تحولات منطقه

 درحالی‌که لحظه‌به‌لحظه به انتخابات ۳ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان) و دوئل نهایی دونالد ترامپ و جو بایدن برای تصاحب جایگاه ریاست جمهوری نزدیک می‌شویم، همه شواهد موجود از رقابتی سخت و نفسگیر میان دو ضلع قدرت در آمریکا بر سر این موضوع حکایت دارد.

تقابل ایران-آمریکا در میان جنگ اراده‌ها
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

 مهدی خالدی/

 درحالی‌که لحظه‌به‌لحظه به انتخابات ۳ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۳ آبان) و دوئل نهایی دونالد ترامپ و جو بایدن برای تصاحب جایگاه ریاست جمهوری نزدیک می‌شویم، همه شواهد موجود از رقابتی سخت و نفسگیر میان دو ضلع قدرت در آمریکا بر سر این موضوع حکایت دارد؛ طوری که پیش‌بینی درباره پیروز این ماراتن نفسگیر سخت به نظر می‌رسد. فارغ از تمام حواشی و شکاف ایجادشده در درون جامعه آمریکا به سبب نوع رویکرد تخاصمی بایدن و ترامپ به یکدیگر در منازعات انتخاباتی، در میان افزایش تنش‌ها بین کشورمان و ایالات متحده، در حوزه خارجی هم انتخابات بایدن و یا روی کار آمدن دوباره ترامپ می‌تواند فرصت‌ها و تهدیدهای متفاوتی را در برابر دستگاه دیپلماسی ما قرار دهد.

البته پرداختن به موضوع روابط سیاسی ایران و آمریکا به معنای حل‌المسائل کشورمان نیست؛ چراکه حتی تجربه‌ای مثل برجام به‌خوبی نشان داد که ضعف‌های درونی است که موجب اثرگذاری تحریم‌ها یا تلاطم‌های خارجی می‌شود. کارشناسان مختلفی این هشدار را به دولت داده بودند که موقتی دیدن تحریم‌ها و تجهیز نکردن اقتصاد سبب شرطی شدن کشور به سیاست خارجی خواهد شد، از همین جهت است که رهبر معظم انقلاب بارها بر مسئله اصلاح نظام بودجه، نظام مالیاتی و نظام بانکی به‌عنوان اقدام‌های اساسی اقتصادی تأکید کرده بودند.

در این گزارش تلاش شده در گفت‌وگو با چند تن از کارشناسان این موضوع به کنکاش گذاشته شود که در صورت شکست بایدن، ترامپ در مواجهه با چالش‌های بیرونی و به‌ویژه موضوع ایران چه خواهد کرد؟ به‌عبارت‌دیگر چه سناریوهایی درباره رابطه تهران و واشنگتن در صورت به قدرت رسیدن دوباره دونالد قابل‌تصور است؟ آیا همان‌طور که ترامپ مدعی است، در چند هفته به پای میز مذاکره با ایران خواهد آمد؟

ابوالفتح: سه سناریو قابل پیش‌بینی است

امیرعلی ابوالفتح دراین‌باره معتقد است به‌طورکلی در صورت به قدرت رسیدن دوباره ترامپ درباره نحوه رابطه او با کشورمان سه سناریو می‌تواند وجود داشته باشد. این کارشناس ارشد مسائل آمریکا می‌گوید: حالت نخست تداوم «فشار حداکثری» و حتی شدت بخشیدن به آن از سوی واشنگتن علیه کشورمان است. وی ادامه داد: این سناریو همان‌گونه که مقامات آمریکایی بارها تأکید کرده‌اند یک هدف مهم خواهد داشت و آن نشاندن دوباره تهران پای میز مذاکره خواهد بود؛ اما نکته مهم آن است که در این حالت توپ در زمین تهران است و نوع واکنش ما به درخواست طرف مقابل از اهمیت زیادی برخوردار است. شرط جمهوری اسلامی در این حالت مشخص است؛ یعنی احترام گذاشتن ترامپ به مقررات جهانی، جبران خسارت‌های گذشته و بعد آمریکا می‌تواند به صندلی خودش در توافق برجام که خالی مانده بازگردد. البته در این شرایط ایران بیش از گذشته به آمریکا بدبین خواهد بود ولی باب مذاکره در موضوع هسته‌ای و برجام باز هست. ابوالفتح تصریح کرد: سناریو دوم آن است که رئیس‌جمهور ایالات‌متحده به این نقطه برسد که دریابد فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی کارساز نبوده و درنتیجه با ایجاد تغییراتی در مهره‌های دولتش، کاهش فشار و برآوردن بخشی از انتظارات ایران امکان گفت‌وگو با ایران را فراهم کند. در این حالت توپ در زمین واشنگتن خواهد بود و این واشنگتن است که مجبور خواهد بود برای گام‌های آغازین اقدام‌هایی انجام دهد. این کارشناس ارشد مسائل آمریکا ادامه داد: اما سناریوی سوم را هم می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که آمریکایی‌ها نه می‌خواهند صبر کنند تا اینکه فشار حداکثری آن‌ها جواب دهد و نه اینکه به خواسته ایران تن داده و به برجام برگردند و درنتیجه ممکن است به سمت سناریوهایی نظامی علیه جمهوری اسلامی حرکت کنند. البته این احتمال سوم بسیار ضعیف است.

قهرمان پور: ترامپ خودرأی‌تر خواهد شد

رحمان قهرمان‌پور دیگر کارشناس حوزه سیاست خارجی با بیان اینکه رفتار رؤسای جمهوری آمریکا در دور دوم انتخابات همواره تابع این است که می‌خواهند چه میراثی از خود به‌جای بگذارند، گفت: ترامپ به‌واسطه سیاست‌های نادرست خود اکنون با یک چالش جدی مواجه شده، به‌گونه‌ای که حتی برخی سیاستمداران هم‌حزبی جمهوری‌خواه وی نیز به مخالفت با او برخاسته‌اند. قهرمان پور ادامه داد: بنابراین اگر ترامپ بتواند برنده انتخابات شود، به لحاظ اعتمادبه‌نفس شخصی و جسارت بعدی در موقعیت بهتری خواهد بود. به عبارت ساده‌تر ترامپ پیروز در انتخابات ۲۰۲۰ فردی است که می‌شود او را به یک ورزشکار بوکس تشبیه کرد که حریف بسیار قدرتمندی را در رینگ شکست داده و قاعدتاً انتظار دارد که در آینده هم به آن چیزی که می‌خواهد برسد.

 اما اینکه در مورد ایران چه خواهد کرد وی معتقد است در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ نقش وزارت خارجه، دفاع و سایر نهادهای نقش‌آفرین در سیاست خارجی آمریکا در موضوع ایران کمتر از دور اول خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر ترامپ دور دوم حتی در مقایسه گذشته نسبت به نهادهای سیاسی داخلی کشورش بی‌تفاوت‌تر شده و سعی خواهد کرد برنامه و اهداف خودش را بر پایه تصمیمات شخصی پیش ببرد و در نتیجه اهمیت وزرای وی کمتر خواهد شد. این نوع رویکرد در مورد ایران هم قابل پیش‌بینی خواهد بود. رحمان قهرمان پور دراین‌باره تصریح کرد: این مسئله البته هم می‌تواند در مسیر توافق باشد که درنتیجه ترامپ از شرط‌های سیزده‌گانه پمپئو برای گفت‌وگو با تهران عدول کرده با شگردهای خاص خود به برجام و تعهدات خودش برگشته و درنتیجه زمینه را برای گفت‌وگو دوباره با تفاهم فراهم کند و یا در طرف مقابل می‌شود مسیر متضادی را پیش‌بینی کرد که ترامپ فشار را بازهم بر ایران بیشتر کند و سیاست فشار حداکثری خود را از طریق اروپا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی سازشکار علیه تهران بیشتر کند. قهرمان پور بابیان اینکه در دوره بعد ریاست جمهوری ترامپ هر دو مسیر قابل‌تصور است عنوان کرد: در میان این دو سناریو به نظر می‌رسد موضع توافق محتمل‌تر است؛ چراکه نه ترامپ میل به جنگ دارد و نه آنکه ایران دنبال جنگ است. مسئله‌ای که جمهوری اسلامی می‌خواهد این است که ترامپ دست از شرارت و سیاست‌های بی‌نتیجه خود برداشته و به برجام برگردد. اگر این مسئله محقق شد ممکن است تهران هم در سیاست خارجی خود تجدیدنظر جزئی داشته باشد. وی افزود: اگر سیاستی برای مذاکره در دو طرف وجود داشته باشد، آن‌ها می‌توانند در مورد شکل آن به تفاهم برسند، طوری که در عرصه داخلی بتوانند از سیاست خود دفاع کنند؛ یعنی بازی برد - برد که در قاموس سیاسی پسندیده است. این اتفاقی است که در برجام افتاد. هر دو طرف در داخل خود را برنده می‌دانستند.

مکی: پیش‌بینی رویکرد دونالد بسیار سخت است

مرتضی مکی، دیگر تحلیلگر حوزه سیاست خارجی هم در ابتدا با اشاره به ویژگی‌های خاص این دور انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌گوید: ماراتن ۲۰۲۰ همانند انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ بسیار پیچیده و غیرقابل‌پیش‌بینی به نظر می‌رسد که بخشی از آن هم به نوع مبارزات انتخاباتی و شخصیت ترامپ بازمی‌گردد. وی دراین‌باره تصریح کرد: در تاریخ سیاسی آمریکا چنین رقابت و ستیزی که بین ترامپ و بایدن شکل‌گرفته میان نامزدهای ریاست جمهوری نادر بوده است، طوری که وضعیت کنونی ساختارهای حاکم بر ایالات‌متحده را به چالش کشیده و ما شاهد شکاف عمیق و فضای به‌شدت دوقطبی سیاسی، اقتصادی اجتماعی در جامعه آمریکا هستیم، شکافی که توماس فریدمن سرمقاله نویس نیویورک‌تایمز از آن به‌عنوان یکی از نشانه‌های وقوع جنگ داخلی در آمریکا نام‌برده است. وی ادامه داد: همه این مسائل پیش‌بینی انتخابات کنونی آمریکا را مشکل ساخته، اگرچه نظرسنجی‌ها همچنان پیش‌تازی بایدن را نشان می‌دهد اما در انتخابات گذشته هم که نظرسنجی‌ها پیشتازی کلینتون را نشان می‌داد، این ترامپ بود که درنهایت رأی آورد و پیروز شد. همین سبب شده بسیاری شکست بایدن را دور از انتظار ندانند و به‌ویژه آنکه ترامپ شیوه‌ای برای مبارزه انتخاباتی‌اش در پیش‌گرفته و آن به چالش کشیدن سیستم رأی‌گیری آمریکاست.

مکی با اشاره به همین شخصیت غیرقابل‌پیش‌بینی ترامپ معتقد است صحبت کردن درباره سناریوهای محتمل در نوع رابطه دولتش با تهران را سخت می‌داند. این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی ادامه می‌دهد: در گام نخست به نظر می‌رسد اگر ترامپ پیروز دور دوم انتخابات شود شرایط برای جمهوری اسلامی سخت‌تر خواهد شد. وی افزود: رئیس‌جمهور ایالات‌متحده معتقد است سیاست فشار حداکثری او تاکنون جواب داده و می‌خواهد با دستور کار خودش ایران را پشت میز مذاکره نشانده و خواسته‌هایش را بر تهران تحمیل کند. مرتضی مکی بابیان اینکه در مورد همین رویکرد هم باز چند سناریو مطرح می‌شود، گفت: برخی معتقد هستند ترامپ احتمالاً با همان فرمانی که در چهار سال گذشته در قبال ایران داشته، پیش خواهد رفت تا بتواند خواسته‌هایش را تحمیل کند. ولی برخی دیگر معتقد هستند چون ترامپ دیگر فرصتی برای ریاست جمهوری نخواهد داشت، احتمالاً با جسارت بیشتری در بسیاری از پرونده‌ها ورود کرده و شاید انعطافی در رابطه با ایران از خود نشان دهد و درصورتی‌که در طرف ایرانی هم این انعطاف صورت گیرد، شاید دو طرف دوباره پای میز مذاکره بنشینند. مکی همچنین معتقد است اگر ترامپ بخواهد همچنان با سناریوی برد- باخت پیش رفته و سعی کند جمهوری اسلامی را در گوشه رینگ قرار داده و خواسته‌های خود را تحمیل کند، اینجا قضیه فرق کرده و در ادامه اگر همین برجام نیمه‌جان هم مرگ حتمی آن از سوی تهران اعلام شود، ما با یک موقعیت تنش‌آفرین در سطح منطقه مواجه خواهیم شد.

نه جنگ نه مذاکره

همان طور که کارشناسان در گفت‌وگو با قدس بر مسئله قطعی نبودن پیش‌بینی‌ها تأکید کردند، نمی‌توان طرفی را از پیش برنده یا از پیش بازنده تعیین کرد، به‌ویژه آنکه آمریکا به همراهی اپوزیسیون ایرانی و امپراتوری رسانه‌ای‌شان علاوه بر جنگ اقتصادی، جنگ روانی سهمگینی علیه کشورمان راه انداخته‌ است. بی‌شک آمریکایی‌ها و به‌ویژه ترامپ با دوگانه یا جنگ یا مذاکره به دنبال تحمیل اراده خود بر کشورمان هستند.

اما همان‌طور که بارها رهبر معظم انقلاب اصول سیاست خارجی کشورمان را تبیین کرده‌اند، نه جنگ می‌شود و نه مذاکره مستقیمی با آمریکا اتفاق می‌افتد. به‌ویژه آنکه نکات زیر قابل توجه هستند.

۱- با توجه به گردنکشی ترامپ برای نپذیرفتن شکست احتمالی در انتخابات، به نظر می‌رسد، تنش‌های داخلی آمریکا، تأثیر قابل‌توجهی بر سیاست خارجی این کشور به‌ویژه در رابطه با ایران داشته باشد یا حداقل روند آن را کند کند.

۲- با توجه به اینکه سایر کشورهایی که در تنازع با آمریکا هستند، منتظر نتایج انتخابات آمریکا هستند، این احتمال دارد که پس از انتخابات ۲۰۲۰، نزاع آمریکا با اروپا، روسیه یا چین کم یا زیاد شود و این عامل نیز بر روابط تهران-واشنگتن بی‌تأثیر نیست.

۳- شرایط تحولات منطقه، به‌ویژه عزم جزم گروه‌های مقاومت برای گرفتن انتقام خون شهید سلیمانی و اخراج نیروهای نظامی آمریکا یکی دیگر از عوامل مؤثر بر سناریوهای مختلف است. بی‌شک، شرایط اقتصادی و اجتماعی آمریکا و قبیح بودن جنگ‌های نظامی نزد افکار عمومی آمریکا، دست کاخ سفید برای اقدام نظامی را محدود می‌کند.

۴-یکی دیگر از عوامل مهم دیگر تحولات سیاست داخلی ایران و مشخص شدن گزینه‌های ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. بی‌شک، سران کاخ سفید به‌شدت این مسئله را رصد می‌کنند. آیا اتفاقی که در سال ۹۲ رخ داد و یک شیفت پارادایم سیاسی انجام شد، در ۱۴۰۰ نیز تکرار می‌شود؟ همین عامل به‌تنهایی می‌تواند سرنوشت بسیاری از سناریوها را تغییر بدهد.

درمجموع همان‌طور که اشاره شد، مسئله اصلی در طی ماه‌های اخیر، به‌ویژه فاصله انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا و انتخابات ۱۴۰۰ ایران، جنگ اراده‌هاست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.