قدس آنلاین: غمنامه سردار سلامت خطاب به سردار مقاومت که از دل برآمده بود بسیار بر دل مردم نشست، اما چندان که انتظار میرفت بر دل رسانهها، فضای مجازی و البته مسئولان ننشست.
دکتر نمکی -که به همراه یاران و سربازانش هشت ماه است لحظهای آرام نگرفتهاند و بسیاری از همرزمان و سربازانش در این فداکاری عظیم جان عزیز خود را تقدیم سلامتی هموطنانشان کردهاند- حالا تابآوری را تاب نیاورده و لب به شکوه گشوده و به بهانه چهلمین سالگرد دفاع مقدس، قهرمان ملی کشورمان سردار شهید قاسم سلیمانی را به شهادت گرفته است.
فرمانده ستاد مبارزه با کرونا- که روزه سکوت خود را شکسته است- با شکوه از احساس شدید تنهایی مینویسد: «هر چه میگویم همهگیری را نمیشود با التماس و تمنا متوقف کرد بیفایده است». روی سخن در این فراز از نامه نمکی در وهله نخست متوجه مسئولان و اعضای ستاد ملی مبارزه با کروناست که بیمحابا محدودیتها را لغو میکنند و از تصویب مجازاتهای بازدارنده نسبت به متخلفان سر باز میزنند. درست است که با توجه به وضعیت اقتصادی نمیتوان بسیاری از مراکز کسب و کار را تعطیل کرد، اما میتوان طرح ترافیک و مترو را تعطیل کرد، میتوان طرح دوسوم دورکاری کارکنان دولت را تمدید کرد، میتوان نظارت بر اجرای پروتکلهای بهداشتی در مراکز کسب و کار و ادارات را تقویت و مجازات متخلفان را تشدید کرد.
اما در مرحله بعد مخاطب این سخن مردم هستند که بلافاصله پس از کاهش آمارها حساسیت نسبت به ماسک زدن و فاصله اجتماعی را کنار میگذارند؛ بار سفر میبندند، مراسم عروسی و عزا و دورهمی برگزار میکنند و به اصطلاح در برابر تقاضا و تمناهای مسئولان لجبازی میکنند؛ لجبازی با جان خویش!
فرمانده سلامت در فراز دیگری از نامه خویش دردمندانه برابر سربازانش در جبهه سلامت و معوق ماندن مطالبات آنها ابراز شرمندگی میکند. این دیگر غیر قابل پذیرش است که همه از فداکاری و خستگیناپذیری کادر درمان سخن بگویند و از آنها تمجید کنند، اما حقوق قانونی آنان به تعویق بیفتد. پاداش پیشکش!
و سرانجام از همه دردناکتر اینکه از یک میلیارد دلاری که رهبری با برداشت از صندوق توسعه ملی موافقت کردهاند وزیر بهداشت به جز سهم کوچکی نگرفته است و میپرسد: نمیدانم برای کدام کار مهمتر گذاشتهاند؟
با گذشت چهار روز از غمنامه فرمانده مدافعان سلامت هنوز هیچ مقام مسئولی در خصوص علت تعویق مطالبات کادر درمان و عدم تخصیص اعتبار مصوب صندوق توسعه ملی اظهار نظری نکرده و پاسخی به دکتر نمکی نداده است.
پاییز سختی در راه است؛ آمار مبتلایان روزانه کرونا از ۳هزار و ۵۰۰ نفر عبور کرده و میزان فوتیهای نیز مرز ۲۰۰ نفر در روز را درنوردیده است. میزان پایبندی مردم به ماسک و رعایت فاصله اجتماعی از ۵۰ درصد کمتر شده است. موج سوم خطرناکتر است و برخی از متخصصان نسبت به خطر سقوط روزانه دو هواپیمای کرونایی (۶۰۰ فوتی در روز) هشدار دادهاند.
سردار سلامت از نبود پشتیبانی از نیروهایش و انبارهایی که از سلاح خالی میشود گلایه و اعلام کرد: آماده است برای سلامتی مردم خود را به هر آب و آتشی بزند، اما چرا مسئولان در برابر فریادهای وزیر بهداشت روزه سکوت گرفتهاند؟ چرا مردم خطر کرونا را جدی نمیگیرند و پایبندی به مراقبتهای بهداشتی در حال کاهش است؟ چرا؟
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
نظر شما