قدس آنلاین: به محض اینکه یک کتاب درسی منتشر میشود طولی نمیکشد که ناشران، دهها کتاب کمک درسی آن را به بازار عرضه میکنند. در مواردی حتی ناشران و مؤسسات کنکور پیش از آنکه یک کتاب درسی از سوی وزارت آموزش و پرورش تألیف شود و به دست دانشآموزان برسد کتاب مکمل آن را روانه بازار مصرف میکنند که مشتریانش تقریباً تمام دانشآموزان و پشت کنکوریها هستند. این یعنی بازار کتابهای کمک آموزشی سالانه هزاران میلیارد تومان گردش مالی دارد که سود بخش قابل توجهی از آن به جیب ناشران سرازیر میشود. دلیلی که به خوبی رشد تصاعدی تولید و انتشار این نوع کتابها را توجیه میکند؛ رشدی که به باور بعضی از کارشناسان حوزه آموزش و پرورش علاوه بر رسانهها بهویژه صدا و سیما، بدنه وزارت آموزش و پرورش نیز در آن نقش داشته است، چون این وزارتخانه از همه داشتههایش برای تولید محتوا و کتابهای درسی با کیفیت استفاده نکرده به گونهای که دانشآموزان نیازی به مراجعه و استفاده از کتابهای کمک درسی نداشته باشند، ضمن اینکه برخی از مدارس و معلمان با ناشران بده بستانهایی پیدا کرده و عامل معرفی و فروش کتابهای مکمل شدهاند و یا بعضی از مؤلفان کتابهای درسی، خودشان کتابهای کمک درسی تألیف میکنند. موضوعی که نشان از شکلگیری تعارض منافع یا همان تضاد منافع دارد؛ موقعیتی که شخص یا سازمانی را در دوراهی انتخاب میان منافع شخصی خود و منافع عمومی قرار میدهد و چه بسا انتخاب میان دو گزینه، او را به بیراهه فساد بکشاند.
مجبور شدم کتاب کمک آموزشی معرفی کنم
مهدی بهلولی، کارشناس آموزشی با تأیید موضوع یاد شده به قدس میگوید: یکی از مؤلفان کتاب ریاضیات چند سال پیش را میشناسم که نویسنده کتاب کمک آموزشی «......» هم بود و این شخص پیش از اینکه کتاب ریاضی درسی در بین دانشآموزان توزیع شود، کتاب کمک درسیاش را منتشر میکرد. بنابراین بحث همکاری بعضی از مؤلفان کتابهای درسی با مؤسسات و ناشران بخش خصوصی واقعیت دارد. البته الان که موضوع کمی حساس و بحث تعارض منافع مطرح و وزیر آموزش و پرورش هم کمی نسبت به موضوع حساس شده و قول مدیریت تعارض منافع را در این وزارتخانه داده است احتمال دارد این گونه افراد با اسامی مستعار با ناشران و انتشاراتیهای بخش خصوصی همکاری کنند. ضمن اینکه بعضی از معلمان هم جزواتشان را به کتاب تبدیل و بعد به دانشآموزان توصیه میکنند این کتابها را خریداری و استفاده کنند.
وی میافزاید: بعضی از ناشران هم با مدارس قرارداد میبندند و کتابهایشان را از طریق این گونه مدارس به بچهها میفروشند. مثلاً خودم دو سه سال پیش در یک مدرسه نمونه دولتی در منطقه ۵ تدریس میکردم که هرچند معتقد بودم اگر بچهها همین کتابهای درسی را یاد بگیرند نیازی به کتاب کمک درسی ندارند اما زیر فشار مدیر مدرسه مجبور شدم کتاب کمک آموزشی به دانشآموزان معرفی و در هفته یک زنگ هم به آنان کتاب کمک آموزشی تدریس کنم.
وی از بهتر شدن کیفیت کتابهای درسی ریاضی و فیزیک در سالهای اخیر به خاطر فعالیتمحور شدن این کتابها خبر میدهد و میگوید: اما معلمان دروس علوم انسانی یا اجتماعی از کیفیت کتابهای درسیشان ناراضی هستند و معتقدند این کتابها با سوگیری خاصی تألیف شدهاند؛ با وجود این، مشکل بیش از آنکه به کیفیت کتابهای درسی برگردد به سودجوییها مربوط است. ضمن اینکه استفاده از کتابهای کمک آموزشی در بین مردم ما به یک فرهنگ تبدیل شده است؛ به طوری که همان سالی که از من خواسته شده بود کتابهای کمک آموزشی را به دانشآموزان معرفی کنم اما یک ماه مقاومت کردم نه تنها از طرف مدیر مدرسه بلکه از سوی خانوادهها هم زیر فشار بودم؛ یعنی فرهنگی شکل گرفته که استفاده از این کتابها را از مدرسه و معلم میطلبد. بنابراین عوامل متعددی سبب شده در کلاس، کتاب درسی کنار برود و معلم جزوه خودش را به عنوان کتاب به دانشآموزان بفروشد و یا یکی از ناشران با مدیر مدرسه قرار بندد و کتابش را بفروش برساند.
بهلولی در خصوص راهکار حل مشکل هم میگوید: تا زمانی که آموزش بر محور آزمون باشد همین وضعیت حاکم خواهد بود و نمیشود کار خاصی در این زمینه انجام داد، بنابراین راهکار حل مشکل این است که تا جای ممکن آزمون را از آموزش، دور و علاوه بر این، کنکور را حذف کرد. تا کنکور وجود دارد کتابهای کنکوری هم هستند حتی اگر انتشار کتابهای کمک آموزشی ممنوع شود به صورت غیر قانونی چاپ و منتشر میشوند.
کمتوجهی آموزش و پرورش به داشتههای خود
محمودرضا توحیدیپور، کارشناس آموزشی هم چنین نگاهی دارد و به خبرگزاری تسنیم میگوید: ناشران خصوصی و مؤسسات کنکوری نه تنها بیشترین حضور در مدارس را از طریق استفاده از فضای مدارس به عنوان حوزه برگزاری آزمون آزمایشی و تبلیغات رسانهای دارند، بلکه برخی از آنها مدرسه غیرانتفاعی و آموزشگاه هم تأسیس کردهاند. حتی به صورت اتفاقی یک مورد را در میان کتب متوسطه دوم مشاهده کردم که نام مؤلف کتاب درسی و نویسنده کتاب کمک آموزشی یکسان بود و نویسنده در مقدمه این کتاب کمک آموزشی، خودش را با عنوان مؤلف کتاب دبیرستان معرفی کرده است. اطلاعات کتابشناختی و نشر این کتاب در وبگاه کتابخانه ملی هم موجود است.
وی کیفیت کتب درسی و امکانات محدود مدارس عادی را زیرسؤال میبرد و میگوید: این موضوع سبب شده اقشار ضعیف و متوسط برای جبران شکاف کیفیت آموزشی، مجبور به خرید کتابهای کمک آموزشی و کنکور برای فرزندانشان چه برای تقویت یادگیری و چه برای کسب نتیجه در کنکور باشند.
توحیدیپور خواهان تدوین مقررات رسمی برای منع تألیف کتابهای کمک آموزشی توسط مؤلفان کتاب درسی میشود و میگوید: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی باید پیگیر این موضوع باشد تا بر اساس آن از مؤلفان تعهد رسمی مکتوب گرفته شده و سالیانه مشخصات مؤلفان کتابهای درسی برای کتابخانه ملی ارسال و وضعیت استعلام شود.
چون اطلاعی ندارم قضاوت نمیکنم
دکتر علی محبی، معاون برنامهریزی درسی و تولید بستههای تربیت و یادگیری سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی اما نظر دیگری دارد و درباره کسانی که ادعا میکنند برخی مدارس و اشخاص در بدنه وزارت آموزش و پرورش در تألیف، ترویج و استفاده از کتابهای کمک آموزشی با ناشران بخش خصوصی همکاری دارند که این موضوع تعارض منافع ایجاد میکند و موجب زیان و تضییع حقوق دانشآموزان میشود، میگوید: بنده اطلاع دقیقی در این زمینه ندارم و نمیتوانم قضاوت کنم.
به هرحال شخصاً مورد خاصی در این زمینه ندیدم اما اگر موردی باشد که مثلاً نشان دهد مؤلف یک کتاب کمک آموزشی با یک مؤسسه کار میکند آنوقت مشکل تعارض منافع پیش میآید و قطعاً با مورد برخورد میشود. به هرحال نباید این اتفاق بیفتد؛ بر این اساس مثلاً اگر میخواهیم مسئول گروه تعیین کنیم یکی از ملاکهای اصلی ما همین است، اما از طرف دیگر واقعیت این است که نه بانک اطلاعاتی قوی وجود دارد تا ببینیم آیا کسی بوده که همزمان که کتب درسی تألیف کرده در تألیف کتب کمک آموزشی هم دست داشته و نه اینکه تا بهحال گزارشی در این زمینه داشتهایم و خودمان هم خبری در این زمینه نداریم؛ بنابراین وقتی اطلاعاتی در این زمینه نداریم اصل بر این است که بگوییم چنین چیزی اتفاق نیفتاده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا مراجعه دانشآموزان به کتابهای کمک آموزشی و اینکه وزارت آموزش و پرورش برای تولید محتوا در ایام کرونا به سراغ ناشران خصوصی میرود نشان از کیفیت پایین کتب درسی ندارد، میگوید: خیر؛ دوران کرونا یک شرایط ویژه است. کتابهایی که تألیف شده برای دوره کرونا تألیف نشده؛ بلکه برای آموزش در شرایط عادی و برای حضور فیزیکی دانشآموزان هستند و طبیعی است که الان و در شرایط جدید، کتابهای الکترونیک باید تألیف شود و تا این لحظه هم ما از محتواهای تولید شده خود استفاده کردهایم. یعنی با هیچ بخش خصوصی این کار را انجام ندادیم که شائبهای ایجاد کرده باشد.
اما اینکه دانشآموزان به سراغ کتابهای کمک آموزشی میروند ناشی از دو مسئله است؛ مسئله اصلی آن کنکور است؛ یعنی گاهی اتفاقاتی میافتد که بعضی از سؤالها خارج از کتابهای درسی مطرح میشود که این موضوع دانشآموزان را به سمت استفاده از کتابهای کمک آموزشی میبرد و مهمتر از این، تبلیغات بسیار زیادی است که مؤسسات کنکوری میکنند؛ چون پول دارند و تبلیغ میکنند و این گونه دانشآموزان و خانوادهها را به این سمت سوق میدهند که اگر میخواهید در کنکور قبول شوید راهی ندارید جز اینکه از کتابهای کمک درسی استفاده کنید. اما قطعاً این موضوع ناشی از ضعف کتابهای درسی نیست. کتابهای درسی تألیف شده و اگر کنکور بر اساس استاندارد این کتابها باشد دانشآموزان هیچ نیازی به کتابهای کمک آموزشی ندارند.
محبی با اشاره به اینکه برای عدم همکاری مؤلفان کتابهای درسی با ناشران بخش خصوصی، قانون داریم، میافزاید: حتی آییننامه اجرایی آن هم ابلاغ شده است. در واقع آیین نامه تعارض منافع به این موضوع پرداخته و در زمان وزارت آقای بطحایی هم رسماً ابلاغ شده که مؤلف کتاب درسی نباید کتاب کمک درسی تألیف کند؛ اگر موردی گزارش شود یا ما به آن پی ببریم با آن برخورد میکنیم.
وی درباره استفاده سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی از داشتههای خود برای تولید محتوا میگوید: تا الان هرچه هست توسط داشتههای سازمان بوده و در میان مؤلفان کتابهای درسی تعداد خیلی کمی را پیدا میکنید که خارج از محیط سازمان و آموزش و پرورش فعالیت کنند. یعنی تمام اینها حاصل داشتههای سازمان سنجش است، اما این سازمان در عین اینکه از همه داشتههایش برای تولید محتوا استفاده میکند مطابق مصوبه ۸۲۸ و سند تحول بنیادین آموزش مکلف است از ظرفیتهای برون سازمانی هم با حفظ اصول، استانداردها، شأن، جایگاه و عدالت آموزشی استفاده کند که به نظر نمیرسد این موضوع اشکالی داشته باشد.
انتهای پیام/
نظر شما