قدس آنلاین: صرف نظر از اینکه منادیان مخالفت با قانون حجاب چه کسانی هستند، چند نکته را به عرض مردم شریف و خداجوی ایران میرسانم:
۱. حجاب یکی از واجبات الهی است که اختصاص به بانوان ندارد بلکه مردان نیز وظیفه دارند که خود را متعهد به رعایت این تکلیف الهی بدانند؛ آنچه بین زن و مرد تفاوت دارد کیفیت و محدوده پوشش است که آن هم به مصالح و حکمتهای خالق مهربان برمیگردد.
۲. حجاب شرعی که در آن الزام به رعایت حدود شرعی هم در محدوده پوشش و هم در کیفیت پوشش است، حکمی است که از قرآن کریم و دستورات پیشوایان معصوم(ع) به ما رسیده است؛ به عنوان نمونه آیات ۳۲، ۳۳ و ۵۹ سوره احزاب و آیه ۳۱ سوره مبارکه نور گویای این اصل مسلم است.
۳. در تحلیل وجوب حجاب باید نگاه جامعی به آن داشت؛ چرا که این پدیده از یک سو جنبه فردی و شخصی دارد و از سوی دیگر نمیتوان آثار و پیامدهای اجتماعی آن را نادیده گرفت. بنابراین شخصی دانستن حجاب و تشبیه آن به واجباتی مثل نماز و روزه بیراهه رفتن است؛ علاوه بر اینکه واجبات فردی مثل روزه نیز ممکن است در برخی موارد جنبه اجتماعی پیدا کند. مثلاً در فقه اسلامی این مسئله وجود دارد که شخصی که روزهخواری علنی کند باید تعزیر شود و اگر سه یا چهار بار تکرار کرد حکم او کشته شدن است. آیا این حکم سنگین برای کسی که حریم واجبی از واجبات خدا را هتک میکند به معنای اهمیت حفظ حریم حدود و واجبات الهی در عرصه عمومی جامعه نیست؟
۴. افرادی که امروز به بهانه دفاع از آزادی و حق بانوان صدای مخالفت با قانون حجاب را بلند کردهاند باید مراقب باشند که مشمول آیه ۱۹ سوره مبارکه نور نشوند که فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ» چون این افراد دستکم واجب بودن حجاب فردی را قبول دارند پس باید بدانند که بیحجابی و عریان شدن زنان در مجامع عمومی مصداقی از همان فاحشهای است که در آیه شریفه برای اشاعه آن وعید به عذاب دردناک دنیا و آخرت داده شده است.
آیا اینان روایت امام باقر(ع) را ندیدهاند که فرمود: «خداوند به شعیب وحی فرمود که ۱۰۰هزار نفر از قوم تو را عذاب میکنم؛ ۴۰هزار نفر از اینان اشراری هستند که اهل معصیتاند و ۶۰هزار نفر از اینان نیز خوبان قوم تو هستند. شعیب سؤال کرد حال اهل معصیت مشخص است اما چرا خوبان را عذاب میکنی؟ و خداوند پاسخ فرمود: چون اینان در مقابل معاصی و گناهان نرمش داشتند و به خاطر خشم من خشمناک نمیشدند». آیا به راستی مخالفت با قانون حجاب که سبب گستاخی بیشتر شلدینان و پردهدری بیشتر حریم شریعت میشود، مصداق مماشات و نرمی با اهل معصیت نیست؟ و آیا خداوند نسبت به چنین پدیدهای خشمناک نمیشود؟
۵. حضرات میگویند برای الزامی بودن حجاب در اسلام هیچ دلیلی نداریم! یاللعجب از این همه نادانی یا تظاهر به نادانی! از این رو و به منظور اشاره به ادله این امر ذکر چند نکته را به اختصار ضروری میدانم:
الف) کسی که آشنا به منابع دینی اسلام مثل آیات قرآن کریم، روایتها و سیره معصومین(ع) باشد و نیز مقداری اغراض شریعت را دریافت کرده باشد نیک میفهمد که حاکم اسلامی وظیفه دارد که زمینههای اجرای احکام الهی در جامعه را فراهم کند و از طریق قانونگذاری صحیح، هنجارهای دینی را در جامعه تقویت نماید تا موانع هدایت مردم برداشته شود و آنها بتوانند با آسودگی بیشتری مسیر طهارت معنوی و کمال انسانی خود را بپیمایند که اگر این گونه شود آرامش واقعی انسانها- که گمشده بشریت امروز است- نیز در دسترس بیشتری قرار میگیرد و گرنه طبق منطق این حضرات، اگر حجاب شخصی است و نباید تبدیل به قانون شود، حکومت اسلامی نباید مشروبخانهها، قمارخانهها و فاحشهخانهها را هم از کوچه و خیابان کشور اسلامی جمع کند؛ چرا که حرمت شرب خمر یک حکم شخصی است و نباید منع آن تبدیل به قانون شود و نیز حرمت قمار یک حکم شخصی است و نباید قانون ممنوع بودن قمارخانهها در جامعه اجرا شود؛ اگر چه از این جماعت بعید نیست که در قدم پس از شکستن حریم عفاف و حیا، پویش دفاع از آزاد بودن نوشیدن شراب و برقراری دوباره فاحشهخانهها و قمارخانهها را فریاد بزنند.
پس نه فقط حاکم اسلامی میتواند هنجارهای شرعی اجتماعی را در جامعه الزامی کند بلکه وظیفه اوست که این هنجارها را در جامعه نهادینه کند.
نظر شما