قدس آنلاین: این مجموعه مستند به ماجراهایی ناگفته چون عضویت صدام در سازمان سیا و به قدرت رسیدن وی، عضویت سران ارتش رژیمپهلوی در سیستم نظامی صدام و مشاورههای آنها برای حمله به ایران، نقش دولت موقت در کمتوانی قدرت مرزی ایران، چرایی ادامه یافتن دفاعمقدس از نگاه اسناد جهانی و... میپردازد. این مستند تولید مشترک مرکز فیلم و نمایش بسیج و مرکز مستند سوره است.
داوود مرادیان، کارگردان عرصه مستند که به تازگی مستند «رؤیای آجری» از او پخش شده و مورد توجه قرار گرفته، سازنده این مجموعه مستند است. مرادیان علاوه بر مستند ۶ قسمتی «کلاشینکفهای آمریکایی»، برنامه گفتوگومحور قرن ۱۴ را نیز در شبکه مستند در حال پخش دارد. این دو برنامه که با موضوع شبهات و مسائل مربوط به دفاع مقدس ساخته شدهاند در همین مدت اندک مورد استقبال مخاطبان و پژوهشگران جنگ قرار گرفتهاند.
مرادیان در گفتوگویی موضوعهای مورد بررسی در این مجموعه مستند را چنین عنوان کرده است: «در سه قسمت عصر پهلوی را از منظر صدام بررسی کردیم؛ اینکه او قصد حمله به ایران را داشت و حتی میخواست با بمب اتم به ایران حمله کند، اما دنبال فرصت مناسب بود.
وی اضافه کرد: در قسمت بعدی به ادعای نهضت آزادی میپردازیم؛ آقای یزدی و دوستانش که ادعا کرده بودند امام عامل شروع جنگ بود و آنان صدام را مدیریت میکردند که به ایران حمله نکند. این موضوع را هم از درون عراق و از زبان بسیاری از وزرا و ژنرالهای آنان مورد بررسی قرار دادیم. آنان میگفتند قصد صدام برای حمله جدی بود. در قسمت بعدی به نقش سلطنتطلبها در شروع جنگ میپردازیم. همکاری خاندان سلطنت، ارتشبدها و نخستوزیر آن با شخص صدام برای حمله به ایران. در این قسمت از این موضوع ناگفته پرده برمیداریم که آنان قصد داشتند خوزستان و جزایر سهگانه را بدهند و میلیونها نفر از مردم ایران کشته شوند تا آنان دوباره به حکومت برسند.
کارگردان مستند «رؤیای آجری» بیان کرده است: در قسمت بعدی به چرایی ادامه جنگ البته نه از منظر نظامیها بلکه از دید قطعنامههای شورای امنیت میپردازیم. در حقیقت به تفاوت قطعنامههای صادر شده درباره جنگ عراق علیه ایران با قطعنامههای صادر شده درباره جنگ عراق علیه کویت پرداخته خواهد شد. میتوان گفت اساساً امکان تمام شدن این جنگ وجود نداشته است، چرا که دنیا نمیخواست این جنگ متوقف شود و باید ادامه پیدا میکرد. قسمت آخر نیز به چرایی جام زهر شدن قطعنامه، عدم ورود دولت موسوی و نقش هاشمی میپردازیم.
با وی درباره نحوه تولید این دو برنامه و چند و چون مسائل دفاع مقدس به صحبت نشستیم که میخوانید.
چندهفته پیش بود که مستند «رؤیای آجری» از شما بسیار خبرساز شد. چه شد که بلافاصله مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» را همراه با برنامه «قرن ۱۴» روی تلویزیون بردید؟ این دو مستند در موازات هم ساخته شدند؟
نه. مجموعه من بسیار اقتصادی است و کارها را به صورت فشرده و در زمان نسبتاً خوب و مناسبی پیش میبریم. پس از ساخت رؤیای آجری بود که آقای سلیم غفوری و سیدمجتبی موسوی از من و تیمم دعوت کردند تا این پروژه را انجام بدهیم. پروژه هم قبل از ما دست کس دیگر هم بود، اما چون تیم خوبی داشتم و این دوستان هم شناخت داشتند، این همکاری شکل گرفت. اصل پروژه هم چیزی بود که باید انجام میگرفت. یعنی گفتوگو با همه فرماندهان و مسئولان دفاعمقدس کاری بود که باید برای یک بار هم که شده قرائت جمهوری اسلامی درباره جنگ بیان میشد، چون دغدغه این وجود داشت که کار به آنتن برسد، قرار شد یک سه قسمتی فول آرشیو برویم که باز ما نگذاشتیم فول آرشیو بشود، یعنی سعی کردیم ۱۲، ۱۰ مصاحبه در آن داشته باشیم و آرشیو را در کنار این گفتوگوها کار کنیم. تیم پژوهشی ما هم وقتی وارد پروژه شد خیلی سریع کارش را شروع کرد و انجام داد. صفر تا صد پژوهش مستند کار خود ما بوده و سرتیم پژوهش هم همسرخودم بوده است. پنج، ۶ ماهه به نتیجه رسیدیم و کار را شروع کردیم.
ما با دو تا برنامه طرف هستیم، یعنی مستند ۶ قسمتی «کلاشینکفهای آمریکایی» و «برنامه قرن ۱۴»، نسبت اینها با هم چگونه است؟ آیا همدیگر را کامل میکنند؟
بله، همدیگر را کامل میکنند. وقتی آقای غفوری از شبکه مستند به شبکه افق رفت، در ذهنش بود که یک مجموعه مستند درباره همین شبهات ساخته شود، منتهی مفصلتر از یک مستند و همراه با گفتوگوهایی در این رابطه، چون مستند «کلاشینکفهای آمریکایی» در شبکه مستند پخش میشد، قاعدتاً گفتوگوها هم باید آنجا پخش میشد. از طرفی چون من و تیمم تسلط خوبی روی موضوع پیدا کرده بودیم، برای این برنامه گفتوگومحور هم از ما دعوت کردند که شما بیایید و این کار را انجام بدهید. بعد هم لطف کردند و گفتند سردبیری و اجرایش را هم خودت به عهده بگیر.
یعنی پیش از این به ساخت اثری که به شبهات جنگ بپردازد فکر نکرده بودید و این پیشنهاد موجب ساخت این آثار شد؟
من چنین کاری را در ذهن داشتم، ولی کسی به من پیشنهاد نکرده بود تا این پیشنهاد از راه رسید. ضمناً این را بگویم که آقای غفوری از من هم به جنگ مسلط تر است. به نظرم مسلط ترین مستندساز جنگ سلیم غفوری است، چون بالاخره تهیه نیمهخاموش را داشته و پیشتر کلی مصاحبه در این موضوع گرفته و خیلی به حوزه جنگ مسلط است. با این توصیف به نظر پیشنهاد ساخت این مستند از سمت ایشان به من ریسک بزرگی بود که ایشان انجام داد و امیدوارم برای او رضایتبخش بوده باشد و اعتمادش نتیجه داده باشد.
درباره جنگ، به خصوص در سالهای اخیر و وجود شبکههای فارسیزبان مزدور، شبهات بسیار زیادی بیان شده است. شما به کدام شبهات توجه بیشتری داشتید؟
اصلیترین شبهاتی که به جنگ برمیگردد، اینکه سعی میکنند امامخمینی(ره) را در این مسئله متهم کنند. این جریان دنبال این نیست که بگوید باید تسلیم میشدیم، یا نمیتواند درباره شهدا و کسانی که در راه کشور جانشان را از دست دادهاند، صحبت کند. برای همین به سراغ امامخمینی(ره) میروند و تصمیمهای ایشان را زیرسؤال میبرند تا بیان کنند که امام جنگ طلب بود. میگوید این شهدا خیلی آدمهای خوبی بودند، باید قدر شهدا را بدانیم، اینها شهید وطناند، اما تصمیمها در مورد جنگ اشتباه بود و در واقع با این عبارات به جنگ شهدا میروند. به همین دلیل لازم بود یک بار این شبهات بررسی و پاسخ داده شوند. من چون به این نتیجه رسیده بودم که امام در ابعاد اقتصادی خیلی، یعنی ۴۰ سال، از فهم قاطبه جمهوری اسلامی جلو بوده است، در جنگ هم جلو بودن فهم امام برایم محرز شد. اسنادی که اکنون جلو ما باز است و اسنادی که از سمت پیکو، دستیار آقای دکوئیار بیرون آمده، یا اسنادی که همین سه روز پیش از استخبارات عراق درباره نقش فرح دیبا در کمک به عراق بیرون آمده، به ما نشان میدهد این شبهات دروغ محض هستند.
سندی هم این روزها دست به دست میشود درباره کمک آمریکا به عراق برای حملات شیمیایی.
اینکه سال ۲۰۱۱ بیرون آمد و افشاگری شد. بله، مسائل جنگ و نامردی کشورهای غربی و منافقین و پهلوی خیلی فجیعتر از این است. رهبری چند روز پیش گفتند پذیرش قطعنامه اقدام عاقلانه ای بود. درست هم هست. اسنادی که اکنون بیرون آمده به ما میگوید ایران در فروردین ۶۷ قصد داشته عملیاتی انجام بدهد که در پی آن قطعاً بصره سقوط میکرده است. آمریکاییها این را فهمیدند، به همین دلیل مجوزی به عراق میدهند که موجب میشود آنها دوباره حملات شیمیایی را از سر بگیرند و این حملات شیمیایی را به قدری وقیحانه انجام دادند که طارق عزیز در صحن شورای امنیت صریحاً میگوید ما هر کاری بخواهیم انجام میدهیم و از هر بمبی هم بخواهیم استفاده میکنیم و این به کسی ربطی ندارد! دست عراق را به قدری در شورای امنیت باز میگذارند که اینها ایران و کل منطقه را بمباران شیمیایی میکنند و این بمباران شیمیایی داشت تا تهران هم میآمد، یعنی یک جنگ جهانی کامل علیه یک ملت بود. بنابراین کمک آمریکا به عراق چیز عجیبی نیست. خود آمریکاییها در دولت کلینتون کلی دولت ریگان و بوش پدر را به خاطر این حملات شیمیایی عراق ملامت کردند. از بس که دولتهای آمریکایی تجهیزات، امکانات و مواد شیمیایی به عراق فروختند.
یکی از شبهات مربوط به امام این است که میگویند با آمدن انقلاب ارتش از بین رفت و همین مسئله صدام را برای حمله به ایران وسوسه کرد. به غیر از شبهات مربوط به امام، دیگر چه شبهاتی را بررسی کردید؟
همه شبهاتی که در جنگ به گردن امام انداختند را جواب دادیم. اصل شبهات در مورد جنگ برای ضدانقلاب مربوط به امام است. مثلاً میگویند امام صدام را تحریک کرد که جنگ شروع شد، یا اگر امام دولت موقت را حمایت میکرد جنگ نمیشد، چون دولت موقت داشت مذاکره میکرد. یا اگر لانه جاسوسی را اشغال نمیکردند، جنگ شروع نمی شد. شبهات از جنس همین حرفهاست، اما با اسناد و مدارک اثبات میشود که دروغ است.
درباره شبهه نابود کردن ارتش توسط امام و انقلاب چه؟
خب بروند سند شماره ۱۸ لانه جاسوسی را بخوانند.
محتوای این سند چیست؟
سند شماره ۱۸ لانه جاسوسی در سال ۵۲ و ۵۳ ارتش های شاه و صدام را خیلی واضح مقایسه کرده است. از این بدتر سندی است که آمریکاییها به عنوان سند راهبردی درباره شوروی منتشر کردند که آقای درودیان دیشب در برنامه گفتند. در آن سند قشنگ دارند میگویند که ما هیچ تعهدی به ایران و تمامیتارضی آن نداریم و اگر شوروی از شمال ایران حمله کند ما آنجا را بمباران هستهای هم میکنیم.
این دو برنامه یعنی مستند و قرن ۱۴، بسیار برنامههای خوبی هستند، اما من دغدغه این را دارم که مبادا به دست مخاطب نرسند. به خصوص با کم رونق شدن رسانههای جمعی مثل صداوسیما این نیاز وجود دارد که این گونه برنامهها برای فضایمجازی هم بسته مناسب داشته باشند. درباره «کلاشینکفهای آمریکایی» و «قرن ۱۴» این پیشبینی را داشتهاید؟
اینها کار شبکه است و وایرال کردن تکههای مستند کار من نیست. من هم تخصصی ندارم و فرصتش را هم ندارم، اما حتماً باید نهادی برای وایرال کردن اینها باشد. جریانهایی هست ولی نمیدانم کجای داستان هستند. مثلاً «سراج» باید در چنین مواقعی نقشآفرینی کند. آنها باید دنبال این مستند بیایند، نه اینکه ما دنبالشان برویم. آنها باید تعامل مستقیم با صداو سیما داشته باشند و این فیلمها باید دستشان باشد تا بتوانند به صورت کلیپهای کوتاه و بلند روی یوتیوب و آپارات و جاهای دیگر بازنشر کنند. این حوزه تخصصی آنهاست.
گفتوگوها در برنامه قرن ۱۴ ادامهدار است؟
بله، ادامهدار است. «قرن ۱۴» یک برنامه پروندهمحور است. فصل اول آن دفاعمقدس است، ولی به هر پروندهای که در گوشهای از ذهن مردم باز است، خواهد پرداخت. فرقی هم نمیکند این پرونده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی باشد.
مجری فصلهای بعدی خود شما خواهید بود؟
این به صلاحدید شبکه است. اگر شبکه صلاح بداند من در خدمتشان هستم.
نظر شما