قدس آنلاین: سال جاری اسامی نامزدهای چهره هنر انقلاب اسلامی از سوی سازمان حوزه هنری اعلام شد و نام محمدصابر شیخرضایی به دلیل طراحی و اجرای دیوارنگارههای ضداستکباری و طراحی گورستان نمادین سربازان آمریکایی در لانه جاسوسی، طراحی و نشر اولین پوستر و طرحهای مرتبط با شهادت حاج قاسم سلیمانی و واکنش به رویدادهای اجتماعی، در این اسامی به چشم میخورد.
این هنرمند عناوین برترِ بیش از ۴۰ رقابت هنری ملی و بینالمللی (جشنواره هنرهای معاصر اسلامی، جشن تصویر سال، دوسالانه بینالمللی گرافیک جهان اسلام، دوسالانه جهانی پوستر تهران، مسابقه جهانی هنر، ورزش، المپیک، جشنواره پوستر پایداری، سوگواره هنر عاشورایی، جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان) را کسب کرده و حضور در بیش از ۱۵۰ نمایشگاه رقابتی از سال ١٣٨١ تاکنون و صاحب آثار در بیش از ۲۰ رویداد (جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر، جشنواره بینالمللی هنر مقاومت، طراحی نشان فیلم سینمایی محمدرسولالله) به صورت مدعو و عنوان منتخب جشنواره «قابی برای جوانی» به عنوان یکی از ۲۵ جوان موفق استان تهران در سال١٣٨٧ را در کارنامه خود دارد. گفتوگوی ما را با صابر شیخرضایی به انگیزه موفقیتهای اخیر و هنر دیوارنگاره بخوانید.
* از پیوند طراحی گرافیک و تصویرگری با هنر دیوارنگاری و تجاربتان در این زمینه بگویید؟
** در دوران کاری حرفهایام، سابقه طراحی و تصویرگری روی دیوارها را تا پیش از پروژه دیوارنگارههای موزه ۱۳آبان (لانه جاسوسی) نداشتم. در سالهای اخیر از مناظر شهری و تصاویر روی دیوارها غافل نبودم، ولی مانند سایر مردم مخاطب این آثار بودم و فرصتی پیش نیامده بود که به شکل جدی در این قالب هنری اثری را خلق کنم.
این دیوارنگاره در قالب پروژهای از سوی آقای علی حیاتی، مدیر مجموعه «سه در چهار» به من سپرده شد و پس از طراحی اولیه ۱۶ قاب دیوارها و جلسات تکمیلی با مسئولان موزه، شرایط به شکلی رقم خورد که خودم مشغول اجرای آثار تا مرحله نهایی شدم و با توجه به سابقهای که در طراحی و تصویرگری داشتم، موفق به حُسن انجام این اثر شدم.
دیوارنگارههای جدید سفارت سابق آمریکا عملاً پیوندی بود بین سنتهای دیرین و مدرن نقاشی دیواری که در ایران تا حدی سیر طبیعی خود را گذرانده بود و هنر گرافیتی امروزی که زبانی مستقل از نوشتار و خوانش توضیحات متنی مازاد بر اثر دارد، همراه جنبههای جذابیت فرمی و نمادپردازانه و زیباییشناسانه در قالب بیان و زبان گرافیک جهانی آن.
* دیوارنگارهها از چه زمانی به عنوان هنر از سوی جامعه پذیرفته شدند و فکر میکنید چه تأثیری بر بالا رفتن آگاهی و سواد بصری جامعه دارند؟
** از ابتدای تاریخ هنر که دیوار و سقف غارها صحنه روایتگری ساکنان اولیه آنها بودند تا به امروز، در جای جای جهان نقاشیها یا نقوش حجمی بر پهنه مناظر عمومی و خصوصی تمدنها و شهرها مثل معابر و دالانهای تردد و مکانهای مراسم عبادی و سنتی همچون کلیساها، تصاویر در قالبهای اجرایی و محتوایی مختلف پیش چشم مردم جهان بودند.
در تحولات دوران مدرن تاریخ هنر که اکنون حدود ۱۰۰ سال از آن فاصله گرفتهایم، نقاشی دیواری عرضه بروز اتفاقات روزآمد جوامع شد و در ادامه، حیات خود را در صنعت تبلیغات محیطی و عرصههای معابر عمومی و خیابانها یافتند.
در ایران جدا از تأملات تاریخی نقوش دیواری در صحن و سراهای کاخهای حکمرانان از جمله دیوارههای داخلی عمارت عالیقاپو در اصفهان دوره صفویه، یا اتاقهایی از کاخ گلستان در دوره قاجار، از دوران پهلوی دوم، نقاشیهای دیواری با جنبههای عمومیتری همچون مضامین یا نشانهای سیاسی دستگاه حاکم آغاز شد و تا پیش از انقلاب با عرصههای وسیعتر نمایش پررنگ و لعاب محصولات تجاری و مصرفی از جمله صنایعغذایی ادامه یافت.
در آستانه دگرگونیهای اجتماعی و وقوع انقلاب اسلامی، علاوه بر نمایش ظلم شاه یا همدردی با مظلومان یا وصف حال مردمان فرودست و طبقات کارگری و کشاورزی از ظلمهای متولیان امور و اربابان یا بیان ظلم قدرتهای استعمارگر، ماهیت عقیدتی و آرمانگرایانه نیز به سیر آثار گذشته افزوده شد و گسترش نقاشی دیواری شتاب بیشتری در ایران گرفت. از نمایش تصاویر شهدای انقلاب و دفاعمقدس تا صحنههای رشادتهای ملت ایران، سوژههای جدید مناظر شهری ما شدند که در تاریخنگاریهای هنر انقلاب در ایران قابل مطالعه هستند که تلاش هنرمندان نقاش، طراح گرافیک و تصویرگر، ارتباط مستقیمی با فهم و ادراک فرهنگی و سیاسی مردم و در مواردی ارتقای سواد بصری آنان داشت.
از نمونههای خاطرهانگیز آن روزگار میشود به نقاشی دیوارهای داخلی حسینیه جماران یا دیوارهای مسجد جامع خرمشهر اشاره کرد که تا حدی ویژگیهای عام دیوارنگاری را دارا بودند.
* معمولاً مخاطب دیوارنگارهها مردم پیاده در حال تردد یا افرادی است که در حال عبور با ماشین هستند، تصویر باید چه نکاتی داشته باشد که مخاطب را وادار به تأمل کند؟
** تصاویر دیوارها با فاصلهای که از دوران انقلاب از آنها گرفته بودیم و تغییرات فراوان فضای تصویری روزگار ما و عدممرمت حرفهای طرحهای قدیم موجب شده بودند که کارکرد رسانهای خود را از دست بدهند. اما طراحیهای جدید دیوارنگارهها با تمهیداتی همچون پرداخت هنری بدون خاکستریهای رنگی و تقلیل تعمدی رنگهای کاربردی که ریشه محتوایی نیز داشتند مثل سه رنگ پرچم ایران و ایالات متحده آمریکا، استفاده از فضای طولی دیوار برای عرضه محتوای تصویری و تأکید بر مرکز کادرها و همچنین حذف نوشتارهای چند سطری سابق که هم برای مخاطبان غیرایرانی و مخاطبان زبانفارسی انتقال محتوا را دشوار کرده بودند، مشکل خوانش را برای عابرپیاده و یا آنهایی که در جهت خیابان و وسایلنقلیه و چپ به راست تردد داشتند، رفع کرد.
* آیا برای پرداخت سوژهها سفارش میگیرید یا همه خلاقانه است؟
** اثر هنری میتواند هم سفارشدهنده بیرونی و کارفرمای مشخص داشته باشد و هم خویشفرما و ناشی از وجدان، جوشش خلاقانه، احساس مسئولیت و واکنش هنرمند به یک رویداد باشد. یعنی اساساً در فرایند خلق اثر هنری هیچ تفاوتی بین کارفرمای بیرونی و درونی نیست. در سفارش بیرونی نکاتی مدنظر سفارشدهنده هست که طراح آنها را در تولید اثرش دخیل میکند، که در کار شخصی این مؤلفهها در اختیار خود هنرمند هستند.
در هر دو حالت اثری میتواند واجد یا فاقد خلاقیت و بداعت باشه و یا به عبارت دیگر خلاقیت ارتباطی با سفارشپذیری ندارد. این ذهنیت که تمام آثار سفارشی سازمانها یا اشخاص فاقد خلاقیت هستند اشتباه و ناشی از عدمدرک مقوله بازار هنر است.
برای مثال هنر نقاشی و حجم که به شکل پایه با خویشتن و روان و درونیات هنرمند سر و کار دارند، امروزه در تمام دنیا سفارشپذیر مجموعهها و گالریها با سوژههای پیشنهادی یا فرمایشی شدهاند، چه برسد به مبحث گرافیک که سفارشدهنده و گروه مخاطب هدف در آن نقش محوری دارند.
* چه سوژههایی برای شما اهمیت دارد که روی آنها متمرکز شوید؟
** من در ۱۰ سال اخیر بیشتر با موضوعات فرهنگی و هنری یا سیاسی و اجتماعی سر و کار داشتم و در فضای گرافیک تجاریِ صرف، فعالیت نداشتم. انعطاف دیزاین در محصولات فرهنگی و هنری، برای من جذابیت بیشتری داشتند. ولی ارزشهای بصری کارآمد و خلاقانه، نقطه مشترک تولید در شاخههای فرهنگی و تجاری است.
* در دیوارنگاره باید چه مسائل و موضوعاتی محور قرار بگیرد و طراح بر چه موضوعاتی متمرکز شود؟
** دیوارنگاره اگر بر مبنای وجود سفارش خارجی (غیر خویشفرما) پیش برود، مضامین مد نظر سفارشدهنده در اولویت پرداخت هستند، مگر اینکه سفارشی شخصی باشد که به شکل کلی با رویکردهای کاربردی، تزئینی، جامعهشناسانه، نقدهای اقتصادی یا اعتراضی و از این قبیل قابل تقسیمبندی هستند.
در ایران دیوارنگارههای شخصی عمدتاً در واکنش به موضوعات سیاسی یا اقتصادی هستند، ولی انتخاب محتوای قابل ارائه در این رسانه برعهده خود هنرمندان است.
* گاهی دیوارنگارهها حالت اعتراض به ناهنجاریها یا بیان مشکلات مردم و دولتهاست، نظر شما چیست؟
** دیوارنگاری در بسیاری کشورها با وجود ممنوعیت و پیامدهای قضایی به شکل هدایت شده پیش میرود، یعنی برای جلوگیری از آسیب به مناظر شهری، مسئولان سیاسی و فرهنگی، با ارتباط مستمر با جامعهشناسان و روانشناسان، فضاهای دارای این قابلیت را شناسایی و طی شرایطی همچون مناقصه و رقابت هنری و یا خلق اثر بر دیوارهای کاذب، کار را به هنرمندان فعال در این شاخه میسپارند و منطقی است که از آن سمت هم محدودیتهایی برای علاقهمندانی که به آن سطح کیفی نرسیدهاند، ایجاد میکند.
ضمن اینکه هر کس دست به وسایل اجرایی نقاشی و تصویرگری و دیوارنگاری میبرد الزاماً هنرمند نیست و آثار این اشخاص خود تبدیل به ناهنجاریها، آلودگی بصری و چشم آزار میشوند. هر چند که محتواهای قابلتأملی داشته باشند، یعنی باید نسبت هنرمندانهای بین محتوا و فرم ارائه شده توسط صاحب اثر برقرار شود.
در ایران همراه آن محدودیتها و ممنوعیتها که بخشی ریشه در باورهای دینی و حقوق مادی یا معنوی مالکان دیوارها دارد، شهرداریها برای آراستن این دیوارها به شکل رقابتی فراخوانهایی را تدارک میبینند که قطعاً ارزشهای بصری داوران با اتفاقات معیار در هنر دیوارنگاری جهانی فاصله زیادی دارد.
از سوی دیگر هر حاکمیتی ارزشهایی را برای جامعهاش قائل است که برخی آثار دیوارنگاری بهواسطه محتوای ضدانسانی یا ضداخلاقی و منافی با هنجارهای اخلاقی جامعه و نه صرفاً تابوشکنانه، به ضدیت شمرده میشوند و متأسفانه تلخکامیهایی را برای خالق اثر به همراه دارند.
* طرحی داشتهاید که بین مردم بازتاب زیادی داشته باشد؟
** در آثار گرافیک و عکاسی آثاری را داشتم که بین مردم به قول امروزیها خیلی دست به دست شده است. برخی عکسهایم در مراسم اربعین مخاطبان زیادی داشته بدون اینکه بدانند عکاس آن موقعیتها و سوژهها، من بودهام. بین آثار گرافیک هم مجموعه پوسترهای عاشورایی، طرح شهدای آتشنشان پلاسکو، پوسترهای کتابخوانی و بسیاری آثار دیگر در تابلوهای شهری طرحهای صداقت آمریکایی، شمر زمانهات را بشناس و با یک گل بهار نمیشه بین مردم شناختهشدهتر هستند. به لطف خدا، دیوارنگارههای جدید موزه استکبارشناسی ۱۳ آبان (سفارت سابق آمریکا در تهران) هم به حافظه جمعی مردم پیوستهاند.
* سعی کردهاید در حیطههای دیگر هنری هم خلق اثر داشته باشید؟
** بله، حقیقتاً گرافیک هنر سیالی است که در شاخههای مختلف امکان بروز و ظهور دارد. از گرافیکهای ایستا تا گرافیک متحرک، از طراحی محیطی تا فضاسازی یا حضور در رسانههای جدید.
برای مثال با محوریت موضوعی شهادت سردار حاج قاسمسلیمانی، هم پوسترها و تصویرسازیهایی را با موضوع شهادت ایشان طراحی کردم و در فضای مجازی نشر دادم. در تولید موشنگرافیک «انتقام سخت» که حاصل همت آقایان محمد ملانژاد، علیرضا پورشکوری و شعیب حسینیمقدم بود، مشارکت داشتم که از رسانههای متعدد تلویزیونی و اینترنتی منتشر شد و طراحی چیدمان محیط گورستان سربازان آمریکایی که در محوطه ورودی موزه لانه جاسوسی، به نمایش درآمد.
انتهای پیام/
نظر شما