قدس آنلاین: فساد در سیاست و حکومتداری، چیزی شبیه همین واقعه کروناست. کافی است در یک سیستم عریض و طویل حکومتی، یک مهره فاسد داشته باشید و به موقع نتوانید آن را شناسایی و اخراج کنید. در زمان کوتاهی با تأسف و حیرت شاهد آلوده شدن بهترین نیروهای آن سیستم مورد بحث خواهید بود. این روزها از شرق تا غرب همه سخن از پیشرفت معجزه آسای چین میزنند. هر کس فرضیهای برای چگونگی ظهور این ابرقدرت جدید ارائه میکند. آنها هم وقتی به سمت اقتصاد آزاد رفتند و ناگهان در اواخر دهه 70 میلادی، کشور فقیر و درماندهشان، با دنیایی متفاوت و سیاستمدارانشان با درآمدهای بیسابقه مواجهه شدند، فهمیدند طمع میتواند نه تنها مانع پیشرفت آنان شود، بلکه سبب میشود با سرعتی باورنکردنی، همین کشور فقیر و همین مردم همراه با خود را نیز از دست بدهند. چینیها از ابتدای آغاز گشایشهای اقتصادی، برنامه جامعی برای پیشگیری از فساد در این عرصه داشتند. آنها هزینه فساد اقتصادی را برای مسئولان حکومتی چنان بالا بردند که اغلب مقامات ارشد و چهرههای مشهور حزب حاکم اگر متهم به فساد میشدند و دستشان رو میشد، پیش از دادگاه، دست به خودکشی میزدند.
ما دیر به این نتیجه رسیدیم؛ بنابراین برای کنترل و حذف آن، اکنون که عزم مبارزه با آن را علنی کردهایم، برایمان سختتر شده و تاوان بیشتری دارد. باید پذیرفت هر مبارزهای ابزار و اصول و شیوههای خود را دارد. به ویژه در این روزگار که پنهان کردن خبر و اتفاق و ناگفتهای از مردم چندان آسان نیست، باید شفافیت چنین مبارزهای چنان باشد که توده مخاطبان حس اعتماد و همراهیشان برانگیخته شود. معنی حرفم آن است که شما نمیتوانید از یکسو ساز و کار «سوتزنی» را برای بازتاب دزدیها و رانتخواریها و کارشکنیها و غیره پیشنهاد دهید و بر آن پافشاری کنید، اما همزمان اگر کسی آمد و سوت ممتدی کشید که گوش همه را کر کرد، چون مورد او را نمیپسندید یا شخص مجرم در جریان واقعه مورد نظر آن سوتزن از حزب و دار و دسته و خویشان و دوستان و یاران سیاسی و غیره شماست، آن را ندیده بگیرید. آقای قاضی دلسوز، آقای عدالتخواه راستین، آقای صاحب رسانه، نخبگان منصف و معترض و دیگر اقشار مؤثر در این حوزه، روی حسابم با همه شماست.
یکی از مقامات پیشین دیوان محاسبات مدتی است در فضای مجازی نکات تکان دهندهای را درباره این مجموعه طرح کرده و خواستار شفافیت آن شده و اما پاسخ دریافتی کذب خواندن مطالبش و تهدید به شکایت بوده است، چه خوب است در چنین مواقعی خود قوه قضائیه سریعتر وارد شود؛ زیرا در شکایتها عاقبت درست یا نادرست بودن این ادعاها برای مردم روشن میشود. اما بیاعتنایی به نشر انبوه آنها و تماشاگر بودن، اعتماد مردم را میسوزاند. عین این ماجرا درباره عدم حضور برخی متهمان سرشناس در برخی دادگاههای مهم و مرتبط لازم به یادآوری است. مشابه آن در مورد استاندار خوزستان مطرح شد. اتهامهای سنگین مطرح شد، اما نه کسی آنها را به دادگاه برد و نه رسماً از مرجعی ذیصلاح تکذیب شد. باری اگر این نبرد که همانا جنگ با اژدهایی هفتسر است، تمام و کمال و شفاف اجرایی نشود، چه بسا حاصل این همه زحمت و خون دل خوردن در نهایت عایدی ناچیزی برای این سرزمین داشته باشد. بیایید این قسمت را از چینیها بیاموزیم!
انتهای پیام/
نظر شما