مهدی کاهانی مقدم
موزهها پلی ارتباطی بین گذشته و حال و فضایی پویا هستند که در زمینه تبادل فرهنگ و حفظ و انتقال میراث باستانی و به عنوان نگهبان تاریخ هر جامعه نقش ایفا میکنند.
۲۹ اردیبهشت ماه برابر با ۱۸ ماه میمیلادی، به عنوان روز جهانی موزه و میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. این روز شاید تنها فرصتی باشد که هر ساله توجه بسیاری را به اهمیت و جایگاه موزهها جلب میکند و صدالبته به مشکلات فراوانی که این نگهبانان تاریخ با آن دست به گریباناند.
موزههای خراسان رضوی هم که سرزمینی با تاریخی کهن است، از این قاعده مستثنا نیستند. این استان دارای ۹۴ موزه فعال است که از این تعداد ۳۰ مجموعه مستقیماً زیر نظر اداره کل موزهها قرار دارند و سایر موزهها، متعلق به دستگاههای دولتی و عمومی همچون آستان قدس رضوی، اداره کل محیط زیست، اداره کل اوقاف، سازمان زمینشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد و بخش خصوصی هستند که با نظارت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فعالیت میکنند.
این تعداد موزه که در طول سالها به تدریج راهاندازی شدهاند، نتوانستهاند حتی درصد کمی از آثار تاریخی و فرهنگی سرزمین خورشید را در خود جای داده و یا به نمایش بگذارند و هنوز تعداد قابل توجهی از آثار گرانبهای تاریخی در دل تاریک گنجینه و انبارهای دولتی و خصوصی حبس شده و بسیاری از آنها در شرایط نامساعد نگهداری، به سرعت در حال نابودی و تخریب قرار دارند.
چند سال پیش یک پیرمرد مجموعهدار مشهدی در یکی از جلسات میراث فرهنگی عاجزانه از مسئولان میخواست تمام آثار تاریخی شخصیاش را که به صورت رایگان هدیه میکند، در اختیار بگیرند و او همسر پیرش را از وحشت شبانهروزی درگیر شدن با سارقان رهایی بخشند؛ اما با گذشت چند سال به دلیل نبود محلی برای نگهداری آثار، کسی حاضر نشد به این دغدغه او پایان دهد. در همان جلسه همچنین گفته شد که آثار انبار شده در گنجینه آرامگاه فردوسی دهها برابر تمام آثاری است که در موزههای مشهد به نمایش گذاشته شده است.
امروزه اما تعداد موزهها به نسبت آن روز بسیار بیشتر شده و شرایط مناسبتری هم در گنجینههای موجود فراهم آمده تا جایی که سال گذشته چند موزه خراسان رضوی از سوی شورای بینالمللی موزهها(ایکوم) برگزیده شدند؛ اما آنچه مسلم است اینکه با نگاهی به بیمهری دولت و بودجههای اندک اختصاصی هر ساله به اداره کل میراث فرهنگی استان که هیچ تناسبی با حجم وسیعی از آثار و محوطههای تاریخی و فرهنگی زیر پوشش آن و انبوهی از مشکلات ریز و درشت که در ارتباط با نگهداری و مرمت آن مواجه است، ندارد؛ این حقیقت تلخ آشکار میشود که بی هیچ تلاشی برای یافتن اطلاعات و آمار دقیق، میتوان فهمید که هنوز در راه حفاظت از آثار فرهنگی و تاریخی خود و مهمتر از آن شناساندن این آثار و پیشینه تاریخی به عموم مردم همچنان ناکام و شکست خوردهایم و تنها بخشی از این تاریخ در دل موزههایی همچون موزه آستان قدس رضوی، توس، نادری، موزه آب، علوم و تاریخ طبیعی مشهد، موزه تاریخ طبیعی و موزه بزرگ خراسان جای گرفته است.
این در حالی است که موزهها از جمله عناصر هویتی یک ملت و آنچه از گذشته آنها به یادگار مانده را در خود جای میدهند و انتقال مفاهیم فرهنگی و تمدنی نسلهای گذشته به آیندگان را برعهده دارند. از سوی دیگر موزهها میتوانند و باید به عنوان یکی از ارکان کسب درآمد پایدار و انتقال و توسعه فرهنگ ایرانی- اسلامی این مرزوبوم، از طریق جذب گردشگران نقش ایفا کنند؛ همچنان که سال گذشته ۶ موزه برتر دنیا سالانه افزون بر ۴۶ میلیون بازدیدکننده داشتند؛ اما این مسئله در کشور ما و به ویژه در خراسان رضوی هرگز در کانون توجه مسئولان قرار نداشته و از این فرصت طلایی غفلت شده است.
نظر شما