قدس آنلاین: ماجرای مک فارلین مربوط به روابط میان ایران و آمریکا در حدود ۳۵ سال قبل است که بعدها به ایران-گیت هم مشهور شد. اینکه در پشت پرده میان برخی از مقامات ایرانی و آمریکایی در اواسط دهه ۶۰ و اوج جنگ ایران و عراق روابط پنهانی برقرار شده بود تا ایران به ظاهر بتواند به آزادی گروگانهای آمریکایی و فرانسوی در لبنان کمک کند و از آن طرف هم آمریکایی ها به ایران تجهیزات و سلاح های محدودی را بدهند تا توازنی در جنگ میان ایران و عراق برقرار شود. مسئول اصلی مذاکرات در داخل ایران آیت الله هاشمی رفسنجانی بود .
در طرف دیگر در آمریکا هم مقام اصلی پشت پرده مذاکرات رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا و مشاور مستعفی امنیت ملیاش رابرت مک فارلین بود. موضوع از سال ۱۳۶۴ آغاز شده و تا آبان سال ۱۳۶۵ پیش رفته بود و تبادلاتی نیز میان دو طرف ایرانی و آمریکایی انجام شده بود اما افشاگری مذاکرات و سفر مک فارلین به تهران آن هم توسط نشریه الشراع لبنان باعث شد تا هم مذاکرات بر هم خورد و هم بعدها مشخص شود جزئیات مذاکرات چه چیزهایی بوده است و جنجالی در ایران و آمریکا ایجاد شود.
علی هاشمی بهرمانی، خواهرزاده آیت الله هاشمی که دخیل در مذاکرات بوده، در مستندی که تحت عنوان «قمار» به این پرونده تاریخی پرداخته است نکاتی را درباره این مذاکرات بیان می کند که در ادامه می خوانید؛
*مکفارلین اولین و آخرین مورد مذاکره نبود، با آمریکاییها بارها مذاکره شده، از جمله در ماجرای طالبان، سقوط صدام و... . یک زمان صدام شقیترین و بزرگترین دشمن انقلاب اسلامی بود که به لطف خدا توسط دشمن ایران از بین رفت، البته که حتماً آمریکاییها هم اهدافی از سقوط او داشتند.
*این مستند کمک میکند حرفها شنیده شود و نظرات آنها و اهداف مذاکره کنندگان هم روشن شود. البته ایراداتی هم دارد، مثلاً آن کمیتهای که بعد از مک فارلین تشکیل شد، زیر نظر دفتر ریاست جمهوری (آیتالله خامنهای) بود که در مستند به اشتباه زیر نظر آیتالله هاشمی بیان شد. کنگرلو هم مشاور امنیتی میرحسین بود نه معاونش و بعید هم میدانم میرحسین از اقدامات او خبر داشته باشد. کنگرلو یک شخصیت قبل از انقلاب بود و اقداماتی در «فجر اسلام» داشت که شبیه مؤتلفه و فدائیان اسلام بود.
*یا در مستند گفته میشود که من به یک کشور ناشناخته (اسرائیل) سفر کردهام، در حالی که هرگز برای مذاکرات به سرزمینهای اشغالی نرفتم و این کذب محض است. فقط یک سفر به آمریکا از طریق ترکیه داشتم. در این مستند از آقای (سردار) وحیدی هم اسم برده نشده که در مذاکرات البته با اسم مستعار بودند، فکر کنم آقای جواد لاریجانی هم بودند.
*در کل گمان میکنم باید اجازه داده شود زوایای نیمه پنهان ماجراهایی مانند مکفارلین بیان شود. درباره مذاکرات ایران با آمریکا درباره سرنگونی صدام هم، قصد و غرضهایی بود و اگر یک روزی روند مذاکرات بیان شود، موجب تعجب مردم خواهد شد!
* مکفارلین ما را به این سمت سوق داد که شورای امنیت ملی را در سال ۶۷-۶۸ راه بیندازیم. چون جمهوری اسلامی بر اساس تجربیات به وجود آمده حرکت کرده است.
*درباره ادعای آقای سلیمی نمین درباره مذاکره با آمریکاییها در لندن هم باید بگویم من لندن نرفتم و در بروکسل بلژیک مذاکرات انجام شد. از ترکیه با یک هواپیمای کوچک رفتیم سوئیس، سپس ایسلند، سپس واشنگتن؛ بدون اینکه من ویزا داشته باشم. بعدها که مشخصات فرودگاه را به آقای سعید امامی توضیح دادم گفت آن فرودگاه متعلق به سیا است.
*آیتالله هاشمی در جریان سفر آمریکا نبودند، یعنی از زمانی که به آقای محسن رضایی وصل شدیم، ایشان گفتند نیاز نیست مستقیم گزارش دهیم.
نظر شما