تحولات منطقه

یک جامعه‌شناس برجسته معتقد است، حتی با وجود پیامدهای اقتصادی و عادت‌های اجتماعی مبتنی بر فاصله‌گذاری اجتماعی و ظهور اولویت‌های جدید، ویروس کرونا تمام داشته‌ها را تغییر نخواهد داد.

شوک اقتصادی کرونا ممکن است به واکنش‌های فاشیستی منجر شود
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین: به گزارش ایسنا، آلن تورن، جامعه‌شناس فرانسوی متولد ۱۹۵۲، جز معدود متفکران برجسته غربی است که هم‌عصر نسل طلایی جامعه‌شناسی بوده است. او به‌خاطر نقد جامعه‌شناسی کلاسیک مشهور شد. وی در کتابش به نام «پایان جوامع» بر این باور است که در عصر جهانی شدن، نهادهای مختلف اجتماعی همچون خانواده، مدرسه و نظام‌های مراقبتی معنای خود را از دست داده‌اند.

نگاه آلن تورن به بحران کرونا و پیامدهای آن

تورن در گفت‌وگویی با روزنامه اسپانیایی «ال‌پائیس» نظر خود را در مورد بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا اعلام کرد. وی درباره سخنان روسای‌جمهوری فرانسه، اسپانیا و آمریکا که وضعیت فعلی را یک حالت جنگی توصیف کرده‌اند، اظهار داشت که جنگ بین انسان‌ها یا دست‌کم میان دو کشور رخ می‌دهد و ارتش به قلمرو کشور دیگر هجوم می‌برد ولی آنچه ما در حال حاضر تجربه می‌کنیم، رویارویی انسان با دشمن غیرانسانی است. البته تورن تأکید می‌کند که وی استفاده از واژه «جنگ» را نقد نمی‌کند اما آنچه اکنون در حال وقوع است، جنگی است بدون جنگجو.

دنیای عجیب

تورن معتقد است که از جهت انسانی، ما در جهانی زندگی می‌کنیم که فاقد کنش‌گران فعال است. او همچنین بیان کرد، در میان روسای‌جمهوری آمریکا، هیچ یک به اندازه دونالد ترامپ عجیب نبوده است؛ شخصیتی که نه به قوانین التزام دارد  و نه به نقش ریاست‌جمهوری خود.

تصادفی نیست که آمریکا نقش رهبری جهان را از دست بدهد. در اروپا نیز فقدان قدرتمندترین کشورها را تجربه می‌کنیم و در حال حاضر هیچ‌کس در رأس هرم قدرت قرار نداردوی اظهار داشت، تصادفی نیست که آمریکا نقش رهبری جهان را از دست بدهد. در اروپا نیز فقدان قدرتمندترین کشورها را تجربه می‌کنیم و در حال حاضر هیچ‌کس در رأس هرم قدرت قرار ندارد.

تورن درباره گروه‌هایی که در پایین این هرم هستند، بر این باور است که امروزه شاهد زوال جنبش کارگری هستیم که پایه و اساس جامعه صنعتی بود. این بدان معنی است که در حال حاضر هیچ کنش‌گر فعال اجتماعی‏، سیاسی، جهانی، ملی یا طبقاتی وجود ندارد. به همین دلیل، هر آن‌چه در حال رخ دادن است، با مفهوم جنگ تناقض دارد؛ به‌ویژه با وجود ابزارهای بیولوژیکی از یک طرف و حضور افراد و گروه‌های بدون اندیشه، توجیه، برنامه یا استراتژی در طرف دیگر.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا او تجربه مشابهی را در زندگی خود زیسته یا خیر، گفت که این احساس را در بحران سال ۱۹۲۹ داشته است. او فقط چند سالی قبل از این زمان به دنیا آمد؛ زمانی که همه چیز ناپدید شد و هیچ‌کس نه در جناح چپ و نه در دولت‌ها باقی نماند. با وجود این، آدولف هیتلر، رهبر نازی‌ها که در سال ۱۹۳۳ صدراعظم آلمان شد، این خلأ را به سرعت پر کرد.

تورن افزود، آنچه او را در این بازه زمانی به عنوان یک جامعه‌شناس و مورخ این روزگار، بسیار شگفت‌زده کرده، این است که وی مدت زمانی بسیار طولانی چنین خلأیی را احساس نکرده است.

وی ادامه داد:‌ دچار کمبود کنش‌گران فعال و اندیشه‌ورزی هستیم. حتی راه‌حل یا سنتزی هم وجود ندارد. دنیا سلاحی ندارد و همه در تنهایی خود زندانی شده‌اند.

خاطرات یک جامعه‌شناس دهه نودی

او درباره خاطرات خود از جنگ جهانی دوم، هنگامی که در سال ۱۹۴۰، ۱۴ ساله بود، گفت که برای یک پسر فرانسوی در آن سن و در آن زمان هیچ چیز مبتذل‌تر از جنگ فرانسه و آلمان نبود. دو کشور چندین بار با هم روبه‌رو شده بودند. در واقع، مدیریت نظامی در فرانسه بر دوران جوانی او تأثیر گذاشت. اما امروزه عکس آن رخ می‌دهد زیرا جهان بدون هیچ نزاع و اقدام و فهمی در یک خلأ به سر می‌برد.

تورن اظهار داشت که جهان پس از نزدیک به ۵۰۰ سال سیطره غرب به این مرحله رسیده است و اکنون کشورها معتقدند که در پنجاه سال گذشته در دنیایی می‌زیسته‌اند که ایالات متحده آمریکا بر آن سلطه داشته است. او در ادامه می‌گوید: چه بسا دیگر از این پس، در جهانی چینی زندگی خواهیم کرد. البته این امر قطعی نیست؛ چرا که آمریکا در حال غرق شدن است و چین در یک وضعیت متناقض به‌سر می‌برد که نمی‌تواند برای همیشه ادامه یابد. پکن می‌خواهد توتالیتاریسم مائوئیستی را در مدیریت نظام سرمایه‌داری جهانی به کار گیرد. این چنین است که خود را در یک گذار افسارگسیخته می‌بینیم که پیش از این، هیچ‌گونه آمادگی یا اندیشه‌ای در قبال آن صورت نگرفته است.

این جامعه‌شناس برجسته می‌افزاید، وضعیت فعلی او را به طور ویژه نمی‌ترساند زیرا زندگی‌اش همیشه با ماندن در خانه برای انجام کار می‌گذرد. همچنین به واسطه مشارکت شرایط زندگی با دیگران نوعی حمایت را احساس می‌کند.

ناسیونالیسم و فاشیسم

تورن با اظهارنظر درباره احتمال بازگشت ناسیونالیسم و پوپولیسم، به دو تصمیم اساسی پیشِ روی اروپا اشاره کرد: ۱- آزادسازی توسط فمینیسم، و این به معنای کنار رفتن عقل به مثابه مرکز شخصیت و احیای مجدد اعتبار به احساسات و ارتباطات است؛ ۲- موضع‌گیری در ارتباط با پذیرش مهاجران، که در حال حاضر سرنوشت کشورها را موضع‌گیری در قبال مهاجرین تعیین خواهد کرد.

تورن معتقد است که حتی با وجود پیامدهای اقتصادی و عادت‌های اجتماعی جدید مبتنی بر فاصله‌گذاری اجتماعی و ظهور اولویت‌های جدید، ویروس کرونا تمام داشته‌ها را تغییر نخواهد داد و لذا فجایع دیگری در آینده رقم خواهد خورد.

تورن بر این باور است که همان‌طور که اقتصاددانان اظهار داشتند، ما وارد نوع جدیدی از «جامعه خدمات بین‌انسانی» خواهیم شد. لذا او پیش‌بینی می‌کند که این بحران، طلایه‌داران مقوله بهداشت را به بالاترین سطح برساند زیرا آنها نمی‌توانند همچنان به دریافت دستمزدهای ناچیز ادامه دهند. در عین حال، در سایه این بحران، احتمال دارد که شوک اقتصادی به واکنش‌هایی منجر شود که تورن آنها را فاشیستی می‌داند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.