قدس آنلاین: این روز ها آنقدر پدر و مادر درگیر گرفتاری های خود هستند که دیگر حوصله ای برای مقابله با درخواست های بی جای کودکانشان ندارند. بچه ها هم این موضوع را خوب فهمیده اند و البته یاد گرفته اند که برای رسیدن به هر چیزی انقدر لجبازی کنند تا پیروز شوند،که البته در اغلب موارد هم می شوند.
دلیل بهانه گیری کودک
عوامل زیادی موجب بهانه گیری کودک می شوند که برخی از آن ها عبارتند از:
- - خستگی
- - گرسنگی
- - ناکامی
- - ترس یا اضطراب کودکان
- - ناتوانی در بیان خواسته خود
- - مقاومت در برابر تغییر (مانند ترک یک مکان)
- - کسل شدن
- - احساس عدم راحتی
- - تحریک بیش از حد
- - بیماری یا درد
- - سر در گمی
- - ناراحتی از پیروی از دستور شما
- - نیاز خاصی داشتن
درمان لجبازی کودکان
ریشه یابی کنید
درابتدا باید دقت کنیم که ریشه ی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام می دهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش می دهد؟آیا نیازحسی است؟آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟آیا عادتی است؟
هر کدام از این موارد که باشد نمی توان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم!این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب می کنیم.
جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟!در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین می کند.مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد می زند می گویم.
بیا ببینیم زورت می رسد تا به این توپه لگد بزنی؟اگر راست می گی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلی ها رو تنهائی جمع کن.در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی،مشارکتی،رقابتی و هر نوع دیگر،او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس می شویم.
مستقّل بارآوردن کودک
اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.
وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».
به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.
بدغذایی مشکلی رایج میان کودکان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری کودک برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی که مهمترین دلیل بروز بد غذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد.
دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است. لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند.
لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.
در برخورد کلی در زندگی باید طوری با کودک رفتار کرد که او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البته فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد کرد، بلکه باید با راهنمایی های به جا تذکر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.
ممکن است لجبازی کودک امتناع طبیعی وی از درخواستهای مکرر و آمرانه والدین باشد که براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
کودک باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر کودکی با توجه به سن و میزان درکش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. کودکان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند، شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل را میسازند و تقویت میکنند.
والدین باید به لجبازیهای کودکان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یک نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا ً مقابله به مثل کودک را متقاعد کنند، ناز او را بکشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشکلی هست برطرف کنند و در نهایت از موقعیتی که کودک در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و کلامی قویتر با وی استفاده کنند.
کودک را تا حد امکان وادار به عجله و شتاب زدگی نکنیم.
معمولا ً خانواده ها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می کنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که می توان در این رابطه یاد آور شد:
الف - حمام کردن: در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعثمی شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل می کند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصه های کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازی های خود را به حمام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.
ب - مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آن ها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک می گویند آماده شود و این کار باعثلجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذکر می دهیم که زود باش، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم، باعثمی شویم که مخالفت کند.
ج - غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.
کنترل خود را از دست ندهید
کودکان گاهی شروع به بهانه گیری های مختلف و کج خلقی می کنند و رفتارهایی مانند جیغ زدن و غرغر کردن ، لگدپراکنی ، کوبیدن پاها به زمین ، پرت کردن اشیا به اطراف ، کتک زدن دیگران و یا حتی حبس کردن نفس خود تا مرحله کبودی از خود نشان می دهند . تحمل و کنترل این رفتارها در کودکان واقعا طاقت فرسا است .
زمانی که کودک شما در حال بهانه گیری و جیغ زدن و داد زدن است به صحبت های شما گوش نمی دهد و به فریادها و تهدیدهای شما با حالتی منفی جواب می دهد. در این شرایط هر چه شما بیشتر داد بکشید صدای جیغ او نیز بلندتر می شود. در این مواقع بهترین کار این است که کنار او بنشینید و چیزی نگویید. کودکان خودشان هم از خشمی که دامن آنها را گرفته است می ترسند و بودن در کنار کودک هنگام بدرفتاری هایش موجب آرامششان می شود.
اگر بهانه گیری های او برایتان غیر قابل تحمل شده است چند دقیقه کوتاه بیرون بروید تا کودک دست از گریه و جیغ بردارد سپس دوباره به اتاق بازگردید.
در این شرایط شما هیچ گاه نباید کنترل خود را ازدست بدهید و باید همیشه آرامش خود را حفظ کنید تا او سریع تر آرام شود. همچنین نباید هیچ گاه وعده یا رشوه به کودک خود در این مواقع بدهید و باید به بهانه گیری های بی مورد کودکتان بی اعتنا باشید تا خودش خسته و ساکت شود.
مراقب نشانه های اضطراب زیاد باشید
شاید علت بهانه گیری های روزانه کودک شما تنش و استرس موجود در خانه باشد که بر کج خلقی و بهانه گیری های کودک تاثیر می گذارد.
اگر کودک دائما بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب می زند بهتر است از یک متخصص یا پزشک یا مشاور کودک کمک بگیرید. این افراد می توانند شما را با تغییر رفتاری کودک آشنا کنند و به شما بیاموزند که چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و با کودکتان رفتار نمایید.
با کودک مدارا کنید
با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک .
اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد.
او با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.
نظر شما