای جلب نظر علما و روحانیون
سال ۶۷ و پس از پایان دفاع مقدس، دولت وقت برنامه و اقدامهای بدیع و رو به جلویی را در خصوص اعمال سیاستهای کنترل جمعیت آغاز کرد. در همین راستا و در نخستین گام، تغییر نظر روحانیت در مورد ضرورت توجه جدی به تنظیم خانواده در دستور کار قرار گرفت. در ابتدا، غالب روحانیون به دلیل تردید در مشروعیت استفاده از وسایل پیشگیری با این مسئله مخالف بودند. پس از مذاکرات متعدد کارشناسان و سیاستگذاران با آنها، علما و روحانیون نظر خود را تعدیل کردند.
در واقع، پیگیریهای قابل توجه موافقان تحدید نسل و دریافت حمایت از برخی علمای مذهبی، به عملیاتی شدن برنامههای تنظیم خانواده دولت مشروعیت بخشید و این مشروعیت زمینهساز انجام فعالیتهای دیگر نظیر ایجاد کارگاههایی برای زوجهای جوان، آموزش از طریق رسانهها، آموزش در دبیرستانها و … شد.
اهمیت بالای جلب موافقت برخی علما با برنامههای تنظیم خانواده
پس از موفقیت موافقان کاهش جمعیت در جلب نظر مثبت برخی علما در خصوص ضرورت کاهش جمعیت و حمایت برخی علما و روحانیون از برنامههای تنظیم خانواده، پذیرش برنامههای تنظیم خانواده از سال ۱۳۶۷ به بعد تسهیل شد.
با بررسی نظرات علما در مورد برنامههای تنظیم خانواده، نکات زیر قابل توجه خواهند بود:
۱- نظرات علمای مذهبی موافق با برنامههای تنظیم خانواده، نسبت به علمای مخالف با این موضوع انعکاس بیشتری در جامعه داشته است.
۲- با توجه به نقش مهم علمای مذهبی در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور در بعد انقلاب، نظرات آنان بیشتر ملاک عمل قرار گرفت.
۳- مطرح نمودن ضرورت اعمال برنامههای کنترل جمعیت در مساجد و مراسم مذهبی، بستری برای پذیرش آنها از سوی مردم بود.
... ادامه دارد.
نظر شما