امام رضا(ع) پس از آنکه به ایران آمد و ولایتعهدی را قبول کرد، افزون بر بُعد علمی و معنوی، به یک چهره سیاسی جهانی نیز تبدیل شد. ملاقات با سفیران و نمایندگان دیگر کشورها، گفتوگوهای تمدنی با نحلهها و پیروان دیگر ادیان آسمانی و ابراز رفتار اسلامی با اقلیتهای مذهبی گواهی بر جهانی بودن شخصیت آن حضرت است. از این رو جا دارد شخصیت آن حضرت از زوایای متعددی تبیین گردد تا جهانیان از ایدههای آن حضرت بهرهمند شوند. گفتوگوی تمدنی در سیرۀ عملی و سیاسی آن حضرت که موضوع این نوشته است، بخشی از ابعاد شخصیت آن امام است.
۱. ضرورت کاربرد عقل
عقل حجتی خدادادی است که تمام انسانها فارغ از هر دین و آیینی آن را پذیرفته و به دادههای آن احترام میگذارند؛ چراکه بهکارگیری عقل در کنار علم دستیابی به هدف را آسان میکند. از این رو، در هر گفتوگویی باید عقل را معیار قرار داد و از زورگویی و برتریطلبی پرهیز کرد. این ضرورت را از امام رضا(ع) بیاموزیم که در گفتوگوهای علمی خود، از عقل بهره میگرفت و با استفاده از استدلال کلامی، امور نظری را به امور بدیهی ارجاع میداد و برای طرف مقابل قابل فهم میساخت. گفتوگوی آن حضرت با جاثلیق پیشوای عیسویان، رأس الجالوت پیشوای یهودیان، هُربز اکبر پیشوای زردشتیان، عمران صابی و سلیمان مروزی همه و همه نمونههایی از گفتوگوی تمدنی آن حضرت است.
۲. تکیه امام رضا(ع) بر مشترکات
آنچه در گفتوگوی تمدنی ضرورت دارد، بدست آوردن اصول مشترک و استفاده از آن در گفتوگوهاست؛ چراکه گفتوگو بدون داشتن زبان مشترک، به تلاش برای گفتوگو میان دو شخص نابینا و لال میماند. آنی که نابیناست اشارههای شخص لال را نمیبیند و آن دیگری که کر و لال است، گفتههای وی را نمیشنود.
امام رضا(ع) که به مشترکات عنایتی خاص داشتند، در گفتوگوهای تمدنی خود، از مشترکات میان اهل کتاب مانند خدا، معاد، بعثت و عصمت پیامبران، نزول کتابهای آسمانی و مانند آن استفاده میکردند. گفتوگوی آن حضرت با یکی از مسیحیان که حضرت عیسی را ابنالله و پسر خدا میدانست، نمونهای از این گفتوگوهاست. آن حضرت با محوریت خدا که اصلی مشترک است، به آن فرد مسیحی فرمود: ما به حضرت عیسی(ع) ایمان داریم و بر آن حضرت هیچ ایرادی نمیگیریم، جز آنکه اندکی از وقت خود را به عبادت اختصاص میداد. آن مرد نصرانی برآشفت و گفت: این سخن شما برخلاف رویه عبادی حضرت عیسی(ع) است؛ چراکه او شبزندهدار بود و پیوسته خدایش را عبادت میکرد. امام فرمود: پس میپذیرید که جناب عیسی بنده بود نه خدا. (صدوق، توحید، ص ۴۲۲)
۳. رفتار کرامتمندانه با طرف مقابل
هر چند گفتوگو و مناظره در مواردی مستلزم رویارویی و نقد و حتی رد دیدگاه طرف مقابل است، اما معنایش این نیست که در گفتوگوها میتوان به طرف مقابل تاخت و به او اهانت کرد؛ زیرا اگر در گفتوگوها ادب کنار رود و توهین به طرف مقابل مجاز شمرده شود، از قوت برهان کاسته میشود و به تدریج، استدلال و برهان جای خود را به درشتی میدهد و هر گاه پای درشتگویی به میان آید راههای حقگویی و حقیابی روی طرفهای گفتوگو مسدود میشود. به قول سعدی:
دلایـلْ قـوی بایـد و معنـوی
نه رگهای گردن به حجّتْ قوی!
امام رضا(ع) در مقام گفتوگو نه تنها طرف مقابل را تحقیر نمیکرد، بلکه اگر اطرافیان و تماشاگران نیز وی را به تمسخر میگرفتند آنها را دعوت به ملایمت میکرد. ماجرای مناظره آن حضرت با سلیمان مروزی نمونهای از این واقعیت است. آن گاه که امام(ع) تمام راههای جواب را بر سلیمان بست و او شروع به تناقضگویی کرد، حاضران به او خندیدند، اما امام آنها را از این کار نهی کرد و فرمود: با سلیمان به ملایمت رفتار کنید. (عبدالحمید نجفی، مناظرات ستاره هشتم، ص۱۱۰ تا ۱۴۳)
۴. تحمل اهانتها در گفتوگو
نه تنها پیشدستی در اهانت به طرف مقابل در گفتوگوها نارواست، مقابله به مثل نیز غیراخلاقی است؛ یعنی نباید با استفاده از منطقِ «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن»، زشتی را با زشتی و نادرستی را با نادرستی پاسخ داد؛ چراکه در گفتوگوی تمدنی و حقجویانه، اهانت و ناسزاگویی راه ندارد. انسان در مناظرات علمی باید از قدرت علمی خود بهره بگیرد و آنچه در چنته دارد، بروز دهد. این را از امام رضا(ع) بیاموزیم که رفتار کریمانه آن حضرت با مردم زبانزد عام و خاص بود. رفتار آن حضرت با فرد خشن و کینهتوزی مانند عیسی بن یزید جَلُّودی، نمونهای از رفتار کریمانه آن حضرت با دیگران است. (صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص ۱۷۲)
۵. استناد به منابع مورد قبول مخاطب
یکی از آداب گفتوگوی تمدنی این است که هر یک از دو طرف گفتوگو باید به مبانی اعتقادی طرف مقابل آگاه باشند تا بتوانند به استناد مبانی مورد قبول طرف مقابل، گفتوگو را دنبال کنند. این شیوه از جمله مواردی است که در مناظرات امام رضا(ع) از برجستگی خاصی برخوردار بود. مناظره آن حضرت با جاثلیق مسیحی نمونهای از این روش است. امام از وی پرسید: آیا یوحنّای دیلمی را قبول داری؟ او پاسخ داد: آری. امام پس از آن، بر رد عقیده او عبارتهایی از انجیل یوحنا قرائت کرد و نسطاس رومی و رأس الجالوت یهودی را بر این مطلب شاهد گرفت و وی را وادار به اقرار و اعتراف کرد. (شریف قرشی، پژوهشی در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ص ۲۱۹ و ۲۲۰)
۶. داشتن انصاف در شنیدن سخن طرف مقابل
کم نیستند افرادی که در گفتوگوها حریفان را هیچ میشمارند، اما باید بدانند همه مبانی گفتوگوی درست، ریشه در آن قاعده طلایی دارد که از همگان میخواهد تا با دیگران به گونهای رفتار کنند که دوست دارند با آنان رفتار شود؛ چراکه گفتوگو جاده دوطرفه است که افزون بر گفتن، مستلزم شنیدن نیز هست؛ بنابراین هر کس که دوست دارد در گفتوگو سخنانش شنیده شود و ایدههایش مسخ نگردد، از او نیز انتظار میرود به حرف دیگران گوش دهد تا اگر حق باشد، بپذیرد. این فضیلت اخلاقی را از امام رضا(ع) بشنویم که در یک جا خود آن حضرت فرمود: از خودت برای دیگران طوری خرج کن که دوست داری برایت خرج کنند. (صدوق، امالی، ص ۳۱۱) و در جای دیگر شیخ صدوق به نقل از ابراهیم بن عباس در اشاره به رفتار آن حضرت در این باره چنین آورده است که گفت: هیچ گاه ندیدم امام رضا(ع) در گفتوگو با دیگران سخن کسی را قطع کند. (صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۱: ص۱۹۷)
۷. حفظ آرامش لازم
یکی از آداب گفتوگو برخورداری از آرامش و انصاف است تا طرف مقابل با آزادی و راحتی بتواند بپرسد و به بحث ادامه دهد. رفتار امام رضا(ع) نمونه و مصداق بارز این واقعیت است. آن حضرت در طول گفتوگوهای خود با دیگران، تسلط و آرامش خوبی داشت و در برخی موارد نیز گل لبخند بر لبانش شکوفا میشد و حتی اگر طرف مقابل، سخنی علمی و استدلالی قابل قبول داشت، ضمن تأیید آن، او را تحسین میکرد. (قلندری، هشتمین امام، ص۴۰)
منبع: روزنامه قدس
نظر شما