سفر خلیلزاد به هند و درخواست علنی وی از دولت مودی برای مشارکت فعالتر در فرایند صلح افغانستان و از آن مهمتر انجام مذاکرات مستقیم با طالبان، این روزها توجه زیادی را به سوی خود جلب کرده است. البته این نخستین بار نیست که چنین درخواستی مطرح میشود. حدود یکسال و نیم پیش و در آستانه مذاکرات طالبان و دیگر گروههای افغانستان در مسکو، حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان از دولت هند خواست با طالبان تماس مستقیم برقرار کند تا اگر در آینده آنها بخشی از دولت کابل شدند، هند بتواند با آنها رابطه داشته باشد.
اما با توجه به دعوت علنی خلیلزاد و در واقع دولت آمریکا از هند برای مشارکت مؤثر و فعال در فرایند صلح و مذاکره مستقیم با طالبان، به نظر میرسد شرایط جدیدی برای دولت این کشور رقم خورده و بنابر دلایلی، استمرار سیاستهای پیشین از سوی دهلی بسیار دشوار شده است. در وهله نخست این موضوع مهمی است که واشنگتن بهطورمستقیم و برای نخستین بار چنین تقاضایی را از هند مطرح میکند. در سالهای اخیر و بهویژه پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، روابط دهلی نو و واشنگتن رو به گسترش بوده چنانکه سفر اخیر ترامپ به این کشور مصداق بارز همین مسئله است. بر همین اساس دولت مودی روی دوستی و کمکهای بینالمللی واشنگتن در صحنه جهانی حساب ویژهای باز کرده و در واقع تداوم رشد اقتصادی هند، مقابله این کشور با قدرت فزاینده چین و نقشآفرینی جدیتر در تحولات بینالمللی و منطقهای را منوط به همکاری و همراهی با کاخ سفید میداند. بنابراین دست رد زدن به این خواسته علنی آمریکاییها ممکن است پیامدهای ناخوشایندی برای دهلینو به همراه داشته باشد، بهخصوص اینکه رئیس جمهور هند به حساسیت ترامپ بر موضوع افغانستان و نقش آن در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا به خوبی واقف است. اما مسئله دوم این است که این درخواست پس از امضای توافق میان آمریکا و طالبان مطرح میشود، توافقی که این نکته را روشن کرد که طالبان جزء لاینفک حکومت آینده افغانستان و نیروی سیاسی غیرقابل چشمپوشی خواهند بود. در حال حاضر نیز تمامی کشورهای منطقه با درک این موضوع به نحوی روابط خود را با طالبان برقرار کردهاند. در چنین شرایطی پافشاری دهلینو بر سیاستهای پیشین ممکن است به بهای خالی ماندن میدان برای رقبا و بهخصوص پاکستان تمام شود.
با همه این تفسیرها، هند برای مذاکره مستقیم با طالبان دو چالش مهم و اساسی پیش رو دارد؛ نخست اینکه باید رضایت دولت کابل و متحدان سنتی خود در افغانستان را جلب کند. در سالهای اخیر هند در بازسازی افغانستان نقش بسیار فعالی بر عهده گرفته و از آن مهمتر در تأمین تجهیزات نظامی برای ارتش نقش مهمی داشته است. اکنون و در شرایطی که وابستگی طالبان به پاکستان محرز است، خالی کردن پشت دولت و ناراضی ساختن حامیان سنتی قطعاً میتواند جای پای این کشور در آینده سیاسی افغانستان را دچار تزلزل اساسی کند. اما مسئله اقناع افکار عمومی هند و بهخصوص طرفداران افراطی و ناسیونالیست حزب بی جی پی، موضوع مهمتری است که مودی و حزبش را در مسیر مذاکره مستقیم با طالبان دچار تردید میکند. مودی در چند سال اخیر برای جذب طرفداران بیشتر روی ناسیونالیسم هندو، تملک کشمیر و پاکستانستیزی حساب ویژهای باز کرده و از این مسیر بهره زیادی نیز برده است. در چنین شرایطی مذاکره مستقیم با گروهی که در هند به عنوان مزدور پاکستان و یکی از عوامل اصلی ناآرامیها در کشمیر شناخته میشوند، بیشک تأثیر مستقیمی بر محبوبیت مودی و دولتش بر جای خواهد گذاشت. همه اینها این نکته را روشن میسازد که آمریکاییها با این پیشنهاد و در واقع درخواست، دهلی نو را در معرض تصمیمی دشوار قرار دادهاند.
نظر شما