مهدی خالدی/
داستان تلاش دنیای غرب به سرکردگی دولت ترامپ برای سر پا نگه داشتن رژیم صهیونیستی، بیخ گوش جهان اسلام و قبحشکنی ارتباط گیری با این رژیم این روزها جلوه تمسخرآمیزی به خود گرفته است. اگرچه در طول تمام سالهای پس از ایجاد اسرائیل، حمایت از این رژیم غاصب یکی از ارکان اصلی سیاست دنیای غرب و بهویژه دولت آمریکا را تشکیل میداد اما واقعیت آن است که این رویکرد در دولت ترامپ رنگوبوی جدیدی به خود گرفته است. در حوزه سیاسی، رونمایی دولت ترامپ از طرح معامله قرن اوج تلاش واشنگتن در تأمین اهداف صهیونیستها را به همگان نشان داد. در حوزه نظامی هم تأکید چندباره مقامات واشنگتن بر ضرورت حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه مؤید این حمایت است. اما در حوزه دیپلماتیک اوج همراهی واشنگتن با سیاستهای رژیم صهیونیستی را در پذیرش رسمی حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان اشغالی سوریه و انتقال سفارت این کشور از تلآویو به قدس اشغالی و همچنین تشویق دیگر کشورها به انجام این امر میتوان دید.
*
وقتی فشارهای آمریکا هم کارساز نیست
در این میان تلاش دیپلماتیک یانکیها برای قبحزدایی رابطه با صهیونیستها از طریق متقاعد کردن دیگر دولتها برای انتقال سفارتشان از تلآویو به قدس اشغالی داستان جالبی دارد؛ توطئهای که با وجود همه تلاشها راه به جایی نبرده و بهجز چند کشور کوچک کسی در این توطئه واشنگتن شریک نشده است. ایالات متحده خود در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ و همزمان با هفتادمین سالگرد تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی، سفارتخانهاش در فلسطین اشغالی را طی مراسمی نمادین و تحت تدابیر شدید امنیتی، از تلآویو به قدس اشغالی منتقل کرد. تنها دو روز پس از این تصمیم، گواتمالا کشوری کوچک در حوزه آمریکای مرکزی نیز به تبعیت از ایالات متحده، سفارتش را به این شهر منتقل کرد. اگرچه در ابتدا تصور میشد بسیاری از کشورهای وابسته به آمریکا زیر فشار این کشور و لابیهای رژیم صهیونیستی، انتقال سفارتشان به اورشلیم را اعلام کنند ولی با توجه به تبعات احتمالی، بسیاری از دولتها مخالفت خود را با این رویه اعلام کردند.
در ادامه کشورهای دیگری از جمله مولداوی، کلمبیا، اسلوونی و رومانی از تصمیم خود برای انتقال سفارتشان از تل آویو به قدس اشغالی خبر دادند که همگی از تصمیم خود منصرف شدند. اما رویکرد جالبتر به موضع دولت پاراگوئه در زمینه انتقال سفارتش به قدس اشغالی باز میگردد. «آسونسیون» که سفارت خود را در سال ۲۰۱۸ میلادی به قدس منتقل کرده بود، پس از تغییر دولت، سفارت خود را به تلآویو برگرداند. این در حالی است که حتی در برزیل، فشار مسیحیان پروتستان انجیلی بر ژایر بولسونارو، رئیسجمهور این کشور که به سبب رویکرد افراطی به «ترامپ برزیل» مشهور است، از ترس تبعات احتمالی در برداشتن این گام کافی نبوده است.
*
تاکنون نام مالاوی را شنیدهاید؟
اما در آخرین مورد کشور کوچک مالاوی در جنوب شرق آفریقا با وجود اینکه هنوز سفارتخانهای در سرزمینهای اشغالی ندارد روز گذشته از تصمیم خود برای افتتاح سفارتخانه کشورش در قدس اشغالی خبر داد؛ تصمیمی که مانند کشورهای ذکر شده بعید است عملیاتی شود و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. در همین حال دو روز پیش دونالد ترامپ در اقدامی جنجالی از تصمیم دو کشور اروپایی صربستان و کوزوو برای انتقال سفارتشان به قدس اشغالی رونمایی کرد!
در توصیف کوزوو همین بس که بدانیم این جمهوری کوچک در شبهجزیره بالکان در جنوب خاوری اروپاست که در سال ۲۰۰۸ از صربستان اعلام استقلال کرد ولی صربستان این استقلال را به رسمیت نشناخته و آن را بخشی از خاک خود میداند. اما اعلام تصمیم دولت صربستان برای انتقال پایتختش به قدس اشغالی که از سوی ترامپ روی داد هم در نوع خود جالب توجه بوده و در دو روز گذشته به سوژه طنز رسانهها بدل شده است. بخشی از تصاویر ویدئویی نشان میدهد هنگام قرائت بیانیهای توسط ترامپ درباره دیدار با رئیس جمهور صربستان و صحبتهای او درباره انتقال سفارت صربستان از تلآویو به قدس اشغالی تا تیرماه سال آینده، الکساندر ووچیچ با شنیدن این جمله غافلگیر شده و انگار که از گنجانده شدن آن بیاطلاع بوده باشد به برگههای در دستش نگاه میکند تا از وجود چنین بندی در آنها اطمینان حاصل کند! به نظر میرسد ترامپ اعلام این خبر را با تبلیغات انتخاباتیاش اشتباه گرفته و حاضر شده برای بدست آوردن دل لابیهای صهیونیست موجود در صحنه سیاست این کشور، صربستان را قربانی کند.
*
صربها در دام ترامپ
اعلام تصمیم دولت صربستان برای انتقال سفارتش به قدس آن هم از زبان ترامپ در حالی که رئیس جمهور این کشورهم از این روند بیاطلاع است اوج سیاستهای مزورانه آمریکا در رابطه با رژیم صهیونیستی را نشان میدهد. واقعیت آن است کشورهایی که به درخواست واشنگتن واکنش نشان داده و سفارتخانههای خود را به اورشلیم منتقل کرده و یا از این اقدام دم زدهاند همه بسیار کوچک هستند که زیر فشار آمریکا دست به این اقدام زدهاند. کشورهای ذکر شده عملاً از وزن سیاسی در تحولات جهانی برخوردار نیستند و به نظر میرسد تنها میتوانند هدفی برای واشنگتن و تل آویو در جهت پیشبرد سیاستهایشان تلقی شود. این راهبردی است که ایالات متحده در بحث فشار بر کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس در راستای عادیسازی روابطشان با رژیم صهیونیستی هم بهکار میبرد. موضوع سوءاستفاده واشنگتن و تلآویو از کشورهای ذرهای برای اهداف سیاسیشان طی هفتههای اخیر در صحنه تقابل ایران و آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل نیز مشاهده شد؛ جایی که آمریکا خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی کشورمان شده بود، اما این تنها کشور کوچک جمهوری دومینیکن بود که در مقابل ۱۱ رأی مخالف اعضای شورای امنیت از ایالات متحده حمایت کرد. در نهایت ترامپ نشان داده در راه اهداف او هدف، وسیله را توجیه میکند و وی از گستردن هیچ دامی مقابل دیگر کشورها در راستای منافعش دریغ نخواهد کرد؛ دقیقاً مانند آنچه در رابطه با صربستان اتفاق افتاد.
نظر شما