قدس آنلاین: آمده بود تا خونی تازه به رگهای پیر و فرسوده نظام تعلیم و تربیت کشور وارد کند و حال بچههای ما کمی بهتر شود. شادترین لحظات زندگیشان در مدارس رقم بخورد و در فضای آرام و صمیمی مهارتهای کاربردی زندگی را یاد بگیرند؛ تا محیط یادگیریشان متنوع شود؛ هیچ دانشآموزی از کمبود امکانات و تجهیزات آموزشی گله نکند؛ ارزشهای اخلاقی- اسلامی در آنان رشد یابد؛ باورشان به بنیان خانواده مستحکمتر شود و... اما صد افسوس که این گونه نشد و سند تحولی که میخواست نظام آموزش و پرورش کشور را متحول کند حالا خود به بیمار در حال احتضاری میماند که به باور کارشناسان اگر مورد حمایت همه دستگاهها و مردم قرار نگیرد و بودجه کافی به آن نرسد امید چندانی به همین اجرای نیم بند آن و تحقق اهدافش نخواهد بود.
با این همه، پرسش این است آنهایی که در دهه ۸۰ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را تدوین کردند و در شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رساندند، برای تأمین مهمترین ابزار اجرای آن، یعنی بودجهاش هم فکری کرده بودند؟ و نکته دیگر اینکه چه بخشهایی از سند یاد شده که در هشت فصل و ۲۳ هدف کلان در آذر۱۳۹۰هجری شمسی تصویب گردیده تا کنون عملیاتی نشده است؟
به الزامات مادی، انسانی و کالبدی سند تحول توجه نشده است
دکتر سوسن کشاورز، رئیس اسبق سازمان آموزش و پرورش استثنایی و استاد دانشگاه که در تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقش داشته است، در پاسخ به این پرسش قدس میگوید: یکی از معیارهای اصلی ما در تدوین سند تحول توجه به مسائل مختلف آموزش و پرورش بوده است. به همین دلیل، پیش از تدوین آن، مطالعات زیادی در عرصههای مختلف از سوی کارشناسان خبره انجام و تلاش زیادی شد که محتوای سند نیز بر مبنای نتایج و یافتههای تحقیقات، تدوین شود. بر این اساس موضوع اعتبارات و سرمایهگذاری در عرصه آموزش و پرورش همان موقع مورد توجه قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه توسعه پایدار بدون سرمایهگذاری در عرصه آموزش و پرورش ممکن نیست، میافزاید: با نگاهی کوتاه به کشورهایی که در زمینههای مختلف پیشرفت کرده و به توسعه پایدار رسیدهاند میتوان دریافت نهاد آموزش و پرورش در این کشورها اصل و در اولویت نخست بوده است. از این رو برای آنکه سرمایهگذاری در حوزه آموزش و پرورش کشور روند بهتری پیدا کند در هنگام تدوین طرح تحول آموزش و پرورش تلاش شد از ظرفیت همه دستگاهها، نهادها و مردم برای این منظور استفاده شود. البته دولت و مجلس هم مکلف هستند در لایحه بودجه سالانه کشور اعتبارات اجرای سند تحول را لحاظ کنند.
وی در همین زمینه اضافه میکند: هرچند از سوی دولت و مجلس بخشی از بودجه وزارت آموزش و پرورش به اجرای سند تحول اختصاص مییابد اما مشکل اینجاست که بودجه مورد نظر بسیار کم است؛ ضمن اینکه هر از گاهی صرف سایر امور وزارت آموزش و پرورش میشود.
کشاورز، کمبود اعتبارات مالی و نبود عزم جدی در بین مسئولان و مردم را دو مانع بزرگ در روند اجرا و تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میداند و درباره بخشهایی از سند یاد شده که تاکنون عملیاتی نشده است، میگوید: برای دستیابی به اهداف این سند باید به الزامات مادی، انسانی و کالبدی آن توجه میشد که این اتفاق نیفتاده است؛ مثلاً برخورداری از نیروی انسانی توانمند، بودجه کافی، برنامهریزی مناسب و عالمانه، توجه به شأن معلمان و تغییر نگاه مسئولان، دستگاهها و خانوادهها نسبت به حوزه آموزش و پرورش، مهمترین پیش نیاز تحول محسوب میشوند.
دولت برای حوزه آموزش و پرورش خست به خرج میدهد
حجتالاسلام علیرضا صادقزاده قمصری، مسئول کمیته مطالعات نظری طرح سند تحول بنیادین و عضو شورای راهبری نظام آموزشی کشور نیز در پاسخ به قدس میگوید: طرح تحول دو بخش اصلی دارد؛ بخشی از آن مربوط به مبانی نظری، مطالعات و تحقیقاتی میشود که در زمینه آموزش و پرورش انجام شد؛ چون تا آن زمان در کشور در حوزه علوم انسانی و تربیتی الگویی برای آموزش و پرورش ایرانی – اسلامی تهیه نشده بود. در کنار آن نیز وضعیت موجود آموزش و پرورش مورد مطالعه و نقد قرار گرفت. به اصطلاح با مطالعات راهبردی، نقاط قوت و ضعف آموزش و پرورش شناسایی شد. پس از انجام این امور نیز پیشنویس سند ملی آموزش و پرورش تهیه شد که بعداً به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تغییر نام یافت.
وی از دستکاری سند ملی آموزش و پرورش خبر میدهد و میگوید: پیشنویس سندی که بنده به عنوان یکی از اعضای اصلی در تهیه آن دست داشتهام در زمان وزارت آقای حاجی بابایی بر آموزش و پرورش دستکاری شد. یعنی مبانی سندی که ما تهیه کرده بودیم حاصل ترکیب ۲۰ مطالعه بزرگ بوده که مورد تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی هم قرار گرفت که چاپ هم شده؛ اما چیزی که به نام سند تحول است یک برنامه راهبردی و به ظاهر عملیاتی است. البته پس از آن ذیل این سند برای زیر نظامهای آموزش و پرورش و بحثهای دیگرش اسنادی را مثل سند ملی برنامه درسی و... تهیه کردند.
وی با بیان اینکه یکی از زیر نظامهای اصلی ما در هنگام بررسی مبانی نظری طرح تحول آموزش و پرورش، تأمین و تخصیص منابع مالی برای اجرای آن بود، میگوید: یعنی علاوه بر چگونگی اداره وزارت آموزش و پرورش از نظر مالی، در زمینه نحوه تأمین اعتبارات اجرای سند تحول هم فکر کرده بودیم و برای آن ایدههای راهبردی داشتیم، اما آقای حاجی بابایی و دوستانشان بر اساس سلیقه خود عمل کردند و زیرآب خیلی از حرفهایی که ما در پیشنویس مطرح کرده بودیم را زدند. به هرحال این سند تصویب شد، هرچند ما به آن اشکالات جدی داریم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه دولتها از سال ۱۳۹۰ تاکنون از تلاششان برای اجرای سند تحول خبر میدهند، میافزاید: اما سند یاد شده نه خوب معرفی شد و نه در مقام عمل عزم جدی برای اجرایش وجود داشته است.
وی در همین زمینه اضافه میکند: واقعیت این است که در اجرای سند تحول آموزش و پرورش کاری صورت نگرفت. فقط همواره در این سالها گفتند میخواهند برنامه و نقشه راه تهیه کنند، چون در اصل این یک سند ملی بوده است که دوستان آن را به سندی برای درون آموزش و پرورش تبدیل کردند. تفاوت این دو در این است که در سند ملی کل نظام ملی ما اعم از قوای مقننه، قضائیه و مجریه و بقیه نهادهای دولتی و غیردولتی باید خود را برای تحول نظام آموزش و پرورش مسئول بدانند و ایفای نقش کنند. مثلاً صدا و سیما باید نسبت به اجرای این سند احساس مسئولیت کند، نه اینکه فقط طلبکار باشد و بگوید چکار کردید؟ یا سازمان برنامه و بودجه و مجلس و... باید انجام بخشی از کار را به عهده بگیرند، چون در پیشنویس طرح سند ملی آموزش و پرورش این موضوع را دیده بودیم. اما بعد دوستان کم لطفی کردند و گفتند زورشان به دستگاههای دولتی و نهادها نمیرسد و باید ببینند درون نظام آموزش و پرورش چکار میتوانند بکنند. به همین دلیل برای بیرون از نظام آموزش و پرورش فکری نکردند که تغییری صورت بگیرد. بنابراین الان کل نظام مطالبهگر شده در حالی که آموزش و پرورش دستش خالی و حتی بسته است؛ به طوری که ۹۸ درصد بودجهاش صرف حقوق معلمان و ۲ درصد دیگر برای تألیف کتب و تحقیقات و بقیه امور این وزارتخانه و حوزه آموزش و پرورش هزینه میشود؛ حال با این وضعیت میتوان تحول ایجاد کرد؟ پاسخ قطعاً منفی است، چون پولی که به آموزش و پرورش میدهند کفاف حقوق پرسنل این وزارتخانه را هم نمیدهد چه رسد به اجرای سند و تحول در آموزش و پرورش.
آموزش و پرورش کلید توسعه پایدار کشور نیست
صادق زاده قمصری با اشاره به اینکه همه ما حوزه آموزش و پرورش را یک حوزه مصرفی میدانیم و حاضر به سرمایهگذاری در این بخش نیستیم، تصریح میکند: دولت برای حوزه آموزش و پرورش خست به خرج میدهد. البته تمام دستگاهها و نهادهای مربوط کار خودشان را میکنند و فقط از وزارت آموزش و پرورش مطالبه اجرای سند تحول را دارند. مثلاً صدا و سیما هر کاری آموزش و پرورش میکند عکس آن را انجام میدهد و بعد از وزیر آموزش و پرورش میپرسند چرا این سند را اجرا نمیکنید. چند بار هم از من سؤال کردند که گفتم مقصر اصلی شما هستید که بر خلاف سند تحول برای آموزشگاهها و مؤسسات کنکوری تبلیغ میکنید یا نظام آموزش عالی سالهاست میخواهد کنکور را حذف کند، اما چون مافیای کنکور میخواهد از این وضعیت اسفاده کند، هرچه وزارت آموزش و پرورش میگوید این اتفاق نمیافتد؛ این درحالی است که تا کنکور حذف نشود همه چیزهایی که در سند تحول آمده، به نتیجه نمیرسد.
وی سپس به انتقاد از مجلس و سازمان برنامه و بودجه میپردازد و میگوید: مسئله اصلی در نظام ملی ما برخلاف همه دنیا این است که آموزش و پرورش کلید توسعه پایدار کشور نیست، هرچند همه شعار آنرا میدهیم. مثلاً طبق سند تحول، جذب معلم فقط باید از مسیر دانشگاههای تخصصی تربیت معلم باشد اما گزارشی که خانم علمالهدی، رئیس شورای راهبری نظام آموزشی کشور بهتازگی ارائه دادند نشان میدهد از سال ۹۰ تا کنون حدود ۵۰ درصد از نیروی انسانی که جذب وزارت آموزش و پرورش شدهاند نهضتیها و استفادهکنندگان ماده ۲۸ بودهاند که البته این اتفاق در پی مصوبات مجلس رخ داده است. بنابراین نمایندگان نباید دیگر به دنبال اجرای سند تحول باشند چون طبق این سند نباید معلم بی کیفیت جذب وزارت آموزش و پرورش شود. به همین دلیل مسیر جذب معلم را فقط دانشگاههای تخصصی تربیت معلم یعنی دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی دانسته است.
همین طور وقتی بحث یارانهها مطرح شد ما گفتیم ۴۵ هزار تومان به درد هیچ کسی نمیخورد و بهتر است بخش عمده آن را به آموزش و پرورش بدهید که در برنامهریزی توجهی به این مقوله نشد.
وی در همین زمینه میگوید: آموزش و پرورش در عمل برای دولتها مهم نیست اما فقط شعار با اهمیت بودن آن را میدهند؛ چون اگر غیر از این بود آن وقت مثل کارمندان بانک و حوزه نفت، فکری برای مسکن فرهنگیان میشد.
وی با بیان اینکه بار اصلی اجرای سند، دیگر دست دوستان وزارت آموزش و پرورش نیست و هرچه مقام معظم رهبری هم هشدار بدهند تا وقتی که کل دستگاهها و نهادها کار خودشان را میکنند امیدی به اجرای سند تحول و تحقق اهدافش نخواهد بود، میافزاید: حقوق معلمان معیشتشان را تأمین نمیکند. خب وقتی معلم از وضعیتش راضی نباشد نتیجه آموزش و پرورش همین خواهد بود که میبینیم.
وی نیز آموزش و پرورش را به بیمار در حال احتضار تشبیه میکند و میگوید: ما ۱۵ سال پیش به این نتیجه رسیدیم و برای درمانش سند تحول نوشتیم و این را هم به گونهای تدوین کردیم که تغییر اساسی کند، اما بنده در کل نظام درباره اجرای سند تحول نظام آموزش و پرورش چیزی جز شعار نشنیدم و تا وقتی این طور باشد امیدی به تحول آموزش و پرورش نیست.
انتهای پیام/
نظر شما