تحولات لبنان و فلسطین

۱۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۲
کد خبر: 718317

دهه محرم و وعظ‌های مختلفی که در منابر در این ایام ایراد می‌شود را می‌توان مهم‌ترین ابزارهای ترویج دینداری، مناسک و معرفت‌زایی دینی در جامعه به حساب آورد. شکی نیست که تأثیر همین منابر و خطابه‌های متفکرانی چون مرحوم شریعتی، مرحوم طالقانی، شهید مطهری و شخص آیت‌الله خامنه‌ای در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ در شکل‌گیری انقلاب و آماده کردن بسترهای آن نقش غیرقابل انکاری داشته است.

قدس آنلاین: دهه محرم و وعظ‌های مختلفی که در منابر در این ایام ایراد می‌شود را می‌توان مهم‌ترین ابزارهای ترویج دینداری، مناسک و معرفت‌زایی دینی در جامعه به حساب آورد. شکی نیست که تأثیر همین منابر و خطابه‌های متفکرانی چون مرحوم شریعتی، مرحوم طالقانی، شهید مطهری و شخص آیت‌الله خامنه‌ای در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ در شکل‌گیری انقلاب و آماده کردن بسترهای آن نقش غیرقابل انکاری داشته است.

در بازه پس از انقلاب نیز منابر و خطابه‌ها توانستند تأثیرات خود را در دفاع مقدس و حکمرانی کشور به خوبی نشان  و عقلانیت اجتماعی و دینی در جامعه را رشد دهند. اما پس از به‌وجود آمدن بستر صفر و یک‌ها یا همان عصر تکنولوژی و پیام‌رسان و پلتفرم‌های ارتباطی مختلفی از وایبر و تلگرام گرفته تا اینستاگرام، شرایط تغییر کرد؛ مثلاً اگر قبلاً یک مراسم خطابه و سخنرانی با حضور ۵ هزار نفر برگزار می‌شد امروزه این تعداد می‌توانست تا ۸۵ میلیون و حتی بیشتر از این برسد و همین را در محرم امسال شاهد بودیم. مجموع اتفاقات تشدیدکننده برای حضور در این فضا، تعداد شرکت‌کنندگان در این مراسم‌ها را نامحدود کرد و یک پایان باز را مقابل آن‌ها گشود که افراد در هر زمان و هر مکانی می‌توانستند به این فضا وارد شوند و پای این حرف‌ها بنشینند.

مثلاً انتشار بخشی از سخنرانی آقای پناهیان در همین فضا، گفت‌وگوها و جدال‌های زیادی را در حول خودش شکل داد یا نمونه عینی‌تر آن صحبت‌های حسن آقامیری بود که تا امروز بیش از ۲ میلیون بازدیدکننده تنها در صفحه خود او داشته است. آنچه در این میان اهمیت دارد نه تعدادبازدیدکننده، بلکه بُرد و عمقی است که منابر می‌توانند با بهره‌گیری از این فضا بدست بیاورند. فارغ از بازدید چند میلیونی سخنرانی آقامیری، در سه ساحت می‌توان این خطابه را مورد بررسی قرار داد. ساحت اول، ساحت نشر و انتشار این سخنرانی توسط کسانی است که در جامعه، به‌اصطلاح اهل فرهنگ و جامعه علوم انسانی محسوب نمی‌شوند ولی این سخنرانی از طرف آن‌ها مورد پذیرش قرار می‌گیرد و تلنگر می‌خورند و می‌گویند این سخنرانی آقامیری اخلاقی و دقیق بوده و بر وضعیت فعلی جامعه ما مصداق دارد. در ساحت دوم، اهالی فرهنگ و علوم انسانی‌خوانده هستند که به کل این سخنرانی را نفی نمی‌کنند، ولی آن را فاقد بار علمی و اعتبار فنی و حتی کمی و کیفی می‌دانند و آن را سلبریتی‌گونه تلقی می‌کنند که فردی در آن سعی می‌کند داد بزند و با پیش کشیدن حرف‌های جذاب، مخاطب جذب کند. از این حیث در نظر آن‌ها  می‌توان خطیب را در رده یک سلبریتی یا خواننده قرار داد. ساحت سوم نیز سیاسیون و بخشی از احزاب هستند که درصدد بهره‌برداری از این سخنرانی‌ها یا نقد آن با بازنشر آن هستند. با در نظر داشتن این سه ساحت باید خوانش و بازخوانی این سخنرانی را که در مقام نقد قشر مذهبی و جریان حزب‌اللهی است بیشتر مورد بررسی قرار داد. در این چند دقیقه‌ای که آقامیری در حال نقد قشر مذهبی است شاید به عنوان یک ناقد دلسوز و یک شخصیت منبری از چارچوب فکری شیعه می‌خواهد به نقد او توجه کنند کنند اما به نظرم نتیجه حاصل از این سخنان با آنچه در نظر او است کاملاً فرق دارد. مرحوم مطهری در جایی نقل می‌کند شیوه امر به معروف و نهی از منکر ما درست نیست و دلایلی از جمله عدم تخصص ما در بسیاری از امور چون مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی را ذکر می‌کند. به نظر، انتقادهای حسن آقامیری نیز چنین نقدی را باید پذیرا باشند؛ یعنی به خاطر نداشتن سواد کافی فقهی و فلسفی یا حتی کنش عقلایی اجتماعی، به جای اینکه حرف او به جریان مذهبی تلنگر بزند، شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کند. در جامعه امروز ما که مدام در حال بازسازی یزید و امام حسین است و هر کسی از ظن خود، دیگری را یزیدی و خودش را حسینی می‌داند و این دیگری تا سطح جامعه و حکومت نیز گسترش پیدا می‌کند، برای پرکردن شکاف‌ها باید با دقت نظر بیشتری مباحث را مطرح کرد تا جامعه به هم نزدیک‌تر شود و برای مطلوب کردن فضا، من و دیگری را به تأمل و گفت‌وگوی صحیح برای تعامل بیشتر در جامعه وا دارد. ابزار اینستاگرام در دست امثال آقامیری بیشتر از آنکه به سمت و سوی حل مسائل جامعه حرکت کند، بیشتر همچون شمشیری در زخم‌ها و شکاف‌های جامعه فرو می‌رود و آن‌ها را گسترش می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.