قدس آنلاین: مراسم باشکوه و بزرگ راهپیمایی اربعین یکی از سوژههای جذاب برای مستندسازان در دهه اخیر بوده است، اما امسال به دلیل محدودیتهایی که بیماری کرونا برای تمام مردم جهان به وجود آورد، این آیین باشکوه موقتاً تعطیل شد تا عزاداریهای مردم در محافل خانوادگی و محدود برگزار شود. موکبهایی که تا سال گذشته پذیرای عاشقان و زائران حرم حسینی بودند، نذورات و موقوفاتشان را به سمت دستگیری از نیازمندان هدایت کردند و مواسات و همدلی مؤمنانه، جلوهای حسینی یافت. این شرایط، فرصت خوبی را برای تولید آثار جدید و خلاقه در حوزه اربعین برای مستندسازان به وجود آورد تا از آفت تولید مستندهای تکراری و شبیه به هم درباره اربعین بکاهد. محمدرضا محمدینجات، کارگردان مستند «اربعین حقیقت جاری» معتقد است فراتر از مقوله اربعین یا ساخت مستندهای مذهبی، به طور کلی در تولید مستند باید یک نگاه حرفهای داشت. به گفته او؛ مستندسازی جز کارهایی شده است که افراد ناوارد و غیرحرفهای صرفاً به دلیل جذابیتهایی که ممکن است این کار داشته باشد، به آن ورود پیدا کردند. ما خیلی نیروهای غیرحرفهای در عرصه مستند داریم که متأسفانه خروجی کارشان ارتباط درستی با مخاطب برقرار نمیکند و قابل تحمل نیست. شاید مدیران ما هم بیتقصیر نباشند و آنها هم خیلی شناخت کافی و لازم از این عرصه را نداشته باشند و در نتیجه به نگاههای غیرحرفهای میدان بدهند. این آفت بزرگی است و مردم را در طولانی مدت دلزده خواهد کرد.
درباره اهمیت ساخت مستندهایی با فرم و روایت جذاب درباره اربعین و فرصتهایی که شرایط جدید پیشروی مستندسازان قرار داده است، با این مستندساز گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تغییر شکل برگزاری آیین عزاداری اربعین امسال چه فرصتهایی را برای خلق ایدهها و نگاههای جدید پیشروی مستندسازان قرار میدهد؟
اربعین امسال فرصتهای جدیدی را نه فقط پیشروی مستندسازان که پیشروی همه عاشقان زیارت اباعبداللهالحسین(ع) قرار میدهد. عزاداریهای اربعین امسال در شرایط کرونایی علاوه بر اینکه ارتباط عمیقتر و شخصیتری را با حقیقت اربعین برقرار میکند، در عرصه عمل هم میتواند فرصت انجام امور خیر را برای عاشقان حسینی فراهم کند. آیا کرونا مانع میشود که مردم به اصلیترین پیام واقعه کربلا که امربهمعروف و نهی ازمنکر است، بپردازند؟ آیا کرونا مانع میشود که معروفی همچون مواسات و عدالتخواهی را نادیده بگیریم؟ آیا کرونا مانع میشود که نیکی و بخشش کنیم و دست نیازمندان را بگیریم؟ اربعین بهترین فرصت رسیدگی به این امور است. چطور ۱۰ روز برای پیادهروی اربعین، زمان میگذاریم، شایسته است که همین چند روز را برای امور خیر و کارهایی صرف کنیم که هدفش همراستا با هدف قیام اباعبداللهالحسین(ع) است. مستندسازان میتوانند روی این موضوع تمرکز کنند و این قبیل کارها را که جایگزین پیادهروی اربعین شده، سوژه کارهایشان قرار بدهند و به آنها بپردازند. چه ایرادی دارد که در این ایام دستگیر نیازمندان باشیم و این اتفاق را مستند کنیم تا دیگران الگو بگیرند. مهم ثبت هنرمندانه این اتفاقات است. یکی از آسیبهای آثار مستند تولید شده درباره اربعین، عجله برای ساخت اثر بود. اکنون که آن عجله و شلوغی نیست، فرصت تمرکز بیشتر برای ساخت مستند وجود دارد و میتوان از لحاظ فرمی و محتوایی بسیار هنرمندانهتر و شکیلتر به این موضوعها پرداخت.
در واقع این تهدید را میتوان به فرصت تبدیل کرد، یعنی عزاداری افراد شخصیتر شده و درک و معرفتشان از اربعین عمیقتر میشود؟
همینطور است. این شرایط فرصتی را برای عزاداران به وجود آورده است که در خلوت خودشان به هدف قیام حسینی بیشتر بیندیشند و این هدف را به مسائل روزمره زندگیشان تعمیم دهند. این بهترین کاری است که میتوان بیتوفیقی محروم شدن از راهپیمایی اربعین را به فرصت تأمل و تعمق بیشتر روی مفهوم و معنای زیارت اربعین تبدیل کرد.
شما نسبت به مفاهیم و تصاویر تکراری مستندهای تولید شده درباره اربعین انتقاد داشتید، مستندسازان چطور میتوانند از این فرصت پیش آمده برای خلق آثار خلاقه بهره ببرند؟
یکی از آفتهای بزرگ مستندسازی در سالهای اخیر، عجله کردن و کم پرداختن به فرم است که موجب میشود آثار شبیه به هم شوند. فرض کنید یک شیعه آذربایجانی که عاشق زیارت اربعین بوده، اکنون هم از راهپیمایی اربعین محروم است و هم اینکه درگیر جنگی خانمانسوز شده است، میتوان به این سوژهها پرداخت. فرصتهای زیادی وجود دارد که پیشروی مستندسازان قرار گرفته و فقط نیاز به اندیشیدن دارد. آفت بزرگ مستندسازان انقلابی این است که با عجله و پرحجم کار میکنند که موجب میشود پرخطا باشند. امسال کمتوفیقی ما در محروم شدن از پیادهروی اربعین میتواند جایگزین اندیشیدن و تأمل برای خلق آثار جذابتر شود.
البته تولید مستند در این شرایط هم دشوارتر میشود به هر حال سالهای پیش مستندسازان با دوربینشان به دل واقعه میرفتند و در حین پیادهروی اربعین، سوژههایشان را پیدا میکردند، اما در حال حاضر مستندسازی با موضوع اربعین در شرایط فعلی نیاز به پرداخت و زمان بیشتری دارد؟
ذات و طبیعت مستندسازی سخت است و مستندساز باید به نگاه متفاوت برسد و تا به این نگاه نرسد، جهان ذهنیاش شکل نمیگیرد که قابل ارائه باشد. بزرگترین مشکل مستندسازان انقلابی این است که کارها را دمدستی جمع میکنند نه فقط در حوزه اربعین که در بسیاری از حوزهها. بسیار پرخطا کار میکنند و اشتباههای زیادی به لحاظ فرمی و محتوایی دارند که مخاطب را پس میزند. اکنون فرصت خوبی است که با هدفگذاری، تمرکز درست و زمان گذاشتن، به موضوع اربعین بپردازیم.
عدهای بر این باورند که تعطیلی موقت راهپیمایی بزرگ اربعین ممکن است از شور حماسی در بین عزادارنش بکاهد، آیا مستندسازان میتوانند شور توأم با شعوری که در ذات این آیین باشکوه وجود دارد را در آثارشان نشان دهند؟
فرصت و قابلیتهای زیادی وجود دارد، ولی باید ببینیم چقدر از این فرصتها استفاده میشود. مستندسازی یک کار شخصی نیست و نیاز به هدایت و مدیریت فرهنگی دارد. در واقع مدیران فرهنگی و رسانهای باید سفارش تولید اثر بدهند، آنها باید بهروز شوند و به مستندسازان جهت دهند. قطعاً این قابلیت در مدیران فرهنگی و رسانهای ما باید تقویت شود. وقتی تهدید کرونا موجب شده راهپیمایی اربعین موقتاً تعطیل شد، چطور میشود همراستا با روح و مفهوم زیارت اربعین، تولید اثر داشت؟ این نیاز به جهتدهی مدیران فرهنگی دارد که نیازمند بهروز شدن هستند.
این موضوع بیشتر متوجه مدیران تلویزیون است، به هر حال به دلیل تعطیلی موقت آیینهای عزاداری اربعین، بار سنگینی بر دوش تلویزیون برای تأمین برنامه در این مناسبت است؟
به نظرم ماجرا فراتر از مدیران تلویزیون است. نهادهای فرهنگی زیادی داریم که مسئولیت تولید محتوا را بر عهده دارند، اگرچه تلویزیون هم بخش مهمی را تشکیل میدهد. این مشکل را همواره با مدیران فرهنگی و رسانهای داشتیم که نمیدانند چه میخواهند، نمیتوانند درست سفارش بدهند و خط مشی تعیین کنند. منتظر میمانند و هر کسی کاری انجام داد، پخش میکنند. اینطور نیست که فعالانه با ماجرا مواجه شوند و سفارش بدهند، منفعلانه برخورد میکنند تا ببینند چه کاری ساخته شده تا نمایش بدهند. بهانههای زیادی هم دارند از کمبود بودجه بگیرید تا محدودیتهای دیگر.
آیا این نگاه در بین مدیران فرهنگی وجود دارد که مستند یکی از کمهزینهترین و کمدردسرترین تولیدات تصویری است؟
متأسفانه بله، در حالی که مستند میتواند بسیار باشکوه و پرهزینه باشد. جای مستندهای الف در تلویزیون خالی است و اصلاً قبول ندارم که مستند، کار دمدستی و ارزانقیمتی است. چرا نباید یک تیم پژوهشی قوی روی موضوع مستند کار کنند؟ چرا نباید پروداکشنهای خوب داشته باشیم و مستندهایمان را در خارج از کشور نمایش دهیم؟ چرا خودمان باید مستندهای خودمان را تحمل کنیم؟ چرا به فرم مستندها نمیاندیشیم؟ اینها نکات مهمی هستند که باید به آنها توجه شود.
به نظر شما تلویزیون برای تولید برنامههای جدید در عزاداریهای آخر ماه صفر، پیشبینی داشته است یا همچنان از برنامههای آرشیوی استفاده خواهد کرد؟
مخاطبان به باری به هر جهت بودن تلویزیون و حفظ وضع موجود عادت کردهاند. تعجب نمیکنیم اگر کاری انجام نشده باشد، ولی اگر کار خوبی انجام شده باشد، قدر میدانیم و سعی میکنیم به آن ضریب بدهیم، ولی من خیلی چشمم آب نمیخورد که امسال کار شاخص و ویژهای داشته باشیم.
کرونا یک اتفاق تاریخی است که ابعاد زندگی ما را در همه ساحتها دچار تحول کرد به ویژه در حوزه مناسک دینی، امسال مستندسازان در ثبت عزاداریهای عاشورا و تاسوعا چقدر فعال بودند؟
عزاداری اباعبدالله(ع) در بستر شرایط کرونایی سوژه بسیار قشنگی بود که میشد کارهای ارزشمندی درباره آن ساخت، پرداختن به اینکه محدودیتهای کرونا چه تأثیری روی بزرگترین آیین تاریخی شیعیان گذاشته است. متأسفانه من تاکنون کار شاخصی ندیدم و امیدوارم کارهایی در دست تولید باشد. البته این سوژهها باید درخواست و سفارش داده شوند، یعنی از سوی نهادهای فرهنگی متولی اعلام نیاز شود. ضمن اینکه مقدمات و بودجه ساخت این مستندها باید تأمین شود، ولی نهادهای فرهنگی آن چنان که باید فعال نبودند. از مستندهای خوب وحید چاووش یا سیاوش سرمدی درباره اربعین، زمان زیادی میگذرد. چند بار قرار است این مستندها از تلویزیون بازپخش شود؟ تعداد کارهای خوب در اینباره انگشتشمار است، در حالی که باید از بزنگاههای تاریخی برای تولید آثار کیفی، بیشترین بهره را برد.
نظر شما