قدس آنلاین: فردا ۲۸ مرداد همزمان با هجدهم آگوست در تقویم بسیاری از کشورهای جهان به عنوان روز جهانی عکاسی نامگذاری شده است. به همین مناسبت با یکی از عکاسان خراسانی و مدرس دانشگاهی این رشته در استان گفتوگویی انجام دادهایم که با هم میخوانیم.
- در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
شرمین نصیری هستم، عضو هیئت مدیره انجمن عکاسان خراسان رضوی و مدیر گروه رشته عکاسی دانشگاه جامع علمی کاربردی - مرکز آموزش فرهنگ و هنر۱.
- جناب نصیری! سال گذشته در انتخابات هیئت مدیره انجمن عکاسان خراسان رضوی به شرح تاریخچه عکاسی در ایران پرداختید و به نکات کمتر شنیده شدهای اشاره داشتید که برای حاضران جالب بود. درباره تاریخچه عکاسی ایران توضیح دهید.
خب! در ابتدا جا دارد تا روز جهانی عکاسی را به تمامی هنرمندان و علاقهمندان این هنر تبریک عرض کنم. معمولاً در این مناسبتها داستانهای تکراری مطرح میشود. نامهای بزرگی چون داگر بزرگ، نییپس دانشمند، شاهزاده ملک قاسم میرزا و ناصرالدین شاهِ عکاس مطرح میشود که اغلب ما با آنها آشناییم. نمیخواهم داستانهای تکراری روایت کنم اما میگویم داستان عکاسی نه به ۲۰۰ سال در جهان و نه به صد و اندی سال در ایران بلکه بازمیگردد به ۹۰۰ سال پیش با ابداعات دانشمند زمان، حسن ابن هیثم و بعدها مکاشفاتی که در باب نور توسط فلاسفه و حکمای ایرانی مطرح شده است.
- نکته مهم همین جاست که معتقدید عکاسی در ایران به ۹۰۰ سال پیش و «ابنهیثم» بازمیگردد! در ادامه؛ عکاسی مدرن و کلاسیک چگونه وارد ایران شد؟!
البته علاوه بر این مهم؛ بد نیست بدانید واژه «عکس» قرنها پیش در اشعار بزرگان شعر کلاسیک ایران نیز به کار رفته است! لکن صدها سال بعد و در دوران قاجار، اما «عکس» به حقیقت پیوست آن هم در زمانی که فلاسفه و حکمای اسلامی نظیر ملاهادی سبزواری باور نمیداشتند که چنین چیزی امکانپذیر است. در سفری که ناصرالدین شاه به همراه آقارضا عکاسباشی به سبزوار داشته و نزد ملاهادی رسیدند، از او درخواست کردند ژستی ساده بگیرد تا عکسش به یادگار بماند. ملاهادی سبزواری ابتدا مخالفت کرده و سپس با دیدن عکس خود، آنچه گفته بود را بازپس گرفت.
- عکاسی یا عکاسخانه در ابتدای ورود با همین نام مطرح میشد؟
خیر! دوران قاجار، دورانی بسیار متنوع در زمینه ابداعات ادبیات عکاسانه است. «عکاس» هنوز وجود نداشت؛ او «عاکس» بود. «لنز» وجود نداشت، بلکه «آتشخانه ابژکتیف» نامیده میشد. امروز هم «عکاس» عنوانی غلط است. به باور من از بدیهیات است که به زبان کهن خود بازگردیم و باید عرض کنم بهتر است به جای واژه «عکس» که از زبان عربی وارد زبان پارسی شده، واژه «فرتور» جایگزین شود.
- استاد نصیری! اکنون اما، حدود ۱۸۰ سال از آن روزگار سپری شده است. ما چه کردیم و کجای دنیای عکاسی ایستادهایم؟
طی سالیان گذشته تمام تلاش من و همکارانم به ویژه پیشکسوتان، ارتقای سطح کیفی و البته کمی انجمن عکاسان خراسان رضوی و حتی پوشش شهرستانهای نزدیک بوده است. در این راستا بهترین گواه ما، میزان هنرجویان دانشآموخته از این انجمن است و نیز سایر فعالیتهای فرهنگی و هنری از قبیل برگزاری نمایشگاههای پایان دوره آموزشی، نمایشگاههای فصلی از اردوها و چاپ کتاب، اخذ دبیری و داوری چندین مسابقه استانی و ملی از افتخارات انجمن است. یکی دیگر از افتخارات امروز در زمینه عکاسی حضور بانوان است که چه پرشور به این عرصه گام نهادند. بدون شک، همه اینها مدیون کنشهای بزرگان عکاسی استان بوده که جا دارد در برنامههای ویژه از خدمات تکتک این گرانمایگان قدردانی شود و نیز جا دارد یاد یکی از پیشکسوتان و بنیانگذاران فقید انجمن عکاسان خراسان بزرگ، شادروان احمد خادمالحسینی را همچنان پرفروغ نگه داریم.
- به عنوان یک مدرس دانشگاهی و پیشکسوت هنر عکاسی در روز جهانی عکاسی ذکر چه نکاتی ضروری است؟
بدیهی است که امروز به ما پیام تبریک میفرستند با مضمون «روزتان مبارک شکارچیان»! نمیدانیم تعریف و تمجید است مبنی بر تیزبینی و هوشیاری یا متلک است مبنی بر تجسس در امور دیگران! اما با یک واکاوی ساده، برایتان تفاوت میان عکاسان و شکارچیان را روشن میکنم؛ شکارچی میکُشد اما ما زنده نگه میداریم! شکارچی پس از کشتن نیز ممکن است در حق سوژهاش لطفی کند و او را تاکسیدرمی و بزک کرده، «زنده نما» نشان دهد لکن عکاس هنری، نور و سایه را همیشه در خاطرهها زنده نگه میدارد و فتوژورنالیستها نیز همیشه سوژهها را در حافظه دائمی تاریخ ثبت میکنند.
- به نظر میرسد امروز عکاسی دامنگیر همه و عمومی شده است. نظر شما چیست؟
شوربختانه، امروزه با رشد شگفتانگیز فناوری در زمینه ثبت تصویر، همه خود را عکاس میدانند! اما «عکاس»، «عکاسی» و «عکس» یا «فرتور» تعریف خاص و حرمت خود را دارد. باشد که در آینده نه چندان دور، شاهد رشد و پیشرفت در «دیدن»، «درک» و «خوانش عکس» باشیم.
نظر شما