حجتالاسلام نواب در ابتدا با بیان اینکه آیتالله تسخیری فردی مجتهد بود، میگوید: آیتالله جنتی در مورد ایشان میگفتند که مادر گیتی خلق نکرده است کسی را که بتواند از ایشان امتحان به عمل بیاورد. ایشان در زمان تحصیل افکار شهید صدر را به خوبی درک کرده بود و عصاره فکری شهید در ایران بود. به زبان انگلیسی و عربی تسلط کامل داشت و به زبان عربی اشعار بسیار وزینی میسرود. مراتب علمی والایی نیز داشت. دهها سال در دانشگاههای مختلف تدریس کرده و از صدها پایان نامه سطح چهار و دکترای دانشگاهها دفاع کرده و استاد راهنما بود. او زندگی پربرکت و پرکاری داشت.
او اضافه میکند: حدود 20 سال نیمی از بدن ایشان بر اثر سکته فلج شده بود، اما این بیماری هیچ مانعی برای کارش ایجاد نکرده بود. در تمام جلسات مشترکی که در این سالها داشتیم به یاد ندارم حتی در یک جلسه با تأخیر شرکت کرده باشد. همیشه حاضر، وقتشناس و منظم بودند و فعالیتهایشان همیشه مرتب و دقیق پیگیری میشد.
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب به شخصیت بینالمللی این استاد نیز اشاره کرده و بیان میکند: ایشان چهره بینالمللی بسیار شناخته شدهای بودند. بیاغراق میتوان گفت جزو دو چهره برتر نظام اسلامی بودند و حتی در دهه اول رهبری حضرت آقا ایشان چهرهای معروفتر بودند. آیتالله تسخیری از چهرههایی بود که در سراسر جهان اسلام و حتی غیراسلام شناخته شده بود. در گفتوگوی ادیان در اروپا، آمریکا، ژاپن و... شرکت میکرد. تسامح در گفتوگو، عدم لجبازی، خودمحور نبودن و خودفریفته نبودن تنها بخشی از خصوصیات خاص و منحصر به فرد ایشان است که شاید کمتر فردی را با این خصوصیات و این حجم از تهذیب بشود شناخت.
حجتالاسلام نواب در ادامه به بیش از 47 سال سابقه دوستی و همکاری با آیتالله تسخیری اشاره کرده و میگوید: تمام لحظات کار کردن و جلسات با ایشان همانند یک خاطره است. در این دوران بیش از 50 سفر خارجی با هم به کشورهای مصر، اندونزی، مالزی، لبنان، عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و... برای شرکت در جلسات و کنفرانسها داشتیم. ایشان در گفتوگو همیشه دست برتر داشت زیرا حرفه گفتوگو کردن را بلد بود و از طرف مقابل رودست نمیخورد و در گفتوگوها لجاجت نمیکرد.
او یادآور میشود: مرحوم آیتالله تسخیری شخصیت اخلاقی فوقالعادهای داشت. 20 سال پیش که ایشان سکته کرده بود با آیتالله جنتی برای شرکت در کنفرانسی به مصر سفر کرده بودیم. تمام هیئتهایی که در آنجا حضور داشتند از سلفی، وهابی، معتدل، تند، کند، صوفی و... تمام گرایشهایی که در جهان اسلام بود جویای حال ایشان میشدند. به یاد دارم که در جلسهای شیخ نابینای وهابی که آن زمان رئیس یکی از مراکز مهم عربستان بود به نزد ما آمد و حال آقای تسخیری را پرسید. اتفاقی که در نوع خود بسیار خاص و غیرمنتظره محسوب میشد. در خاطر دارم که پسر سعودالفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانسی به من میگفت به دوستت آقای تسخیری بگو که این قدر به من رجعی یا همان عقبمانده نگوید. آقای تسخیری آنها را تحقیر میکرد اما دست از رفاقت برنمیداشتند زیرا او قصد اهانت نداشت و سخن خود را با روی خوش و لبخند و ادب بیان میکرد.
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان میگوید: آیتالله تسخیری شخصیتی استثنایی بود و اخلاقی بسیار خوب داشت. تا حدی که میتوان گفت اخلاق خوب و دلنشین او از تمام ویژگیهای عالی ایشان برتر و ممتاز بود. انسان بینظیری بود. در آیه 30 سوره زمر آمده است که بدون شک تو خواهی مرد و آنان نیز مردنی هستند، همه این مسیر را طی میکنیم. اما آقای تسخیری مصداق واقعی روایت «عاش سعیدا و مات سعیدا» بود. او خوب زندگی کرد و سعادتمند و خوب و موفق از این جهان فانی درگذشت و به نظام جمهوری اسلامی کمک بسیاری کرد. او سخاوتمندانه در راه نشر فرهنگ اسلامی کوشید و با همه جوشید. او روحیات و معنویات متعالی داشت که میتوان ادعا کرد او روحانی تراز انقلاب اسلامی بود.
نظر شما