تحولات لبنان و فلسطین

آیت الله علی اکبر رشاد، رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در نشست تخصصی علم دینی به منظور رونمایی از مجموعه کتاب‌های «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی» نوشته حجت‌الاسلام محمدحسن وکیلی به صورت ویدئو کنفرانس حضور یافته بود، اظهار کرد: آن چیزی که در کتاب «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی» به عنوان یکی از وجوه تمایز و نوآوری‌ها محسوب می‌شود این است که قلمرو دین در مسئله علم دینی را نه حداقلی و نه حداکثری می‌داند.

آیت الله رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیاندیشه/

که در نشست تخصصی علم دینی به منظور رونمایی از مجموعه کتاب‌های «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی» نوشته حجت‌الاسلام محمدحسن وکیلی به صورت ویدئو کنفرانس حضور یافته بود، اظهار کرد: آن چیزی که در کتاب «علم دینی؛ از چیستی تا چگونگی» به عنوان یکی از وجوه تمایز و نوآوری‌ها محسوب می‌شود این است که قلمرو دین در مسئله علم دینی را نه حداقلی و نه حداکثری می‌داند.

رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران افزود: بعضی از متفکران معتقد به قلمرو حداقلی دین هستند، مانند جریان‌های روشنفکری و برخی معتقد به قلمرو حداکثری دین هستند که این نیز طیف‌های مختلفی دارد و آن چیزی که در کتاب به عنوان یکی از وجوه تمایز و نوآوری‌ها محسوب می‌شود این است که قلمرو دین را در مسئله علم دینی نه حداقلی می‌دانیم و نه حداکثری؛ اساساً تعیین و کشف قلمرو دین وظیفه یک برهان کلامی خارجی نیست، وظیفه یک فقیه و محدث است که سیر کند تا بفهمد چه مقدار از منابع معرفتی ما نیازهایمان را پوشش می‌دهد و آن به عنوان قلمرو دین تعیین می‌شود.

وی تصریح کرد: یکی از موضوعاتی که جای طرح و تبیین دارد پرسش‌هایی است که بنده از آن‌ها به مباحث پیشاپیش‌انگاره تعبیر می‌کنم؛ یک سلسله مباحث و عناصری که از آن‌ها به عنوان مبادی علم تعبیر می‌کنیم و بخش عمده فلسفه هر علمی را مبادی تشکیل می‌دهد.

آیت‌الله رشاد افزود: پیش از مبادی، چهار پرسش باید پاسخ یافته باشد که عبارت‌اند از امکان علم دینی، روایه علم دینی، سودمندی علم دینی و بایستگی علم دینی که اگر پاسخ مثبت پیدا کنند سخن گفتن از علم دینی روا می‌شود، اما اگر به این پرسش‌ها پاسخ منفی بدهیم، دیگر نوبت به بحث از علم دینی نخواهیم یافت.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: یکی از خطاهایی که اصحاب معرفت در مباحث فلسفه‌های مضاف مرتکب می‌شوند این است که این چهار پرسش را در زمره مبادی علم تلقی می‌کنند، کما اینکه پاسخ به این پرسش‌ها جزو فلسفه هر علمی است، اما جزو مبادی آن علم قرار نمی‌گیرد.

وی خاطرنشان کرد: این چهار پرسش به ۱۴ چالش پرسش تجزیه می‌شود؛ یکی از این پرسش‌ها این است که می‌گویند اصولاً تولید علم در اختیار کسی و امری ارادی نیست، پیدایش و پویش و پایش علم و دگرگونی‌های آن، پروژه نیست که با ترفند بتوان آن را مدیریت کرد؛ بلکه پروسه است که طبق فرایند اتفاق می‌افتد و تابع آگاهی و اراده حکومت و دستگاهی نیست تا او را مدیریت و با تدبیر خود رسم و روند معرفت را اداره کند. برای مثال به جای علم سکولار، علم دینی تولید کند. یکی از حضرات گفته است معرفت و فکر آزاد هستند و فرمان نمی‌گیرند که این عبارات علمی نیست.

آیت‌الله رشاد افزود: در پاسخ به این چالش باید گفت واقعیت این است که علم، فعالیت مغزی است و این فعالیت مغزی و تلاش علمی از افعال آدمی است که برآیند آگاهی و اراده است و اتفاقی که تحت تأثیر آگاهی و اراده رخ نداده است صحیح نیست. فعل برخاسته از آگاهی و اراده لزوماً ثمربخش است و به غایتی که مرید و عالم آن داشته است، منتهی خواهد شد و فعالیت مغزی، یک فعل است که فعل تابع آگاهی و اراده است و می‌توان فعل را تغییر داد.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: پاسخ دوم این است که در واقع خارج و عرصه حیات بشر، تاریخ علم خلاف این را اثبات کرده است و حافظه تاریخی بشر از مردان بزرگی نام می‌برد که خودآگاهانه و بر اساس اراده و متکی بر عزم، به تدابیر حکمت‌گونه و تلاش‌های نستوهانه اتکا کردند، فعالیت علمی انجام داده‌ و توانسته‌اند علومی را تأسیس کنند و آن را توسعه دهند؛ تاریخ معرفت، وامدار اراده و آگاهی و سختکوشی چنین مردانی است.

وی تصریح کرد: نکته سومی که می‌توان در قبال این چالش پرسش مطرح کرد این است که اصولاً تَکَوُن هر دانشی در گرو انباشت مجموعه‌ای از قضایای حاصل از تعامل مؤلفه‌های رکنی سازگار با دانش است و اصطلاحی وجود دارد با عنوان مؤلفه‌های رکنی علم که از مبانی، موضوع، منطق، آیت و مسائل علم تشکیل می‌شود و هرگاه این پنج مؤلفه به نحو سازگار و متناسب صورت‌بندی شوند علم پدید می‌آید.

آیت‌الله رشاد عنوان کرد: به تعبیر دیگر تا زمانی که ما در این پنج مؤلفه به مبنا و موضع دست نیافته باشیم اصولاً علمی تولید نشده؛ اگر چنین باشد این مؤلفه‌ها به اشکال مختلف تلقی می‌شوند؛ اصولاً اجماعی بین بشر و نخبگان بشر درخصوص مبانی، مسائل، موضوع، منطق و آیت علم‌های گوناگون وجود ندارد و هر گروه و مکتبی در این پنج‌مؤلفه موضعی دارد؛ در حقیقت فهم و موضع آحاد و اشخاص و نخبگان درخصوص این پنج مؤلفه متفاوت است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.