به گزارش قدس آنلاین، نشست پژوهشی-تخصصی «بررسی چهار دهه تئاتر دفاع مقدس»، اول مهرماه با حضور دکتر قطبالدین صادقی و هوشنگ توکلی، دکتر مهرداد رایانی مخصوص، مدیران، هنرمندان و جمعی از اصحاب رسانه در سالن کنفرانس مشاهیر مجموعۀ تئاتر شهر برگزار شد.
در ابتدای این جلسه که مهرداد رایانی مخصوص اجرای آن را بر عهده داشت هوشنگ توکلی، کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: در اوایل انقلاب، دو نگاه بر فضای کلی هنری کشور حاکم بود؛ یک دیدگاه باور داشت برای سازوکار امور فرهنگی کشور زحمت بسیاری کشیده شدهاست و به همین جهت باید از این ظرفیت بهره ببریم تا با آن آرمانهای انقلاب اسلامی را تبلیغ کنیم و در مقابل این نوع نگاه، نگاه دیگری وجود داشت که فعالان اهل هنر و فرهنگ را انسانهایی فاسق تصور میکرد که باید از این حوزه دور شوند و به محاق انزوا رانده شوند. در این خصوص باید عنوان کنم که متاسفانه در هنر کشور، ما عمدتا چوب آدمهایی را میخوریم که از آن سوی آب آمدهاند و گلوگاههای حساس فرهنگی و هنری را نیز در برهههای خطیر و حساس در اختیار گرفته و میگیرند.
وی با بیان اینکه در سال ۵۸ نمایشی را با عنوان «دوندۀ تنها» روی صحنه برده است گفت: این کار یک اثر صلحطلب بود. در این نمایش بیان شد که میشود با وجود اختلاف سلیقه در کنار یکدیگر کار کرد. با گذشت زمان و در دوران نخستوزیری شهید رجایی از ما خواسته شد به عرصۀ فرهنگ و هنر ورود کنیم تا سمتوسوی هنر را به تعالی سوق دهیم، ولی هنوز چند روزی از شروع کار ما نگذشته بود که جنگ تحمیلی آغاز شد.
توکلی تاکید کرد: در ابتدای جنگ با کمک شهید مصطفی چمران توانستیم هنرمندانی را جمعآوری کنیم که با زبان هنر از دفاع و شرایط آن روزهای کشور حرف بزنند. در آن ایام کمک میکردیم تا تمام هنرمندانی که خواهان فعالیت در حوزۀ جنگ هستند بتوانند کارهای موردنظر خود را روی صحنه ببرند. البته کارهایی که انجام دادیم تنها به تئاتر یا سینما ختم نمیشد، بلکه در عرصۀ موسیقی نیز آثار خوبی تولید شد. در عرصۀ هنرهای نمایشی و تئاتر، هفت گروه راهاندازی شد که یکی از این گروههای هفتگانه وظیفه داشت در حوزۀ پژوهش کار کند و اتفاقا کارش را بهخوبی انجام داد که یکی از ثمراتش تئاتر « ننه خضیره» بود که مورد استقبال زیادی هم قرار گرفت.
این کارگردان سینما و تئاتر و تلویزیون همچنین گفت: من تئاتر پس از انقلاب را به چهار بخش تقسیم میکنم؛ ابتدا برههای که در آن همۀ هنرمندان با هر طرز فکری حضور داشتند، دورۀ دوم از سال ۶۲ آغاز شد و در آن اتفاقات فرهنگی بدون مدیریت رهبری شد، در دورۀ سوم تئاتر کمی به پختگی نزدیک شد و در مقطع چهارم، مجدد رکودی را در تئاتر بهویژه کارهای دفاع مقدسی شاهد بودیم.
کارگردان سریال «مدرس» در پایان سخنانش افزود: امیدوارم روزی برسد تا بتوانیم از اقیانوس دفاع مقدس بهدرستی بهره ببریم، چون معتقدم این عرصه پایانی ندارد و انتظار میرود تا سالها از آن برای ساخت آثار هنری سود ببریم.
بخش دوم این نشست به سخنان قطبالدین صادقی، بازیگر، استاد دانشگاه، نویسنده و کارگردان اختصاص داشت.
وی در آغاز سخنانش گفت: در همه جای دنیا جنگ دو نوع است؛ اول جنگی که امپریالیستی است و برای کشورگشایی انجام میشود و دوم جنگ که حالت تدافعی دارد. من دربارۀ نوع اول جنگ حرفی ندارم چون برایش حقانیت متصور نیستم، اما در شکل دومِ جنگ حرف برای گفتن زیاد است. حماسه، به نوعی اصلیترین پیوند هنر و جنگ است. همین حماسه نیز به جنگ مشروعیت میبخشد. نکتۀ دیگر اینکه تمام آثاری که در زمان جنگ ساخته میشوند با آثار بعد از جنگ تفاوت دارند؛ زیرا آثار دوران نبرد هیجانزده هستند. این اتفاق هم طبیعی است، چون باید بهواسطۀ این تولیدات، جوانان را به جبهه رفتن تشویق کرد، اما کارهایی که حدودا ۱۰ سال بعد از جنگ تولید میشود، تولیداتی هستند که نگاه به واقعیات دارند. همچنین آثار بعد از جنگ عموما تحلیلگر و آموزنده هستند، اما این ویژگی را برای آثار زمان جنگ نباید متصور شد.
این مولف و مترجم کتب هنری و ادبی با بیان اینکه در سالهای ابتدایی انقلاب برخورد خوبی با هنرمندان تئاتر نشد، ابراز کرد: در سالهای ابتدایی انقلاب با برخی رفتارهای هیجانی اقداماتی صورت گرفت که سبب شد عدهای از هنرمندان خانۀ خود را رها کرده و کوچ کنند. اما هنرمندانی که باقی ماندند مجبور شدند به سینما یا تلویزیون بروند، زیرا در تئاتر کاری برای آنها وجود نداشت! دوری هنرمندان تئاتر از این عرصه، زمینه را فراهم آورد تا آماتورها در تئاتر قدرت بگیرند و آثاری سطحی به اسم تئاتر جنگ روی صحنه برود.
صادقی درخصوص کیفیت آثار تئاتر در آن روزها اظهار کرد: مسلما با توجه به شرایط آن روزها این آثار از تحلیل چندانی برخوردار نبودند و تصویری نسبی از دوران جنگ را ترسیم میکردند که شاید خیلی هم باکیفیت نبود. شخصیتها و نمایشها شکل دراماتیک و پرداخت حرفهای نداشتند و بهندرت آثار خوب دیده میشد. آثار عمومی از اندیشه خالی بود و اجراها سوزناک و ملودرام بودند. همچنین چهرهای مفلوک از دشمن نشان داده میشد، در صورتی که درواقع این چنین نبود و ایران با دشمن تا بن دندان مسلح و نیرومندی در نبرد بود.
صادقی همچنین افزود: یکی دیگر از موارد مورد بحث در ساختار تئاتر جنگ ما که میبایست کارهای جدیتری روی آن انجام شود، تقویت ابعاد و بیان وجوه مختلف شخصیتهاست که باید به دور از شعارزدگی، شخصیتپردازیِ مناسبی از آدمهای حاضر و مرتبط با جنگ صورت پذیرد.
همچنین در کارهای این حوزه، روایت بر درام چیرگی دارد و مشاهده میکنیم که در اکثر کارها بهجای دیالوگ در نمایشها، شخصیتها بیشتر در حال مباحثه هستند؛ البته در چند سال اخیر آثاری را در این حوزه شاهد بودم که ساختار دراماتیک قابلقبولی داشتند و با ساختارشکنی درست و مناسب، حضور درستی در این عرصه بهعنوان یک اثر تئاتر جنگ داشتند که جای امیدواری است.
مدرس دانشکدۀ هنرهای زیبا در پایان، داشتن زبان انتقادی در تئاتر جنگ، نقد سوءاستفاده از ایدئولوژی پس از جنگ، نقد منفعتطلبی برخی اقشار جامعه در سالهای جنگ، بیان بحران هویت آدمهای جنگ، برزخ و خشونت مستتر در جنگ و وارونهگرایی ارزشهای اخلاقی در میدان نبرد را از جمله راهکارهای دراماتیزه شدن تئاتر جنگ برشمرد.
نظر شما