قدس آنلاین، ملک محمد علیزاده: سخن در باب شخصیت حضرت امام خمینی (ره) نیاز به شناختی دقیق از این دریای علم و معرفت و عرفان دارد که بحث در این یادداشت مجالی گسترده و تخصصی را میطلبد. ما برای اینکه کلید ورود به این چشمه جوشان علم و معرفت را بیابیم سعی آن داریم با بررسی مختصری از ویژگیهای شخصیت آن بزرگوار، راهی برای شناخت این شخصیت والا بیابیم و درنهایت راه رسیدن به کمال معنویت را.انشا الله
الف- عرفان امام (ره):
عرفان امام تجلی معنویت و شخصیت مذهبی ایشان است و این همان عرفانی است که همه عارفان حقیقی به آن اعتقاددارند عرفان ناب منحصراً از راه رعایت و دستورات دین حاصل میشود و اصولاً چیزی جز ملازمت دائم بر طاعات و عبادات و ترک مدام معاص شرع نیست.
عرفان امام (ره) مسئولانه و مردمی است از توصیههای عرفان خلوت و خودسازی کشتن نفس و گذشتن از هوی و هوس است اینگونه توصیهها گاهی تلقیهای نادرستی به همراه دارد که فیالمثل به خود پرداختن مجالی برای عارف دررسیدن به دیگران باقی نمیگذارد. اما عارفان حقیقی چنین نیستند و سعی میکنند دست دیگران را بگیرند.
حقیقت نبوت و رسالت و نیز معانی امامت همین ارشاد و دستگیری از دیگران است درواقع انبیاء و اولیاء شخصیتهای بزرگی هستند که پسازآنکه خود به کمال میرسند بازمیگردند تا دیگران را با خود ببرند در عرفان امام راحل (ره) نیز این بعد برجستگی دارد.
با دقت در پیامها و سخنرانیهای ایشان آشکار میگردد که عارف باید رهنمون خلق بهسوی خالق باشد عرفان حقیقی پیر اسکن نفس و پرداختن به خود به معنای از یاد بردن مردم و فراموش کردن مسئولیت نیست. امام (ره) درباره عرفان حقیقی میفرمایند: یک دسته زیادی خیال میکنند کسی که عارف است باید دیگر بهکلی کنارهگیری کند از همهچیز و برود کنار بنشیند و یکقدری ذکر بگوید.
امیرالمؤمنین درعینحالی که اعراف خلقالله بعد از رسولالله در این امت اعرف خلقالله بهحق تعالی بود معذالک نرفت کنار بنشیند و هیچ کاری به هیچی نداشته باشد هیچوقت هم حلقه ذکر نداشت مشغول بود به کارهایش. رسول خدایی که سالهای طولانی در سلوک بوده وقتیکه فرصت پیدا کرد یک حکومت سیاسی ایجاد کرد برای اینکه عدالت ایجاد شود(۱)
(۱- صحیفه نور- جلد۵-صفحه ۱۶۸و۱۶۷- ۱۶/۱۲/۵۷)
ب- امام(ره) مظهر زهد و وارستگی:
زهد و وارستگی دارای مفهومی گسترده است و مراتب و اقسام و مصادیق گوناگونی دارد؛ ممکن است مثلاً یک نفر نسبت به مال دنیا زاهد باشد ولی در برابر جاه و ریاست خود را ببازد و ممکن است فردی در این مورد نیز زاهد باشد و وارسته باشد اما در قبال شهرتطلبی و محبوبیت اجتماعی دلباخته باشد و... نکته دیگر آنکه وارستگی و زهد امری است باطنی و درونی که آثار آن در مقام عمل و نحوه برخورد با امور مادی و دنیوی بروز میکند بنابراین ممکن است فردی منافقانه و از روی ریاکاری به تظاهر و زهد نسبت به دنیا درصدد رسیدن به آن باشد و یا اصولاً عدم دسترسی او به مظاهر دنیا نتیجه عدم امکانات و ناتوانی او باشد اما در درون خویش وارستگی نداشته باشد بهاینترتیب ممکن است در عین فقر و تهیدستی و ضعف مادی همان دلبستگی و تعلقخاطری را که یک میلیاردر به میلیاردها ثروت خویش دارد. این تهیدست نیز به یک لباس کهنه و یا یک کفش پاره داشته بنابراین زهد حقیقی است نفسانی و زاهد حقیقی کسی است که امکانات لازم برای رسیدن به دنیا را داشته باشد یا نداشته باشد دسترسی و دستیابی به دینا و مظاهر آن پیداشده باشد یا دستش از همهچیز کوتاه باشد. دنیایی که بدان دستیافته کم و ناچیز باشد یا زیاد و بسیار زیاد باشد در همه صورتها هیچگونه دلبستگی به دنیا در خود احساس نکند.
حضرت امام خمینی (ره) استان متکاملی بودند که روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی آراسته بودند. باآنکه از بهترین استعداد و زمینه مناسب امکانات برای رسیدن به انواع مظاهر دنیا برخوردار بودند ولی هیچگاه به دنبال دنیا نرفته بلکه از آن گریزان و رویگردان بودند درست به همین دلیل و مشیت خداوند. دنیا در تمام مظاهر گوناگونش به ایشان روی آورد و به اوج محبوبیت ، شهرت، قدرت و امکانات دنیا دست یافتند و در این مرحله نیز امتحانی نیکو دادند ایشان همه آنچه را که در راستای وارستگی و خلوص و خدمت به دین خدا و بندگان او بود به دست آورده بودند فقط و فقط درراه خدا صرف کردند و هرگز هیچگونه اثری از کمترین دلبستگی به ریزودرشت و خرد و کلان امور دنیوی در ایشان مشاهده نشد چراکه او خانه را به صاحبخانه تسلیم کرده و دل را یکپارچه به محبوب سپرده بودند و نه خودی برای خود میپنداشت و نه دلی برای خود تا چیزی را جز خدا برای خود بخواهد یا آنکه به چیزی جز خدا دل سپارد.
ج- پاکی و قداست امام (ره)
یکی دیگر از خصوصیات امام راحل پاکی و قداست خاص ایشان بود گویا حضرت امام از ابتدای زندگی متوجه شده بودند که خداوند ایشان را برای امری عظیم خلق کرده است در طول زندگی هر انسانی مسلماً فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد انبیاء که خداوند آنها را برای هدایت مردم انتخاب فرموده معصوم هستند و به علت عصمتی که دارند زندگیشان از هر آلودگی پاک است
لیکن برای غیر معصومین هرچند که شخصیت مهمی باشند این نکته که هیچ نقطهضعفی در زندگیشان وجود نداشته باشد امر بسیار مشکلی است اما پاکی حضرت امام بهگونهای بود که حتی سرسختترین دشمنانشان نتوانسته بودند کوچکترین نقطهضعفی از او پیدا کنند این پاکی و قداست به حضرت امام (ره) حالت روحانی خاص بخشیده بود و اثر این حالت نفوذ عمیق امام در دل انسانها و حمایت بیدریغ مردم از ایشان بود بهیقین میتوان گفت که بعد از پیامبران خدا و شخصیتهای صدر اسلام این نفوذ امام (ره)را در هیچ عالم و روحانی دیگری نمیتوان یافت کسی که حتی دو یا سه فرزندش شهید شدهاند باز وقتی با او مصاحبه میشود میگوید بچههای ما فدای اسلام و امام شدند ما میخواهیم امام سالم بماند اینکه انسانها حاضر شوند قلبشان را هدیه کنند تا امام زنده بماند نشانگر نفوذ فوقالعاده و استثنایی امام در قلبهای مردم بود
د- امام هجرت و جهاد
اگر بخواهیم امام را در لابهلای آیههای هدایتگر قرآن کریم که به توصیف بندگان صالح خود پرداخته است بیابیم او با جهاد و هجرت که مؤمنان را در حیطه ولایت الهی قرار میدهد مصداق آیه شریف( الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ )( بندگان صالح خدا کسانی هستند که ایمان آورده و هجرت کرده و باجان و مال خویش درراه خدا جهاد کردند) میباشند او با استقبال از خطر و جانبرکف نهادن درراه خدا در زمره کسانی درآمد که ستایش الهی ( از میان مردم کسانی هستند که جان خویش را در معرض رضای الهی قرار میدهند) در وصف آنها سروده شده است.
ه- امام مظهر صلابت و عطوف
دنیا میداند که امام خمینی (ره) مظهر صلابت و استواری بود ولی برای آدمهای یکبعدی و کسانی که از اسلام و ایمان به خدا دور هستند شاید قابلتصور نباشد که یک انسان در عین صلابت و استواری درراه هدف و نیز سرسختی و انعطافناپذیری در برخورد با موانع و دشمنانی که بر سر راه هدف او قرارگرفتهاند چگونه میتواند درصحنهای دیگر مظهر رقت قلب عاطفه و محبت باشد امام راز و نیازهای شبانه و مناجات و تهجدهایشان را کاملاً مخفی و دور از چشم دیگران انجام میدادند یا در برخی از موارد که نمیشد مخفی کرد آنچه دیدهاند و دیدهایم بسیار عجیب است انسانی که در مرگ فرزند عزیز دار شد طبق دست خطر ایشان (میوه دل و روشنی دید پدر) بوده است گریه نکرد و فقط وقتی مطلع شد گفت انالله و ناالیه راجعون. پزشکان از اینکه امام گریه نکرده بودند نگران بودند آنها معتقد بودند که باید ایشان گریه کند تا مبادا فشاری روی قلبشان وارد شود همین امام را کسی ندیده بود که ذکر مصیبت امام حسین (ع) و یا حضرت زهرا(س) و دیگر ائمه معصومین را بشنوند و گریه نکند.
نظر شما