قدس آنلاین؛ همان اتفاقی که پیش بینی و گمانهزنی میشد رخ داد و باشگاه استقلال پس از فینال جام حذفی فوتبال با اعلام پایان همکاری با فرهاد مجیدی از مذاکره با استراماچونی برای بازگشت به نیمکت آبیپوشان خبر داد.
باشگاه استقلال شب گذشته در اطلاعیه خود در این باره آورد:«از امشب رایزنی رسمی مسئولان باشگاه استقلال جهت رفع موانع گذشته و بازگشت استراماچونی با انجام مذاکرات رسمی و ارسال دعوتنامه برای ایشان طبق قرارداد قبلی، انجام خواهد شد تا جلوی خسارتهای مالی هم به باشگاه استقلال گرفته شود.»
مسئولان استقلال در حالی به قرارداد قبلی استراماچونی اشاره میکنند که فدراسیون فوتبال به صورت رسمی اعلام کرده قرارداد این مربی ایتالیایی فسخ شده و حضور او مستلزم عقد قرارداد جدید است. پس از استراماچونی، مجیدی به عنوان سرمربی انتخاب شد و طبق اعلام نورشرق، رئیس کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال، این اتفاق به معنی فسخ قرارداد استراماچونی است و به دلیل قانون منع جذب بازیکن و مربی خارجی بازگشت این مربی به استقلال امکانپذیر نیست.
حال سوال این است که چرا مدیرعامل باشگاه استقلال با علم به این موضوع چنین چیزی را مطرح کرده آن هم در حالی که گفته میشود هیئت مدیره باشگاه از این موضوع بیاطلاع است.
این ماجرا از دو حالت خارج نیست؛ یا سعادتمند به صورت رسمی و جدی با استراماچونی مذاکره کرده - موضوعی که او در هفته گذشته آن را تکذیب میکرد- و امیدوار است که بتواند با تغییر قانون یا اضافه شدن بند و تبصرهای او را برگرداند که با توجه به قانون جدید و اظهار نظر صریح مسئولان فدراسیون امکانپذیر نیست و اگر فرضا چنین اتفاقی رخ دهد باید به خیلی چیزها در فدراسیون و سازمان لیگ شک کرد.
وجه دوم موضوع، استفاده ابزاری از نام استراماچونی است. این مربی، همچنان محبوب هواداران استقلال است و سعادتمند که پیش از دیدار فینال با صحبتهایش تیم را به هم ریخته بود میخواهد با مطرح کردن نام استراماچونی، فشارها را کم کند و پشت نام این مربی پنهان شود.
مدیرعامل استقلال به خوبی میداند که به دلیل رفتنش به ایتالیا و مذاکره با استراماچونی و همچنین اظهارنظرهای عجیبش پیش از دیدار با تراکتور به شدت تحت فشار است و به همین دلیل بازی با نام استراماچونی را آغاز کرده تا اگر به دلیل قانون وضع شده از سوی فدراسیون نتواند استراماچونی را بیاورد، دست بالا را بگیرد و همین موضوع را بهانه کند و از استقلال برود، بیآنکه پاسخگوی ضربهای باشد که به تیم در آستانه فینال جام حذفی وارد کرده است.
اگر بپذیریم که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بر سر حرفشان میمانند و برای جذب مربی و بازیکن خارجی تبصرهای نمیگذارند باید فرضیه دوم را بسیار نزدیکتر به واقعیت بدانیم؛ بازی با نام استراماچونی از سوی سعادتمند و سنگر گرفتن پشت نام این مربی برای فرار از فشارها و ضربهای که در آستانه فینال به تیمش زد. شاید اما پایان این بازی برخلاف تصور و ترفند سعادتمند به سود او تمام نشود و اتفاقات دیگری رخ دهد.
نظر شما