قدس آنلاین: چرا امام حسین(ع) با وجود آنکه میدانست در کربلا به همراه تمام یاران خود به شهادت خواهد رسید، زنان و کودکان را با خود همراه کرد؟ اصلاً چه ضرورتی بود که زنان و کودکان در این فاجعه بزرگ حضور داشته و رنجهای بسیاری که شنیدهایم را متحمل شوند؟ به مناسبت پنجم ماه صفر، سالروز شهادت حضرت رقیه بنت الحسین(س) در گفتوگو با حجتالاسلام قاسم خانجانی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پاسخ به این پرسشها را جویا شدیم.
کربلا در کربلا میماند اگر زینب(س) نبود
حجتالاسلام خانجانی در ابتدا با بیان اینکه مهمترین علت همراه کردن زنان و کودکان در این قیام مقدس ابلاغ پیام و نتیجه این قیام و نهضت بود، توضیح میدهد: اگر امام حسین(ع) فقط با تعدادی از مردان حرکت میکرد و در حرکت به سمت کوفه فرزندان و زنان را با خود نمیآورد قطعاً شرایط به گونهای دیگر رقم میخورد و طبق آن جمله مشهور «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود»، قیام اباعبدالله(ع) با تمام محاسن و نتایج عالی که داشت در کربلا دفن میشد و از جزئیات ماجرای کربلا کسی باخبر نمیشد؛ نتایجی که پس از گذشت قرنها میبینیم همچنان مانند دریایی مواج ادامهدار است.
این کارشناس تاریخ اسلام تصریح میکند: ابلاغ پیام و رسالت کودکان و زنان برای انتقال واقعیات کربلا مسئله مهمی است که جز این راهی نبود. اگر غیر از آنها افراد دیگری همراه امام(ع) میشدند معلوم نبود آنها چه سرنوشتی پیدا کنند، آیا زنده میمانند تا بتوانند پیام کربلا را معرفی کنند؟ در حالی که زنان و بچهها را نمیتوانستند قتلعام و بایکوت کنند تا اطلاعات و اخبار عاشورا و کربلا منتقل نشود.
یکی از رموز ماندگاری کربلا همراهی کودکان و زنان بود
حجتالاسلام خانجانی تأکید میکند: اگر زنها و بچهها همراه امام حسین(ع) نمیرفتند، پس از واقعه جانگداز کربلا و عاشورا از جنبه عاطفی، احساسی و رقت قلبی که اکنون وجود دارد و برای دوام اسلام بسیار اثرگذار است، دیگر خبری نبود. مصیبتهای باورناپذیری بر اهل بیت(ع)، فرزندان و نوادگان پیامبر(ص) وارد شده است. از شهادت طفل شیرخوار اباعبدالله(ع) گرفته تا عبدالله بن الحسن(ع) که پسربچهای ۱۰ ساله بود و حتی قاسم بن الحسن(ع) که حدود ۱۴ سال سن داشت. هیچ چیزی بیشتر از این مصیبتها نمیتوانست در طول تاریخ جنبه عاطفه و رقت قلب درونی را برای افراد به وجود بیاورد که مسئله مهمی برای زنده نگه داشتن واقعه کربلاست.
او اظهار میکند: کربلا یک مکتب و جریان است و توقف ندارد و هر چقدر از زمان آن بگذرد پویاتر و شکوفاتر میشود. نهضتی که امام حسین(ع) شروع کرد به زمان و مکان متوقف نمیشود. این نهضت ادامهدار به عوامل و محرکهایی نیاز دارد تا آن را همراهی کرده و همچنان پویا و شکوفا نگاه دارند. اگر امام حسین(ع) زنان و فرزندان را با خود همراه نمیکرد قطعاً اتفاقاتی که در کربلا رخ داد دفن میشد.
این استاد حوزه و دانشگاه میافزاید: بُعد عاطفی و ایجاد رقت قلب در افراد با شنیدن حوادث، وقایع، جنایتهای کربلا و رفتارهای ناشایستی که برای فرزندان پیامبر(ص) صورت گرفت، سبب شعلهور شدن آتش خشم علیه ستمکاران آن زمان و زمانههای دیگر شده است. از نظر تاریخی نیز همیشه دیده و شنیده شده است که بسیاری از آزادگان قیامی که در مقابل ظلم و استکبار ایجاد کردهاند از نهضت امام حسین(ع) الگو گرفتهاند. یکی از رموز ماندگاری، پایداری و زنده بودن کربلا همراهی کودکان و زنان بوده است.
عامل دیگری که باید بدان توجه داشت روال عادی ماجرا بدون در نظر گرفتن علم غیب امام(ع) است که بر اساس آن حتی اگر ایشان فردی عادی بود هم منطق حکم میکرد مطابق هدفی که داشت، کودکان و زنان را با خود همراه کند. زیرا اولاً معلوم نبود که اگر امام حسین(ع) خانواده و کودکان خود را در مدینه میگذاشت و با خود همراه نمیکرد ضمانتی برای امنیت آنها وجود داشته باشد یعنی اگر در مدینه هم میماندند باز هم احتمال داشت از سوی حکومت یزید اسیر شوند و یا آسیب ببینند.
نسبت به وقایع کربلا باید نگاهی متعادل داشت
این پژوهشگر حوزه یادآور میشود: عامل دیگر این که امام حسین(ع) از مکه حرکت کرد تا دعوت کوفیان را اجابت کرده و پایگاهی اسلامی ایجاد کند. با این نیت بدیهی است که باید زنان و فرزندان را با خود همراه میکرد. زیرا مشخص نبود این سفر چه مقدار طول میکشد و اصلاً این حرکت به کجا میانجامد زیرا در ابتدای حرکت امام حسین(ع) بنا بر جنگ و درگیری نظامی نبود بلکه شرایط به گونهای پیش رفت که منجر به جنگ شد پس در حالت عادی طبیعی است که امام خانواده خود را نیز همراه ببرد. بر این اساس وقتی به عنوان مکتب به نهضت ابیعبدالله(ع) نگاه میکنیم برای همه این اجزا و حاضران در مکتب نقشی قائل هستیم. از کودک شیرخوار در کربلا تا حبیب بن مظاهر سالخورده نقش دارند و برای خود در حد و جایگاه خود نقشی ایفا میکنند. با الگو قرار دادن این نهضت در زندگی خود درمییابیم هر که در جایگاه خود باید نقشی داشته باشد. به طور نمونه در هشت سال دفاع مقدس از این الگوها بسیار استفاده کردیم. پیرمردها همانند حبیب بن مظاهر و امثال حسین فهمیده و کودکان کم سن و سال نیز مانند قاسم بن الحسن(ع) همانند کربلا حاضر میشدند و از اسلام دفاع میکردند.
جنبه درسآموزی و عبرت آموزی قیام امام حسین(ع) نباید کمرنگ شود
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه تمام اطلاعاتی که درباره زنان و کودکان حاضر در کربلا به ما رسیده و در مجالس روضه ذکر میشود دقیق و منطبق با واقعیت نیست، تصریح میکند: البته عموم این اطلاعات درست است اما اختلاف نقلهای تاریخی در برخی موارد داریم که یا بررسی شده و یا نیاز به بررسی بیشتر دارد. منتقدان جدی برخی از این روضهها هستیم که یا واقعیت ندارند یا آنچه واقعیت بوده صرفاً به نقل از شهید مطهری(ره) تنها با نیت اشک گرفتن از مردم به سمت و سویی رفته که از واقعیت فاصله گرفته است. در صورتی که باید نگاهی معتدل داشت؛ یعنی نه نگاهی افراطی که میگوید در کربلا هیچ خبری نبود و با کودکان و زنان این گونه رفتار نکردهاند صحیح است و نه نگاهی دیگر که هر چه هست، مصیبت برای کودکان و زنان است و تمام جریان کربلا تحت تأثیر این مصیبتها قرار بگیرد و درسآموزی و عبرت آموزی و الهام از قیام امام حسین(ع) کمرنگ شود.
حجتالاسلام خانجانی در پایان به تحلیل سخن مشهوری که از امام سجاد(ع) نقل میشود و در آن روزهای حضور در شام را از سختترین مقاطع کاروان اهل بیت امام حسین(ع) دانستهاند، پرداخته و میگوید: در آن زمان شرایط زیستن از نظر اسکان، جابهجایی و... دشوار بود و حالت بیاعتنایی و توهینی که از ناحیه اهل شام به اهل بیت(ع) صورت گرفت قابل تحمل نبود و از این نظر در شام سخت گذشت اما مهمتر آنکه امام سجاد(ع) از اینکه در زیر چتر اسلام و دینداری با مظاهر و نمادهای اصیل دینداری مانند اهل بیت پیغمبر(ص) و دین پیغمبر(ص) این طور معامله شده بود ناراحت بود؛ زیرا در جایی با فرزند و نوه پیامبر(ص) برخوردهای توهینآمیز میشد که در آنجا اذان گفته میشد و آنها خود را حاکم جامعه اسلامی و مسلمان میدانستند و بر این ادعا بودند که امام(ع) از دین خارج شده است. از این نظر سفر شام برای اهل بیت امام حسین(ع) بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار از سختترین مصیبتها بود؛ البته آن سخن معروف امام سجاد(ع) که از ایشان نقل میکنند که در پاسخ پرسش فردی از وی، فرمود «الشام، الشام» نیز جای نقد و بررسی دارد؛ زیرا در منابع دست اول وجود ندارد.
نظر شما