تحولات لبنان و فلسطین

لحظه‌شماری‌ها برای بازگشایی حرم منور رضوی همچنان ادامه دارد و در این میان نخستین شب قدر از ماه مبارک رمضان امسال هم با بسته بودن درب‌های حرم امام رضا(ع) به دلیل شیوع ویروس کرونا مقارن شد؛ اما درب‌های رحمت رضوی گشوده بود و شاهد مثالش هم حضور مردم مشهد در خیابان‌های اطراف حرم رضوی در این شب بود.

درب‌های رحمت گشوده شد/ تجربه شب قدر در اطراف حرم رضوی

مشهدی‌ها امسال نخستین شب قدر را بسیار متفاوت پشت سر گذاشتند؛ تجربه‌ای که با سرمای نسبی هوا و بسته بودن درب‌های حرم مطهر رضوی و حضور در خیابان‌های اطراف بارگاه امام هشتم(ع) توامان شده بود و یک شب قدر متفاوت در حریم رضوی را رقم زد.

بهترین توصیف‌کنندگان این شب هم آنان هستند که خود در خیابان‌های اطراف بارگاه حضور پیدا کرده بودند؛ برای شنیدن نقطه نظراتشان و همکلامی کوتاه راهی خیابان‌های اطراف حرم شدیم.

اینجا خیابان نواب است

اینجا خیابان نواب مشهد است؛ در نخستین شب قدر رمضان ۱۴۴۱؛ جمعیتی نسبتا زیاد در خیابان‌های اطراف حرم رضوی گردهم آمده‌اند؛ البته فاصله‌ها کاملا رعایت شده است.

قرآن و سجاده به دست؛ برخی نیز کارتن‌ها و یا زیراندازهایی همراه خود دارند و به سمت نزدیک‌ترین نقطه به گنبد و بارگاه حرم رضوی رهسپار هستند. ساعت حوالی ۲۱ است و مشهدی‌ها در نخستین ساعات پس از افطار راهی این خیابان شده‌اند.

مادری را می‌بینم که دختر نوجوانی او را همراهی می‌کند؛ وقتی از حال و هوایش می‌پرسم می‌گوید: سفره رحمت و جود آقا همیشه پهن است؛ چه فرقی دارد درب‌های حرم باز باشد یا بسته؛ نیم‌نگاه ایشان همواره به بندگانش است.

وی ادامه می‌دهد: شب قدر است؛ طاقت نداشتیم در منزل بمانیم؛ عادت کرده‌ بودیم هر سال در صحن امام خمینی(ره) سجاده‌ام را پهن کنم و قرآن به سر بگیرم؛ ترک عادت نمی‌توان کرد؛ امشب هم رهسپار خیابان‌های اطراف حرم شدیم تا شب قدر را در جوار حضرت باشیم.

قرآن‌ها به سر گرفته می‌شود

عقربه‌های ساعت جلوتر رفته‌اند؛ در نگاه برخی زائران می‌خوانم که حتی در همین لحظات هم امید به بازگشایی درب‌های حرم دارند و گویا منتظرند تا آقا اذن دخول بدهد.

جمعیت رفته رفته زیاد شده است و اینک جمع کثیری در حال دعا و نیایش هستند و برنامه‌های حرم رضوی را در خیابان‌های اطراف دنبال می‌کنند. چه باشکوه و باعظمت این شب قدر ۱۴۴۱ مشهد؛ برگ زرینی در تاریخ ولایتمداری و دین‌داری این مردم بار دیگر به ثبت رسیده است.

قرآن‌ها به سر گرفته شده؛ زمزمه‌ها یکدست شده‌اند؛ شیون‌ها و اشک‌ها جاری شده است؛ اینجا عزای مولای متقیان در نزدیک‌ترین فاصله به بارگاه منور فرزند برومندش برپا شده است.

با پیرمردی خوش‌لهجه همکلام می‌شوم؛ می‌گوید: شب قدر، شب عفو و غفران الهی است؛ این شب را باید در کنار اولیاءالله گذراند؛ خوشابه سعادت آنان که این روزها و شب‌ها در کنار مضجع شریف و نورانی حضرت علی(ع) هستند؛ ما مشهدی‌ها هم باید در چنین شبی در کنار مضجع منور رضوی باشیم و قدر شب قدر را این گونه بدانیم.

وی خاطرنشان می‌کند: تقریبا مبرهن بود که امسال از نعمت زیارت حضرت به واسطه این بیماری منحوس محروم هستیم؛ با خانواده تصمیم گرفتیم امشب را نیز مانند سال‌های گذشته در جوار حضرت شب قدر را برپا کنیم.

ندای الغوث الغوث طنین‌انداز می‌شود

کلمات از توصیف این تجربه خیابانی شب قدر مشهد قاصر هستند؛ واژگان از جایی به بعد کم می‌آورند و دیگر واژه‌ای نیست که بتواند این حس و حال را توصیف کند؛ باید دل به دریای اشک‌ها و نداهای الغوث الغوثی سپرد که در اطراف حرم رضوی طنین‌انداز شده است.

باد نسبتا سردی صورت زائران و خیابان‌نشینان اطراف حرم را نوازش می‌دهد و هرازچندگاهی قطراتی از باران هم بر سر و صورت حاضران در این مراسم خودجوش می‌نشیند.

حضور شب زنده داران قدر در معابر

از ساعت ۲۰ شب‌ گذشته تردد وسایل نقلیه شخصی و موتورسیکلت‌ها به سوی حرم مطهر رضوی ممنوع شده است و همین مسئله سبب شده تا پیاده‌راه‌های خیابان امام رضا(ع) نیز نظم خاصی داشته باشد و شهروندان مشهدی در گوشه‌ای از این معابر نشسته‌اند و شب قدر را رو به گنبد حضرت برپا کرده‌اند.

جمعیت عمدتا مسائل بهداشتی و فاصله‌گذاری را نیز رعایت کرده‌اند؛ این نظم فراوان در عین شور و حالی که بر مشهدالرضا(ع) حاکم شده است مثال‌زدنی است.

با یکی از بانوانی که در خیابان امام رضا(ع) مشغول ذکر است دقایقی همکلام می‌شوم که می‌گوید: قربان امام هشتم بشوم؛ زائر و مجاور امسال از نعمت حضور در حرمش محروم هستند؛ تمام شهر متعلق به حضرت است؛ مگر می‌شود در مشهد باشی و مشهدی باشی و شب قدر در خانه باشی؟

وی می‌گوید: دلمان برای حضور در حرم حضرت لک زده است؛ شور و حال این مردم را ببینید؛ همه منتظر معجزه‌ هستند و قطعا آقا در این شب عزیز و نورانی که متعلق به پدر بزرگوارشان است گوشه چشمی خواهند داشت.

قدردانی از شب قدر

با یکی دیگراز قدرنشینان خیابانی مشهد همکلام می‌شوم؛ ایشان هم این شور و حال امشب را مثال‌زدنی می‌داند و می‌گوید: در تمامی خیابان‌های اطراف حرم امشب همین وضعیت است؛ مردم از گوشه و کنار خود را رسانده‌اند؛ شب قدر باید رو به گنبد و ضریح آقا دعا بخوانیم و نماز بخوانیم. باران هم حریف این شور و حضور مردم نمی‌شود.

در حالی که اشک پهنای صورتش را فراگرفته است می‌گوید: دلمان پر کشیده برای حرم مولای متقیان و حرم امام رضا(ع)؛ کاری از دستمان ساخته نیست اما مهم سوگ و اشک برای ائمه اطهار(ع) است و چه بهتر که این سوگ و اشک در جوار حرم حضرتش ریخته شود.

وی می‌گوید: امسال شب قدرمان متفاوت بود اما باید شب قدر امسال را بسیار بیشتر از سال‌های دیگر قدر بدانیم؛ سایه و منت امام هشتم(ع) برایمان بسیار عزیز است و در این مدت که به حرم حضرت مشرف نشده‌ایم بیشتر و بیشتر قدر حضور ایشان را دانسته‌ایم.

چتر بر سر و موبایل به دست

کم کم هوای اطراف حرم بارانی می‌شود و همین مقداری جمعیت را متفرق‌تر می‌کند؛ البته برخی نیز از قبل تمهیدات لازم را اندیشیده‌اند و با خود چتر آورده‌اند.

به جوانی نزدیک می‌شوم که چتری در یک دستش است و موبایلی که از روی آن دعا می‌خواند در دست دیگرش است؛ می‌گوید: شب قدر امسال از آن شب قدرهای تاریخی شد؛ حرم آقا بسته است اما دریای جود و کرمش باز است.

از وی در مورد ضرورت برپایی این چنینی شب قدر می‌پرسم که می‌گوید: عشق است دیگر؛ هرکجا بندش شما را بکشاند باید به همان سمت حرکت کنید؛ ماهم عشقمان را سال‌هاست که اینجا جستجو کرده‌ایم.

 

ایستاده رو به ضریح

همچنان که باران شدت می‌گیرد جمعیت نیز ترجیح می‌دهد بیشتر ایستاده رو به ضریح دعا و قرآن بخواند؛ زمزمه الغوث الغوث از کنار هر زائر و مجاور ایستاده‌ای که می‌گذری شنیده می‌شود؛ زمزمه‌هایی که راهی به سوی آسمان می‌جویند.

جمعیت رو به ضریح ایستاده‌اند؛ ضریح طلایی آقا در این میان همچنان می‌درخشد و درخشنده‌تر از همیشه است و جمعیت رو به سوی آن زمزمه می‌کند و دعا می‌خواند.

اشکی که جاری می‌شود

خاص‌ترین صحنه امشب را اما در هوای بارانی اطراف حرم با موبایل برای خودم شکار می‌کنم و به حافظه عکس‌ها می‌سپارم. در پیاده‌راه آیت الله واعظ طبسی که حصاری مانع ادامه مسیر است مرد جوانی را می‌بینم که بر حصار پنجه افکنده و اشک می‌ریزد.

می‌گوید: دلم برای پنجره فولاد آقا تنگ است؛ شب قدر را مشهدی جماعت نمی‌تواند در خانه بنشیند؛ برای همین خودم را به اینجا رساندم.

خبری از چتر در دستانش نیست؛ یکپارچه خیس شده است؛ اشک بر پهنای صورتش جاری شده و چشمان بارانی‌اش نشانگر این است که با زبان دل با آقا راز و نیاز می‌کند و چندان متوجه بارش باران نیست.

این گونه بود توصیف شب قدر مشهدی‌ها در رمضان ۱۴۴۱؛ شب قدری در خیابان، در خیابان‌های اطراف گنبد و بارگاه رضوی؛ رو به گنبد طلایی حضرت؛ با حضوری مملو و یکپارچه از مردم در خیابان‌ها؛ حضوری که جمعیتش یکصدا امیدوار هستند که این آخرین تجربه برپایی این شب عزیز در اطراف حرم امام رضا(ع) باشد و به زودی زود چشمشان به جمال گنبد و بارگاه حضرت روشن شود و شب‌های قدر را در صحن و رواق‌های حضرت سحر کنند.

منبع: آستان نیوز

انتهای پیام /

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.