تحولات منطقه

 من متولد ۱۳۲۸ در مشهد مقدس هستم و از سن هفت سالگی با رفتن به مکتب‌خانه‌های قدیم روخوانی و روان‌خوانی قرآن را در مدت دو ماه آموزش دیدم. بعد هم به توصیه معلمی که در آن زمان داشتیم بر ترک دوچرخه دایی خودم حسن آقای امینی نشسته و همراه با ایشان که جلسه قرآنی داشت از این جلسه قرآن به آن جلسه می‌رفتم و جلسات متعددی را در مشهد دنبال می‌کردم.

جهادفرهنگی برای رسیدن به جامعه قرآنی
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

 من متولد ۱۳۲۸ در مشهد مقدس هستم و از سن هفت سالگی با رفتن به مکتب‌خانه‌های قدیم روخوانی و روان‌خوانی قرآن را در مدت دو ماه آموزش دیدم. بعد هم به توصیه معلمی که در آن زمان داشتیم بر ترک دوچرخه دایی خودم حسن آقای امینی نشسته و همراه با ایشان که جلسه قرآنی داشت از این جلسه قرآن به آن جلسه می‌رفتم و جلسات متعددی را در مشهد دنبال می‌کردم. پدربزرگم حاج آقا امینی بزرگ هم صبح‌های جمعه در منزل خودش جلسه قرآن برگزار می‌کرد و من در آنجا شرکت می‌کردم. مرحوم حاج آقا رضوان از استادان بنام مشهد، استاد جلسه بود. یک گرامافون و گرام صفحه عبدالباسط را پدربزرگم تهیه کرده بود و آن را در صبح‌های جمعه می‌گذاشت که مردم بدانند جلسه قرآن در منزلش برگزار می‌شود؛ من نیز می‌نشستم و با همه وجود آن را گوش می‌دادم و بالتبع با سبک عبدالباسط قرائت قرآن را شروع کردم.

من در جلسات قرآن با بزرگانی چون مرحوم حاج آقا حافظیان، مرحوم حاج آقا شجریان؛ پدر محمدرضا شجریان، مرحوم حاج آقا توسلی، مرحوم آقای مختاری؛ شاگرد مرحوم آقای حافظیان، مرحوم حاج جعفر طباطبایی؛ برادر ناتنی مرحوم آیت‌الله قمی و... آشنا شدم و از وجودشان استفاده می‌کردم. طبعاً در برخی از جلسات مختلفی که در آن‌ها شرکت کردم آیت‌الله خامنه‌ای هم می‌آمدند اما چون سن من کم بود شاید آشنایی زیادی با ایشان نداشتم تا اینکه دایی دیگرم حسین آقای امینی داماد آیت‌الله قمی شد. وقتی حالت قوم و خویشی ایجاد شد، آقای جعفر طباطبایی که از دوستان مقام معظم رهبری بود، من را به ایشان معرفی کرده بود که آقا! نوجوانی است که به تازگی فامیل ما شده و صدای خوبی دارد و قرآن را خوب قرائت می‌کند.

مقام معظم رهبری فرموده بودند این نوجوان را بیاورید تا من او را ببینم و قراری گذاشته شد. من، مرحوم پدرم، آقای جعفر طباطبایی و چند نفر از دوستان نزدیک یک روز به دعوت مقام معظم رهبری به منزلشان در مشهد رفتیم. ایشان یک ضبط صوت ریلی تهیه کرده و آن را روشن کردند. سپس گفتند چند دقیقه قرآن بخوان و من آخر سوره فرقان را خواندم. در آخر سوره یک آیه داریم که به حالت دعایی است: «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ وقتی که قرائت قرآن را تمام کردم مقام معظم رهبری مزاحی نیز با من کردند و جلو مرحوم پدرم و بعضی از دوستان گفتند خوب آقای فاطمی این آیه را چقدر با سوز و گداز خواندید. این آیه دعایی بود و از خدا درخواست می‌کند که خدایا به ما اولادی بده که نور چشممان باشد. آن زمان نزدیک به ازدواج من بود و در اوایل جوانی بودم. مقام معظم رهبری من را تشویق کردند و آرام آرام ارتباط‌مان با ایشان زیاد شد.

۲ پایگاه قرآنی رهبر انقلاب در مشهد

رهبر معظم انقلاب در مشهد دو پایگاه برای تبلیغ و اقامه نماز داشتند؛ مسجد امام حسن مجتبی(ع) و مسجد کرامت در چهارراه شهدا. به من فرمودند صبح‌های جمعه یک جلسه قرآن در مسجد کرامت بگذاریم و من هم گفتم در خدمتتان هستم. ایشان صبح‌های جمعه به همراه پسر بزرگشان به این جلسه قرآن می‌آمدند؛ البته من در ابتدا از ایشان خواستم که اجازه بدهند مرحوم آقای مختاری جلسه را اداره کنند زیرا ایشان استاد بلامنازع و مسلط‌ ‌تر از من بود. ایشان گفتند اشکالی ندارد و مرحوم آقای مختاری جلسه را اداره می‌کردند اما در برخی از مواقع که آقای مختاری کسالتی داشتند و نمی‌توانستند به جلسه بیایند یا در صورت آمدن حالی برای اداره جلسه نداشتند به من اشاره می‌کردند که تو جلسه را اداره کن. من هم کنار مقام معظم رهبری می‌نشستم و جلسه را اداره می‌کردم. بعدها یک سال مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان سخنرانی یعنی تفسیر قرآن تحت عنوان طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن در مسجد امام حسن مجتبی(ع) داشتند و جمعیت زیادی به خصوص جوانان و دانشجویان به این جلسه می‌آمدند. من یک روز در میان، قرآن این جلسه را می‌خواندم و آیات منتخب دو روز باقیمانده را آقایان جواد روحانی‌نژاد و حسین رضایی قرائت می‌کردند؛ تقریباً آیات منتخب نصف جلسات را من قرائت کردم.

مقام معظم رهبری به من فرمودند: ضبط صوت خوبی برای من تهیه کن؛ زیرا من می‌خواهم نوار سخنرانی‌ها را ضبط کنم. من هم در آن زمان بهترین ضبط صوت ریلی سونی با سه دور متوسط، کند و تند تهیه کردم، البته من در آن زمان نمی‌دانستم چه کسی و در کجا سخنرانی‌های مقام معظم رهبری را ضبط می‌کند؛ زیرا کارهای مقام معظم رهبری بسیار حساب شده بود و به گونه‌ای کار می‌کردند که اگر یک زمان ساواک بفهمد افراد زیادی درگیر نشوند و قضیه لو نرود. نوارهای سخنرانی‌های مقام معظم رهبری ضبط شدند؛ سبک کاری ایشان این بود که مردم در میان دو نماز ترجمه و شرح آیات را بشنوند و دیگران نیز به وسیله نوارهای ضبط شده با آیات، تفاسیر و ترجمه آن‌ها آشنا شوند. مقام معظم رهبری پس از شرح تفسیر و ترجمه آیات قرآن از قاری می‌خواستند که آیات را قرائت کند و به مردم می‌گفتند دقت کنید و ببینید پس از شنیدن ترجمه آیات تا چه اندازه از شنیدن آیات لذت می‌برید. ایشان مردم را به این سمت سوق می‌دادند که برای آنکه بیشتر از شنیدن کلام‌الله مجید لذت ببرند باید به ترجمه آیات قرآن توجه کنند. مقام معظم رهبری واقعاً به صورت هدفدار برای آشنایی مردم با آیات قرآن و ترجمه آن‌ها کار می‌کردند. ایشان عاشق قرآن هستند و این برای من اثبات شده است؛ وجود مقام معظم رهبری با قرآن عجین شده است.

رهبر انقلاب مسلط به قرائت قرآن و بسیار نکته‌سنج هستند

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نیز یکی از مؤسسه‌ها با شنیدن نوار سخنرانی‌های مقام معظم رهبری در مسجد امام حسن مجتبی(ع) متوجه شده بود که یکی از قاریان این جلسات من بودم و ظاهراً مقام معظم رهبری نیز در برخی از مواقع به من اشاره کرده بودند. مدیران مؤسسه مذکور به مشهد آمدند و نوار سخنرانی‌ها را که روی کاست ضبط شده بود از من گرفتند و آن‌ها را در قالب یک کتاب چاپ کردند.

پس از انقلاب نیز سبک کار مقام معظم رهبری تغییری نکرد و من که در آن زمان به قرائت قرآن مسلط شده بودم تلاش می‌کردم که در حضور ایشان آیات قرآن را با دقت زیادی قرائت کنم؛ زیرا مقام معظم رهبری بسیار نکته‌سنج و بسیار مسلط به قرائت قرآن هستند. ایشان می‌فرمودند زمانی که نوجوان و طلبه بودم، پدرم من و یکی از برادرانم را به صحن و جلسه مرحوم ملاعباس که یکی از استادان قوی و تقریباً همتراز آقای رضوان شاید هم قوی‌تر از ایشان بودند، می‌بردند. بعدها پدرم من را به ایشان معرفی کرد و از او خواست که قرائت قرآن را به ما آموزش دهد.

منظور من این است که مقام معظم رهبری از نوجوانی به جلسات قرآن می‌رفتند و پس از آنکه در کسوت روحانیت ظاهر شدند و به زبان عربی تسلط یافتند مشوق خوبی برای قاریان شدند و حتی یادم می‌آید جواد فروغی نوجوانی بود که قاری خوبی شد و قرائت خوبی از قرآن داشت، در مشهد نیز استقبال خوبی از او شده بود. یک روز که ما در خدمت مقام معظم رهبری بودیم، به ایشان گفتیم چنین نوجوانی در مشهد هست. ایشان فرمودند چرا او را نیاوردید تا ببینمش. من نیز به همراه برادرم جواد فروغی را به تهران بردیم و خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. مقام معظم رهبری جواد فروغی را بسیار تشویق کردند و فرمودند قرآن بخوان و او خواند. مقام معظم رهبری جواد فروغی را با بیان نکاتی راهنمایی کردند و مطلبی را در قرآنی نوشتند و سکه‌ای به آقای فروغی هدیه دادند. ایشان در تشویق قاریان قرآن ید طولایی دارند و هر سال در جلسه اولین روز ماه رمضان با قاریان قرآن، نکاتی را به قاریان گوشزد می‌کنند و همه قاریان احترام خاصی برای ایشان قائل هستند و از مقام معظم رهبری حرف‌شنوی دارند، زیرا می‌دانند آقا خیلی به قرآن مسلط هستند و مطالبی که بیان می‌کنند بسیار جامع است.

ایشان پیش و پس از انقلاب مشوق بودند و جوانان را سوق می‌دانند به اینکه قرآن را همراه با درک و فهم آن بخوانند. در جلسات پس از انقلاب نیز مرتب توصیه می‌کنند که قرائت قرآن مقدمه فهم و انس با قرآن و همه مقدمه عمل به قرآن است تا جامعه‌ای قرآنی داشته باشیم. ایشان روزی فرمودند اگر جامعه ما انس واقعی با قرآن داشته باشد، بسیاری از مشکلات اجتماعی که در مملکت هست نخواهد بود و از بین می‌روند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.