اگرچه جوزف بورل، هماهنگکننده سیاست خارجی اروپا در پاسخ به نامه ظریف تصریح کرده است:«برجام دستاوردی تاریخی برای منع اشاعه هستهای در جهان است که بر امنیت منطقهای و جهانی تأثیرگذار است» اما رفتار اروپاییها برخلاف گفتار مقامهای تروئیکای اروپایی جز در مسیر نابودی برجام پیش نمیرود.
سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه در تازه ترین اقدام ضد برجامی خود با ارائه قطعنامهای به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، آشکارا در روند همکاری پادمانی ایران و آژانس انرژی اتمی دخالت کرده و در پاسخ به فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی خواستار همکاریهای ایران در بازرسیهای فراقانونی با آژانس شدند.
این اقدام تروئیکای اروپایی به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران میتواند چراغ سبز به آمریکا برای تلاشهایش در جهت جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی ایران تلقی شود که به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ قرار است از شهریورماه امسال لغو شود.
این درحالی است که مقامهای اروپایی در سخنان خود در شورای امنیت به صراحت با اقدام آمریکا مخالفت کردهاند. همین رفتار دوگانه است که ظریف را بر آن داشت تا در نامهای به طور رسمی خواستار تشکیل کمیسیون مشترک نظارت برای رسیدگی به نقض برجام ازسوی اروپا شود که به موجب بند ۳۶ برجام به ایران اجازه میدهد در صورت تخلف هر یک از طرفهای برجام از مفاد این پیمان بینالمللی موضوع را به کمیسیون مشترک ارجاع داده و در صورت فیصله نیافتن در این کمیسیون ،شکایت خود را به اجلاس وزرای امورخارجه کشورهای عضو برجام ببرد.
جالب اینکه جوزف بورل در بیانیه خود که به عنوان پاسخ به وزیر امور خارجه کشورمان منتشر کرده است، تصریح میکند:«همانگونه که پیشتر هم گفتهام مکانیزم حل اختلاف نیازمند تلاش شدید همه طرفها با حسن نیت است، به عنوان هماهنگ کننده کمیسیون مشترک از همه مشارکتکنندگان برجام انتظار دارم که با این روند با این روحیه و در چارچوب برجام نزدیک شوند».
این در حالی است که اتحادیه اروپانه تنها واکنش جدی در برابر خروج یکطرفه کاخ سفید از برجام نشان نداد، بلکه به تعهدات یازدهگانه خود برای تأمین منافع اقتصادی ایران از برجام نیز پایبند نبود و حتی در راهاندازی سازوکار مالی -اینستکس- نیزموفقیتی به دست نیاورد. رفتار کنونی اروپا و واکنشهای منفعلانه گفتاری و رفتاری در برابرزیاده خواهیهای ضد برجامی آمریکا و تلاش کاخ سفید برای از کار انداختن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، نه تنها با اظهارات هماهنگکننده سیاست خارجی اروپا - که گفته است: «من همچنان مصمم هستم به همکاری با مشارکت کنندگان برجام و جامعه جهانی برای حفظ آن ادامه دهم»- در تضاد است، بلکه عملکرد اروپا به طور روزافزونی بر میخ های تابوت برجام میافزاید.
روشن است که مسئولیت «تشییع برجام» در وهله اول بر عهده آمریکا پس از نخستین عهدشکنی در این معاهده بینالمللی است و در مرحله دوم این اروپاییهاهستند که در برابر جامعه جهانی باید نسبت به سهلانگاری و عدم پایبندی نسبت به تعهدات برجامی خود پاسخگو باشند.
آیا پس از مرگ برجام جامعه جهانی میتواند به پیمانهای بینالمللی اعتماد کند؟ وآیا پایان برجام آغاز حاکمیت «قانون جنگل» بر روابط بینالمللی نخواهد بود؟
انتهای پیام/
نظر شما