مهدی کاهانی مقدم
باخبر شدیم چهار روستای دیگر خراسان رضوی به زودی به شهر تبدیل خواهند شد و به این ترتیب تعداد شهرهای استان به ۸۱ مورد خواهد رسید. همچنین گفته شده روستاهای مراکز بخش شهرستانهای جدید استان مثل فیروزه، ششتمد، کوهسرخ و زبرخان هم با هر جمعیتی میتوانند به شهر ارتقا پیدا کنند که این موضوع به تقاضا و خواسته مردم برمیگردد.
در طول بیش از نیم قرن گذشته شاهد افزایش هر ساله تعداد شهرهای جدید در کشورمان بودهایم. به طوری که تعداد کل شهرهای کشور از ۱۹۱ شهر در سال ۱۳۳۵ به ۲۷۱ شهر در سال ۱۳۴۵، به ۳۷۳ شهر در سال ۱۳۵۵، به ۴۹۶ شهر در سال ۱۳۶۵، به ۶۱۷ شهر در سال ۱۳۷۵، به هزار و ۱۲ شهر در سال ۱۳۸۵، به هزار و ۱۳۹ شهر در سال ۱۳۹۰، به هزار و ۲۴۱ شهر در سال ۱۳۹۵ و به هزار و ۳۱۹ شهر در سال ۱۳۹۸ رسیده است. به عبارت دیگر، در سال ۱۳۳۵ از کل شهرهای کشور به لحاظ تعداد، شهرهای کوچک سهم حدود ۶ درصدی داشتهاند که این میزان در سال ۱۳۹۵ به ۳۲.۵ درصد و در سال ۱۳۹۸ به ۳۶.۷ درصد رسیده است.
نکته قابل تأمل اما سهم اندک شهرهای کوچک از جمعیت شهری کشور است، به طوری که در سال گذشته در حالی ۳۶.۷ درصد از شهرهای کشور مربوط به شهرهای کوچک بوده که این شهرها تنها ۲درصد از کل جمعیت شهری کشور را در خود جای دادهاند؛ یعنی از ۶۱ میلیون و ۴۶۸ هزار نفر جمعیت شهری کشور، فقط یک میلیون و ۲۲۹ هزار نفر در شهرهای کوچک زندگی میکنند.
در همین راستا آمارهای حاصل از نخستین سرشماری، از برتری کمی جمعیت روستایی به جمعیت شهری در ۵۵ سال پیش حکایت دارد؛ به طوری که از هر ۱۰۰ نفر جمعیت کشور نزدیک به ۶۸ نفر در روستاها و ۳۲ نفر در مناطق شهری زندگی میکردند ولی ۵۵ سال بعد این ارقام معکوس شده و در سال ۱۳۹۰ بیش از ۷۲ نفر در مناطق شهری و فقط ۲۸ نفر روستایی بودهاند.
این حرکت شتابان تبدیل روستاها به شهر در حالی صورت گرفته و میگیرد که دستکم تجربه سالهای پس از انقلاب نشان میدهد این اقدام در روﻧﻖ اﻗﺘﺼﺎدی، ارتقای شاخصهای اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و یا حتی بهبود وﺿﻌﻴﺖ ﻛﺎﻟﺒﺪی و ﻣﺤﻴﻄﻲ «روستاشهرها» ﺗأﺛﻴﺮ ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻪ و در ﺗﺜﺒﻴﺖ و ﻧﮕﻬﺪاری ﺟﻤﻌﻴﺖ، ایجاد اﺷﺘﻐﺎل، اﻣﻜﺎﻧﺎت و ﺗﺴﻬﻴﻼت نیز ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ﺑﻮده اﺳﺖ. در مقابل ﺗﺤﻮﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری- ﻛﺎرﻛﺮدی ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪه در اﻳﻦ روستاها ﭘﺲ از ﺷﻬﺮ ﺷﺪن، جنبههای منفی ﻫﻤﭽﻮن ﻛﺎﻫﺶ فعالیتهای زراعی و ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻧﮕﻬﺪاری دام، اﻓﺰاﻳﺶ هزینههای زﻧﺪﮔﻲ (آب، ﺑﺮق، عوارض و مالیات)، ساختوساز، رواج بورسبازی و افزایش ﻗﻴﻤﺖ زﻣﻴﻦ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
این سکونتگاهها که امروزه بیش از یک سوم از شهرهای کشور را تشکیل میدهند، کمترین امکانات، خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری را در خود جای دادهاند و ایجاد آنها جز رشد تعداد شهرهای کوچک، بدون حداقل امکانات، صرفاً به محلی برای زمینخواری و تبدیل زمینهای کشاورزی به ویلاها، حذف کارکردهای اقتصاد کشاورزی و دامداری از روستاها، افزایش نرخ بیکاری و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و... نتیجه دیگری نداشته و حتی در ﻛﺎﺳﺘﻦ از مهاجرت روستاییان ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ناکام بوده است.
این در حالی است که به گواه بسیاری از کارشناسان، میتوان بدون تغییر نام روستا به شهر، با برنامهریزی بهتر به نقاط روستایی توجه بیشتری کرد و با دادن امکانات و خدمات، روستاهای پیشرفتهای داشت، تا دیگر گرفتن نام شهر برای آنها ارزش و کورسوی امیدی به منظور بهرهمندی از امکانات و خدمات تلقی نشود. بدون تردید با شرایط کنونی در فرایند تبدیل روستا به شهر، به دلیل از بین رفتن هویت بومی و حس تعلق روستاییان، نبود امکانات لازم یک شهر و از همه مهمتر از بین رفتن اقتصاد و اشتغال اصلی منطقه روستایی(کشاورزی، باغداری و دامداری)، ضربات جبرانناپذیری بر پیکر ضعیف و نحیف روستا و روستاییان وارد خواهد شد. اما اگر طرح توسعه روستایی مدنظر قرار گیرد و ایجاد امکانات لازم همانند شهر در روستا در دستور کار قرار گیرد، میتوان از یک جهش پرآسیب جلوگیری کرد.
در غیر این صورت با توجه به اظهارات چندی پیش معاون توسعه روستایی ریاستجمهوری که از تلاش برای شهر شدن ۵۰۰ روستای حاشیه شهرها خبر داده بود؛ این دغدغه وجود دارد که با ادامه این روند، شاید در سالهای آینده در اطراف کلانشهرها و بهویژه شهرهای شمالی کشور دیگر زمینی برای کشاورزی باقی نماند.
نظر شما