قدس آنلاین: بر کسی پوشیده نیست که تقابل با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک فرض بالقوه در ارکان نظام مستکبر آمریکایی پذیرفته شده است. آمریکاییها در طول ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی در ضدیت و مانعتراشی بر سر پیشرفت کشورمان از هیچ کوششی فروگذار نکردند. تحریک صدام حسین، رئیسجمهور معدوم عراق به آغاز جنگ علیه ایران و حمایت همهجانبه تسلیحاتی و لجستیکی از او در این تهاجم و در گام بعدی اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان همه در این مقوله میگنجد. دشمنی با کشورمان فراتر از جناحبندیهای سیاسی درونی جامعه آمریکاست. تحلیلگران آمریکایی هم بعضاً به این نکته اذعان کردهاند. بهطور نمونه در آخرین مورد چند روز پیش «دونالد ادوین نیوچترلین» دیپلمات سابق آمریکایی و استاد روابط بینالملل طی یادداشتی در روزنامه «دیلی پراگرس» نوشت: جو بایدن نامزد دموکرات انتخابات و دونالد ترامپ، رئیسجمهور جمهوریخواه این کشور در مسائل سیاست خارجی و موضوع ایران، با هم اختلافی ندارند.
این حقیقت چیز جدیدی نیست. ایالاتمتحده در دوره جرج بوش پسر (جمهوریخواه) ایران را در کنار عراق و سوریه محور شرارت نامید و در دولت اوباما (دموکرات) و دونالد ترامپ (جمهوریخواه) کشورمان را در لیست حامیان تروریستی جای داد. باوجوداین، اگرچه در سطح کلان میان رویکرد حزب دموکرات و جمهوریخواه در قبال کشورمان شاید تفاوتی دیده نمیشود، ولی نوع الگوی تعاملی هر کدام از رؤسای جمهوری دو جناح میتواند فرصتها و تهدیدهای گوناگونی را برابر دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار دهد. مقابله با زیادهخواهیهای یانکیها امروز در رأس سیاستهای نظام اسلامی قرار دارد، باوجوداین، سیاست ورزان ما باید برای هر موقعیتی آماده بوده و سناریوهای لازم را در چنته داشته باشند. اوباما با وجود ظاهرسازی بیرونی سرانجام همانند دیگر رهبران آمریکایی در تقابلجویی با کشورمان اعلام کرد اگر میتوانست حتی پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران را هم باز میکرد. پس وی هم در میدان عمل تفاوتی با دیگر رهبران آمریکایی ندارد؛ اما میان او و فردی مانند ترامپ در موضعگیری علیه کشورمان فرصتها و تهدیدهای متفاوتی ظاهرشده و این وظیفه سیاست ورزان ماست که با درک این موقعیتها از آن حداکثر بهر برداری را در جهت تأمین منافع ملی داشته باشند. اکنون کمتر از چهار ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالاتمتحده باقیمانده است. انتخاب ترامپ یا بایدن در نوع خود میتواند ظرفیتهای بالقوه و متفاوتی را در اختیار تصمیم سازان ما قرار دهد. پس لازم است ما سناریوهای مختلف را برای این منظور مدنظر قرار دهیم. البته انتخاب دوباره ترامپ و احتمالاً عدم بازگشت او به توافقنامه برجام قطعاً راه هرگونه مذاکره میان تهران و واشنگتن را سد خواهد کرد. این مسئله در مورد بایدن هم قابل تصور است. پس لازم است تصمیم گیران ما با توسعه دامنه ارتباط گیری با محیط جهانی، همواره طیفی از پاسخها؛ از نزدیکی به همسایگان تا اتحادیه اروپا و حتی نزدیکی بیشتر به چین و روسیه در جهت متنوع سازی حوزه سیاست خارجی و یارگیری بینالمللی را مد نظر داشته باشند تا بتوانند در مقابل زیادهخواهی احتمالی هرکدام از دو مستأجر احتمالی کاخ سفید پاسخ مناسبی اتخاذ کنند.
انتهای پیام/
نظر شما