قدس آنلاین: فضایل و مناقب امام رضا علیه السلام به خاطر کثرت و فراوانی که دارد بر هیچکس پوشیده نیست؛ درحقیقت شمارش فضایل ایشان مانند شمارش ستارگان آسمان امری غیرممکن است. ابونواس شاعر معروف عصر عباسی مقابل هارون الرشید و مأمون عباسی، امام رضا علیه السلام را در ابیاتی اینگونه توصیف میکند:
قیل لی أنت أوحد النّاس طرًّا فی علوم الوری وشعر البدیه لک من جوهر الکلام نظام یثمر الدّرّ فی یدی مجتنیه
به من گفته شده است که تو در علم و شاعری یگانه هستی و از اصالت و گوهر کلام چیزی را داری که شنونده از آن دُر برمی گیرد.
فعلام ترکت مدح ابن موسی والخصال التی تجمّعن فیه قلت لا أستطیع مدح إمامٍ کان جبریل خادماً لأبیه
با این وجود چرا مدح علی بن موسی و صفات برجسته او را نمیکنی؟ گفتم من نمیتوانم مدح امامی را بگویم که جبرئیل خادم پدرش بوده است.
اما با این وجود برای تبرک گوشه ای از فضایل ایشان را که قطره ای از دریای آن فضایل خواهد بود را ذکر میکنیم.
در کتاب "منتهی الآمال فی تواریخ النبیّ والآل" آمده است: شیخ طبرسی از ابی صلت هروی نقل میکند: هیچکسی را داناتر و عالم تر ازعلی بن موسی الرضا علیه السلام ندیدم؛ هیچ دانشمندی را هم ندیدم که غیر از این را بگوید. از ایشان شنیدم که فرمود: در روضه منوره پیامبر می نشستم و علمای ادیان و علوم مختلف آنجا جمع میشدند، هنگامی که از حل مسئلهای در میماندند همگی به سمت من اشاره میکردند و سوالشان را میپرسیدند، من هم پاسخشان را میدادم.
اباصلت همچنین از محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر از پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام نقل می کند که به فرزندانش می فرمود: برادر شما علی بن موسی الرضا عالم آل محمد است، از او بپرسید و هرآنچه او میگوید را حفظ کنید؛ از پدرم جعفر بن محمد(ع) بارها شنیدم که میگفت: عالم آل محمد از فرزندان توست؛ کاش او را میدیدم.
شیخ صدوق نیز از ابن عباس نقل می کند: هیچگاه ندیدم که امام رضا(ع) حتی با سخنی کسی را بیازارد و هیچگاه ندیدم که ایشان سخن کسی را قطع کند، درخواست هیچ نیازمندی را بدون پاسخ نمیگذاشت، هیچگاه پای خود را مقابل کسی دراز نمیکرد و هیچگاه ندیدم که کسی از اطرافیان خود را ناسزا بگوید. هیچگاه قهقه نمیزد، بلکه لبخند به لب داشت.
احمد بن محمد برقی از معمربن خلاد نقل می کند: امام رضا علیه السلام هنگامی که غذا میخورد ظرفی را کنار خود میگذاشت و از بهترین آنچه خود میخورد بخشی را جدا می کرد و می گفت برای نیازمندان ببرند، سپس این آیه شریفه را قرائت میکرد: {فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ}[البلد: 11] این آیه و آیات پس از آن اشاره دارد به اینکه یاران راست و اهل بهشت وارد عقبه یعنی امری دشوار میشوند و این امر دشوار مخالفت با هوای نفس است و آن عقبه آزادسازی یک بنده یا اطعام یک یتیم و کمک رساندن به نیازمندان از نزدیکان است. سپس میفرمود: خداوند میدانست که هر انسانی نمیتواند بندهای را آزاد کند، پس راه ورود آنها به بهشت را در اطعام نیازمندان قرار داد.
شیخ صدوق در عیون الاخبار ابی ذکوان از ابن عباس نقل میکند: هیچگاه ندیدم که از امام رضا در مورد مسئلهای سوال شود جز اینکه پاسخ آن را می گفت؛ کسی را در زمانه از او عالم تر ندیدم؛ مامون عباسی ایشان را با سوالات مختلفی می آزمود و ایشان پاسخ همه سوالات را میداد، تمام سخنان و پاسخهای امام برگرفته از قرآن کریم بود.
شیخ کلینی از یسع بن حمزه قمی نقل میکند: در کنار امام رضا علیه السلام نشسته و با ایشان سخن میگفتم که جمعیت زیادی گرد ایشان جمع شدند و در مورد حلال و حرام سوال پرسیدند که در آن لحظه فردی وارد شد و گفت: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، من از محبان شما و پدرانتان هستم، از سفر حج می آیم و هزنیه هایم تمام شده است و چیزی ندارم که خود را به مرحله بعدی برسانم؛ اگر مساعدتی کنید تا خود را به موطن خود برسانم نعمتی است؛ به موطن خود که رسیدم آنچه را که کمک کرده اید صدقه خواهم داد.
امام رضا علیه السلام فرمود: خدا تو را رحمت کند بنشین؛ سپس به مردم رو کرد و با آنها سخن گفت تا اینکه پراکنده شدند. پس از آن به داخل حجره رفت بعد از دقایقی از بالای در دست خورد را خارج و آن فردی را که کمک خواسته بود طلبید و فرمود: این دویست دینار را بگیر و خرج اموراتت کن و نیازی نیست به نیابت از من صدقه دهی. برو من تو را نخواهم دید و تو نیز مرا نخواهی دید.
سوال شد فدایتان شوم چرا روی خود را پنهان کردید؛ فرمود: ترسیدم که شرمندگی را در چهره او ببینم. حدیثی را از رسول خدا(ص) شنیدهام که فرمود: ثواب کسی که نیکی خود را پنهان می کند برابر هفتاد حج است. کسی که عمل زشت خود را آشکار میکند خوار و کسی که پنهان میکند مورد مغفرت است.
انتهای پیام/
نظر شما