دعای ابوحمزه ثمالی یکی از برجستهترین ادعیهای است که سرشار از معارف اهل بیت(علیهم السلام)است . این دعا جزء چند دعای انگشتشمار شاخص در بین اهل معنا است که رابطه عمیقی بین بنده و خداوند را به تصویر میکشد .
ایشان افزود: ابوحمزه ثمالی معروف به ابوحمزه ثابتبن دینار ثمالی عضدی کوفی یکی از فقها و بزرگان کوفه بود .او از اصحاب خاص و از نزدیکان امام صادق(علیه السلام) به حساب میآمد و محضر علمی3امام بزرگوار (امام زینالعابدین(ع)،امام باقر(ع) و امام صادق(ع))را درک کرد.
این پژوهشگر مسائل دینی بیان کرد: ابوحمزه ثمالی تقریبا حدود100سال عمر کرد. او شخصیت فرهیختهای بود و از خواص اهلبیت علیهم السلام به شمار می رفت.
با مروری کوتاه در سخنان ائمه اطهار علیهم السلام درباره شخصیت ابوحمزه ثمالی متوجه میشویم که چرا دعای منتسب به او تا این اندازه پرمغز و با معنا است.امام سجاد (ع)درباره ابوحمزه ثمالی میفرمایند: ابوحمزه ثمالی مثل سلمان فارسی در زمان خودش بود. سلمان فارسی در زمان خودش بعد از پیامبر و خاندان عصمت علیهم السلام، برجسته ترین و برترین شخصیت دینی به شمار می رفت .ابوحمزه ثمالی نیز چنین شاکلهای داشت و این خیلی جایگاه بزرگی است . درباره سلمان روایت داریم که فرمودند: السلمان منا اهل البیت. یعنی سلمان، از ما اهلبیت است و این نکته، جایگاه بی بدیلی را برای سلمان ثابت می کند. جایگاهی که در زمان امام صادق علیه السلام برای ابوحمزه ثمالی، تبیین و تثبیت می شد.
حجت الاسلام امین ادامه داد: این جملات، نشان میدهد که ابوحمزه ثمالی از نظر ظرفیت وجودی گنجینه خوبی برای انتقال مفاهیم الهی بوده و سر و سری با امام صادق(ع)داشته است این در صورتی است که اهل بیت(ع)خیلی از معارف را نمیتوانستند به تعداد زیادی از مردم و حتی به یارانشان بگویند زیرا ظرفیت افراد، محدود بود و این امر اجازه نمیداد که برخی معارف بلند دینی که نیازمند پیش زمینه برای افراد بود، به آنها منتقل شود .
این کارشناس دینی گفت: در مورد دعای ابوحمزه ثمالی باید به چند نکته دقت کنیم.
نکته اول اینکه: ما معتقدیم ادعیه ما کلاس انسانسازی هستند و اگرچه رابطه بین خداوند و بندهاش را به تصویر میکشند، ولی در همین قالب، سرشار از اموزه های معرفتی و مهم هستند که مسیر صحیح زندگی را به انسان معرفی می کند .این آموزهها گاهی درباره ارتباط انسان با خدا و گاهی درباره ارتباط انسان با انسان هستند.
این کارشناس دینی افزود: نکته دومی که باید به آن دقت کرد این است که ادعیههایی چون دعای ابوحمزه ثمالی شاخصههای انسانیت را به انسان آموزش میدهند. آموزه هایی که باعث تمایز انسان، از سایر مخلوقات می شود و او را از بعد جسمی به سوی ابعاد روحی اش سوق می دهد.
نکته سوم که از آموزه های مهم دعای ابوحمزه ثمالی است توجه به این مساله است که انسان باید در این دنیا جایگاه خودش را بشناسد و خداوند از او انتظار دارد که به عنوان قدم اول در مسیر خودشناسی، قدر و منزلت خودش را بفهمد . وقتی این شناخت برای او رخ داد، آنگاه از این مرحله عبور می کند و ملاک تمایزش از حیوانات ،گیاهان و جمادات را می شناسد و به سمت آن می رود.
حجت الاسلام امین تشریح کرد: وقتی خداوند متعال انسان را خلق کرد،ملائک اعتراض کردند و این اعتراض در آیه سی ام سوره مبارکه بقره بیان شده است. ملائک بعد از خلقت انسان، به خدای متعال اعتراض می کنند که خدایا موجودی را خلق کردی که در زمین فساد و خونریزی و قتل و کشتار می کند ولی ما بندگی تو را می کنیم و مشغول تسبیح و تقدیس تو هستیم .این چه موجودی است که میآفرینی؟
این کارشناس مسائل دینی ادمه داد: خداوند در جواب آنها فرمود:من چیزی میدانم که شما نمیدانید. و آن نکته هم مساله جانشینی انسان در جایگاه خداوند متعال در زمین بود. خداوند موجودی را خلق کرده است که علاوه بر بُعد جسمی، یک بُعد روحانی هم دارد و این خلقت دو سویه سبب می شود که اگر به سمت ملکات روحانی حرکت کرد، جایگاهش از ملائک هم بالاتر رود.
این جایگاه ارزشمندی که برای هیچ یک از مخلوقات الهی قرار داده نشده، مسئله خلافت اللهی است. انسان برای آن که جانشین خدا شود باید صفات الهی را در خودش متبلور کند زیرا وقتی در جایگاه خدایی نشست باید صفات کسی را که جانشین او شده، در خودش پیاده سازی کند. پس او هم مثل خداوندی که ظلم نمیکند،ظلم نخواهد کرد مثل خداوندی که زیباست، بخشنده است کریم است، مهربان است و... او هم زیبا میشود،بخشنده و کریم می شود و نسبت به همه مخلوقات مهربان خواهد بود.
این پژوهشگر بیان کرد: نکته چهارم قابل توجه این است که ما در دعای ابوحمزه ثمالی نکتههای بسیار دقیق و ریزی درباره روحانی شدن انسان و نزدیک شدن او به صفتهای انسانی و جدا شدناش از صفتهای جسمانی و حیوانی داریم و این ملاک ها و شاخصه ها به زیبایی در این دعا به تصویر کشیده میشوند
.حجت الاسلام امین گفت: نکته مهم دیگری که به عنوان پنجمین بحث مهم می توان به آن اشاره کرد این است که خودسازی و رسیدن انسان به جایگاه جانشینی خداوند مسیر سختی نیست. امام سجاد(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی می فرماید:« وَأَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسافَةِ»« و همانا کسی که به سوی تو حرکت می کند، راه اش نزدیک است ». لذا این فکر که خودسازی کار سخت و نشدنی است، تفکر نادرستی است.
امام در فراز دیگری از این دعای شریف می فرماید: « وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ؛» «و تو از آفریدگانت هرگز در پرده نیستی ، جز اینکه کردارشان آنان را از تو محجوب نماید؛»
تعبیر دیگر این سخن این است که «یک قدم بر خویشتن نِه........وان دگر در کوی دوست»یعنی فاصله بین انسان و الهی شدناش یک قدم است و این یک قدم، همان زیر پا گذاشتن منیت و خودخواهی انسان است. بنابراین آنگونه که از دعای ابوحمزه ثمالی برداشت میشود،مسیر خودسازی و انسانسازی مسیر پیچیده و دست نیافتنی، نیست .خداوند نیز در آیه ششم از سوره مبارکه قاف میفرماید «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ »«ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم».
پس اگر می بینیم با وجود این مسافت نزدیک و راه کوتاه، هنوز از خداوند فاصله داریم علتش وجود یک مانع است به نام منیت و خودبرتربینی انسان، که اجازه نمیدهد او خدا را ببیند و به سمت او حرکت کند.
ایشان افزود: ششمین نکته ای که از این دعای شریف برداشت میشود، تبیین و تعریف ایمان حقیقی است. امام سجاد(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی میفرمایند این حرکت به سوی خدا که تبلور آن در ایمان به خدا است، باید هم از از طریق زبان و هم از طریق عمل پیش برود. متاسفانه در جامعه امروز ما، تفکر نادرستی نسبت به ایمان حقیقی وجود دارد. ما تصور میکنیم افرادی که صرفا ظاهر مذهبی دارند و صرفا اعمال عبادی را انجام میدهند اینها در حقیقت مؤمن هستند .
در حالی که امام سجاد(ع)در این دعای شریف چنین بیان میکند «وَلَا تَجْعَلْ ثَوابِی ثَوابَ مَنْ عَبَدَ سِواکَ؛»« پاداش مرا، پاداش کسی که غیر تو را عبادت کرده قرار مده؛»« فَإِنَّ قَوْماً آمَنُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ لِیَحْقِنُوا بِهِ دِماءَهُمْ فَأَدْرَکُوا مَا أَمَّلُوا ، وَ إِنَّا آمَنَّا بِکَ بِأَلْسِنَتِنا »« چه اینکه مردمی به زبانشان ایمان آوردند تا جانشان را به این وسیله حفظ کنند پس به آنچه آرزو داشتند رسیدند». یعنی اگر کسی صرفا با زبان، ایمان آورد ولی مرحله عمل، عرصه را خالی کرد، او غیر خدا را پرستیده است. این یک تلنگر بزرگ است برای ما.
امروز نیز در جامعه ما گروهی صرفا با زبان مومن هستند. و این ایمان زبانی هم برای رسیدن به اهداف شخصی و امیال نفسانی شان است.این اهداف میتواند حفظ جان،حفظ شهرت،حفظ مال و در کل حفظ منافع فرد باشد. این افراد از نظر دین، مومن نیستند و نباید در دام ظاهری آنها گرفتار شد.
این کارشناس دینی گفت: آموزه مهم دیگری که از این دعای شریف برداشت می شود، فرق بین اطاعت و عبادت است.
امام سجاد(ع)در دعای ابوحمزه ثمالی بسیار دقیق به اطاعت و بندگی خدا در تمام ابعاد و شئون زندگی انسان اشاره میکنند . در فرازی از این دعا می خوانیم: « وَاسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَبَداً مَا اسْتَعْمَرْتَنِی»« و مرا به طاعتت و طاعت رسولت محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد، به کار گمار، همیشه و تا هنگامیکه عمرم دادهای و مرا از پر نصیبترین بندگانت در نزد خود قرار ده،»
رعایت این اصل در زندگی شخصی هر فرد از افراد جامعه میتواند به کاهش بزهکاریهای اجتماعی و جلوگیری از رخ دادن آنها بیانجامد .
اگر امام چهارم شیعیان در این بخش از دعای ابوحمزه ثمالی میفرمایند خداوندا مرا مشغول اطاعت خودت کن، معنایش این نیست که همه وقت من در زندگی به عبادت بگذرد. صبح تا شب دعا بخوانم و نماز بخوانم و زیارت بروم و .. این حرف،حرف نادرستی است. چرا که طبق آموزه های دین بخش مهمی از زندگی به معاشرت و صله رحم و کسب و کار اختصاص دارد.
امام سجاد(علیه السلام)میفرماید خداوندا من را مشغول اطاعت خودت کن. (نه مشغول عبادت خود کن) لازمه این حرف این است که در تمام جزء جزء زندگی و در هر حرکتی که میکنیم مشغول اطاعت از خداوند باشیم.
در حال حاضر تصور عرفی مردم از عبادت، نماز،روزه،زکات،خمس و زیارت و سائر اعمال عبادی است.
اما اطاعت مفهوم دقیق تری دارد.اطاعت کردن یعنی آنچه خداوند از ما میخواهد انجام بدهیم. آنچه رضای خداست. حالا گاهی رضای خدا در انجام یک عمل دینی است و گاهی در ترک آن. اینجاست که بحث عمل به وظیفه، در مباحث دینی برجسته می شود.
حجت الاسلام امین خاطرنشان کرد:نکته دیگر درباره اطاعت این است که شرط ایمان به خدا اطاعت از پیامبر و فرستاده خداست و ما اگر ادعا کردیم که ایمان به خدا داریم باید هم از خدا و هم از رسول خدا اطاعت کنیم. اطاعت از رسول خدا قرین و لازمه اطاعت از خداوند است همانطور که در آیه 1سوره انفال میفرمایند « أَطیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»« و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید.»
بنابراین، آنچه برای انسان شدن مهم است، عبادت به تنهایی نیست. بلکه عبادتی خوب است که در عین عبادت بودن، اطاعت خداوند هم باشد و الا از درجه اعتبار ساقط است. پس آنچه انسان را به خداوند نزدیک میکند اطاعت است نه صرف عبادت. مثلا روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان واجب است و یک عبادت بزرگ دینی است. اما روزه گرفتن برای شخصی که به علت بیماری روزه گرفتن برایش ضرر دارد، حرام است و مورد رضایت خداوند نیست و اطاعت کردن از امر خدا به شمار نمی رود. چون خداوند روزه را برای کسی که روزه گرفتن برایش ضرر دارد، حرام اعلام کرده است. پس روزه گرفتنی عبادت است و ثواب دارد و به درد می خورد که اطاعت خدا باشد. نه از روی عادت چندین و چند ساله و یا به جهت حفظ جایگاه و منزلت شخصی و ... بقیه عبادات دینی هم در همین چهارچوب قرار میگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما