قدس آنلاین: شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی زیر فشار آمریکا و با همراهی رافائل گروسی بدعتی را با صدور قطعنامه دیروز علیه ایران پایه گذاری کرد که نه تنها پایه های همکاری تهران با این نهاد را متزلزل میکند که در آینده برای روابط دیگر اعضا با ان هم چالشآفرین خواهد شد.
مدیرکل آژانس با نادیده گرفتن مقررات این نهاد و تکیه بر ادعاهای رژیم صهیونیستی توافق میان ایران و این نهاد در سال ۹۴ برای مختومه اعلام شدن پرونده جعلی مطالعات ادعایی موسوم به«PMD» ذیل برجام،ادعاهایی را در مورد فعالیتهای اتمی ایران در حدود ۲۰ سال پیش عنوان و خواستار دسترسی به برخی اماکن در ایران شد که اساساً ادعاهای مطرح شده بر مبنای اطلاعات جاسوسی یک کشور طبق «انپیتی» قابل استناد نیست و پاسخ به سؤالات آژانس بر این مبنا نیز در زمره تعهدات اعضا به شمار نمیرود.
این رویه تا پیش از این و در دوران آمانو با جدیت تمام و با وجود فشار آمریکا و اسرائیل رعایت میشد اما مدیرکل جدید که با حمایت واشنگتن و مداخله مستقیم پمپئو بر کرسی مدیریت آژانس تکیه زده ظاهرا قرار است دین خود یا شاید هم ماموریتش را شیفت کردن مسیر آژانس از ریل حقوقی و فنی بر ریل سیاسی ادا کند.
قطعنامه پیشنهادی آلمان، فرانسه و انگلیس، اعضای اروپایی عضو برجام علیه کشورمان در شورای حکام اگرچه نه مبنای حقوقی داشت و نه در چارچوب معمول با اجماع صادر شد، اما نشان داد که آنچه محمد جواد ظریف از آن به عنوان حمایت سیاسی اروپاییها از توافق هستهای نام میبرد هم به پایان رسیده است تا او امروز صراحتا توییت کند و بگوید که«سه کشور اروپایی همدست ترامپ و نتانیاهو هستند».
حالا به نظر میرسد دیگر گام پنجم گام نهایی کاهش تعهدات هستهای ایران نیست و باید پلههای دیگری این بار برای بازبینی در همکاری با آژانس متناسب با رفتار سیاسی و خارج از قانون این نهاد طراحی و اجرا شود.
دکتر جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و نماینده مردم تربت جام و تایباد و استاد کرسی روابط بینالملل در دانشگاههای کشور در گفتوگو با قدس آنلاین از دلایل ضرورت این بازبینی و ماهیت آن گفته است.
* قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپایی عضو برجام علیه ایران با وجود اینکه مبنای حقوقی، فنی و قانونی نداشت در شورای حکام در یک فضای مدیریت شده به تصویب رسید و کاملاً مشخص بود که این رویداد از پیش طراحی شده بود.پیام این رویداد چیست؟
** ما یک پروسه گفتوگو را با غربیها آغاز و یک قرارداد چند جانبه و مورد حمایت شورای امنیت بنام برجام را با آنها امضا کردیم. در این توافق ما یکسری تعهدات داشتیم و یکسری امتیازها و منافع. تا زمان روی کار آمدن آقای گروسی حداقل ۱۷ گزارش آژانس مؤید این امر بوده که ایران به تمامی تعهدات خودش عمل کرده و پایبند بوده است.
در همین چارچوب ایران یکسری تعهدات را برای نظارت و بازرسی آژانس از تأسیسات و برنامه هستهای خود پذیرفته که بسیار فراتر از پادمان بوده و سبب شده بیشترین بازرسی در کل تاریخ آژانس از ایران صورت گیرد لذا برنامه اتمی ایران را باید شفافترین برنامه در جهان دانست.
تا به امروز هیچ مشکلی در همکاری ما با آژانس وجود نداشته است، حتی پس از خروج آمریکا از برجام و بیش از یکسال صبر راهبردی در برابر آن علی رغم کاهش برخی محدودیتها و تعهدات ایران در حوزه نظارت و بازرسی آژانس هیچ محدودیتی اعمال نکرده است اما با گذشت حدود دو سال از خروج آمریکا از برجام و نقض این توافق به صورت یک جانبه، حالا کشورهای اروپایی هم علیرغم توافقاتی که با ما برای حفظ این توافق انجام دادند و تعهداتی که داشتند ولی هیچ کدام را عمل نکردند، دست به یک اقدام غیر صادقانه زدند و علیه ایران با مطالب خلاف واقع تبانی کردند.
مسئله این است که گزارشها و سؤالات آژانس باید بر مبنای اسناد متقن و اطلاعات و گزارشهای بازرسان و اطلاعات خود آژانس باشد اما اطلاعات گزارش اخیر که توسط آقای گروسی ارائه شده و ادعاهای مطرح در آن تماماً بر مبنای ادعاهای دروغ اسرائیل و سازمان جاسوسی این کشور و یا گروههای ضد انقلاب مثل منافقین و از منابع نامعلوم جمعآوری شده است.
پیش از این در خاطر داریم که نخست وزیر رژیم صهیونیستی بر مبنای همین اطلاعات دروغ ادعایی را در سازمان ملل درباره دسترسی ایران به بمب هستهای مطرح کرد که بیاعتبار بودن آن مشخص و سبب مضحکه او شد.
حالا یک نهاد بینالمللی فنی و حقوقی مرتبط با سازمان ملل مثل آژانس انرژی اتمی بیاید و همان حرفها را تکرار کند و همان اسناد دروغین جاسوسی را بر خلاف مقررات مبنای گزارش خود قرار دهد و علیه متعهدترین عضو خود بیانیه بدهد و سه کشور عضو برجام که خود واقف به واقعیت هستند علیه ما قطعنامه بدهند یعنی کشورهای اروپایی و آژانس دیگر در ظاهر و در بعد سیاسی هم قادر نیست یا نمیخواهد از برجام حمایت کند و به صورت علنی در جبهه آمریکا قرار دارد.
البته نباید از این موضوع غافل شد که این قطعنامه اگرچه ممکن است مشکلاتی را برای ما ایجاد کند اما یک فرصت هم برای ما ایجاد می کند.ما در داخل در این سالها دو دیدگاه داشتیم. یکی که نگاه به غرب و مذاکره و تعامل داشت و یک دیدگاه که نگاه به داخل و توانمندیهای درونی کشور داشت.
این رفتار اروپاییها و آمریکاییها و رفتار غیر صادقانه آژانس فرصت اجماع ملی بر استراتژی مقاومت را فراهم کرده است. نگاه به توان داخلی، مقاومت و عقب نشینی نکردن در مقابل زیاده خواهی غربیها که باز هم خیانت کردند.این فرصت و اجماع داخلی فراگیر میتواند موضع ما را در مقابل فشار غربیها تقویت کند.
*تاثیر این رفتار خلاف عرف و قانون بر اعتبار آژانس چیست؟
**به لحاظ حقوقی روندی که آژانس شروع کرده نه قانونی است و نه بر مبنای اطلاعات متقن و صحیح فنی بنا شده و این یک بدعت است.
از سوی دیگر گزارش گروسی به موضوعاتی اشاره دارد که قبلاً بررسی و از دستور کار آژانس خارج شده و در توافق سال ۹۴ ما با آژانس عملاً مختومه شده است. این واکاوی در مسائل مختومه شده زمینه تخریب توافق هستهای را فراهم میکند و مسیر نادرستی است که مدیرکل آژانس آغاز کرده تا دین خود را به آمریکا ادا کند و مسیری است که او را مثل نتانیاهو بیاعتبار خواهد کرد و روندی است که آمریکاییها با کلید زدن آن یک توافق جامع چند ملیتی را به عرصه چالشی بینالمللی بدل کردهاند.
آمریکاییها میخواهند فضاحتی را که با حمله ایران به عینالاسد خوردند از این طریق جبران کنند و بگویند دست بالا را دارند ولی در این عرضه هم به موفقیتی نمیرسند و ما در داخل باید از این فرصت برای اجماع بین بخشهای مختلف تصمیم گیر، گروه ها و جریانهای سیاسی و افکار عمومی استفاده کنیم.
*اروپاییها با ما توافقاتی داشتند و به قول دولتمردان حداقل در بعد سیاسی از برجام حمایت می کردند اما به نظر میرسد با این قطعنامه تغییر مسیر دادند. در واقعه آمریکا هزینه این اقدام غیر قانونی را هم در دامان اروپایی ها انداخت. چرا تروئیکای اروپایی به این موضوع تن دادند؟
**اروپاییها با چند مشکل مواجههاند. اولا روابط اقتصادی آنها با آمریکا به گونه ایست که نمیتوانند در همه ابعاد این روابط و تعاملات را نادیده بگیرند. فشارهایی که ترامپ به کشورهای اروپایی وارد میکند برای اقتصاد ضعیف شده و آسیب دیده اروپاییها به ویژه در شرایط رکود ناشی از رونا شاید خارج از حد تحمل باشد. علاوه بر این بخش عظیم تصمیماتی که اروپاییها میگیرند زمانی قابلیت اجرایی دارد که عملا آمریکا به آنها اجازه بدهد، ولی اقتصاد خصوصی اروپا بتا منافعش تامین نشود حاضر نیستند ریسک تحریم آمریکا را بپذیرند و همین موضوع دولتهای اروپایی را ضعیف کرده است.
شاید دولت های اروپایی در حوزه سیاسی در یکی دو سال گذشته تلاش خودشان را کردند تا از برجام حمایت و آن را حفظ کنند اما فشار اقتصادی و منافع بخش خصوصی اروپا که از تصمیمات دولتی تبعیت نمیکند آنها را به این نتیجه رسانده که نمیتوانند کاری انجام دهند و در نهایت با آمریکا کنار آمدهاند.
*نماینده ایران در سازمانهای بین المللی گفت که این قطعنامه نه ایران را ترغیب میکند به همکاری و نه به ایران فشار میآورد. تهران گفته پاسخ مقتضی به این قطعنامه خواهد داد . به نظر شما این واکنش چه باید باشد؟
**ما در وهله نخست باید گزارش دقیقی از همکاریهایی را که با آژانس داشتهایم، منتشر کنیم و نشان دهیم صادقانه به تعهداتمان پایبند بودهایم و آن بخشی که مشکلاتی را بر مبنای آن آژانس القا کرده اساساً در زمینه تعهدات ما و اختیارات آژانس نیست بلکه زیاده خواهی و بدعت است.
ما باید حقانیت خود را نشان دهیم. ما به اجماع داخلی در مورد تدوین برنامه آینده هستهای کشور و سطح همکاری با آژانس نیاز داریم که شامل بازنگری در روابط ما با آژانس هم باشد.
موضوع مهم اینست که دست غربیها واقعاً خالی است و از بین رفتن برجام برای آنها هیچ نفعی ندارد، چون توافق بهتری بدست نخواهند آورد. اگر ما با قدرت بایستیم آنها چارهای جز عقب نشینی ندارند. آنها زمانی ما را متهم میکردند که به دنبال بمب هستهای هستیم. بعدها گفتند برنامه ما شفاف نیست ولی ما با تلاش فراوان این وضعیت را مدیریت کردیم و جهان دید آنها واقعی نبودهاند. الان هم با ادعاهای واهی و دروغین نمیتوانند افکار عمومی جهان را قانع کند که ایران به دنبال فعالیتهای غیر قانونی است.
ما ثابت کردیم که شفاف هستیم و در چارچوب قانونی همه دسترسیها را برای آژانس فراهم کردهایم اما زیر بار حرف زور نمیریم. آنچه آژانس در این ماجرا میخواهد خلاف و زیاده خواهی است. اگر این موضوع باب شود که گزارشهای جاسوسی و ادعاهای هر گروهک و منبع غیر موثقی مبنای سؤال و اتهام زنی آژانس قرار گیرد، این موضوع منحصر به ما نخواهد ماند و در آینده میتواند علیه همه کشورها باب شود و این خطر را همه حس میکنند.
انتهای پیام/
نظر شما