تحولات لبنان و فلسطین

صرف‌نظر از اینکه اطلاعات منتشر شده در خصوص آمارهای طلاق، روندی صعودی و یا نزولی را نشان می‌دهد؛ آنچه اهمیت دارد نحوه رفتار جامعه با این پدیده و چگونگی کنار آمدن با آن است.

نگذاریم «طلاق» طبیعی» شود...

قدس آنلاین: صرف‌نظر از اینکه اطلاعات منتشر شده در خصوص آمارهای طلاق، روندی صعودی و یا نزولی را نشان می‌دهد؛ آنچه اهمیت دارد نحوه رفتار جامعه با این پدیده و چگونگی کنار آمدن با آن است. برای مثال انعکاس خبر ازدواج و پس از مدت زمان اندکی طلاق سلبریتی‌ها و به‌ویژه هنرپیشه‌های سینما و تلویزیون در رسانه‌ها در رواج این پدیده در جامعه بی‌تأثیر نیست و به اعتقاد متخصصان موجب شکسته شدن قبح طلاق در جامعه خواهد شد. از سویی دیگر ممکن است اهمیت دادن به برخی از مؤلفه‌های مؤثر در ازدواج همچون مسائل اقتصادی به کمرنگ شدن ازدواج‌های رسمی بینجامد. از این رو لازم است با نگاهی واقعی‌تر به این موضوع، به درمان آن بیندیشیم.

شکسته شدن قبح طلاق و کم‌ارزش شدن ازدواج

افسر افشارنادری، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس در گفت‌وگو با ما می‌گوید: در دو دهه گذشته نقش سلبریتی‌ها در گسترش پدیده طلاق مؤثر بود چون نوع کارِ هنرمندان به‌نحوی بود که می‌توانستند نمادی برای دیگران باشند. بنابراین افشاکردن و بزرگ‌ جلوه دادن طلاق یک یا چند بازیگر می‌توانست موجب شکسته شدن قبح طلاق و کم‌ارزش شدن ازدواج شود، اما اکنون این اتفاق تأثیر چندانی در افزایش و یا کاهش طلاق ندارد و کمتر کسی به طلاق به عنوان یک پدیده زشت نگاه می‌کند و برای بسیاری از خانواده‌ها به یک پدیده طبیعی تبدیل شده است. بنابراین ارائه یا پنهان کردن آمار طلاق تأثیری در افزایش یا کاهش آن ندارد.

افشار نادری با اشاره به اینکه مسائل خانواده و به طور کلی مسائل اجتماعی تک‌عاملی نیست، ادامه می‌دهد: مسائل اجتماعی مانند حلقه‌های زنجیر با هم مرتبط هستند و نمی‌توان گفت یک عامل موجب گسستگی این زنجیر می‌شود. در واقع مجموعه‌ای از عوامل موجب می‌شوند در یک جایی از این زنجیر شکافی ایجاد شده و یک پدیده اجتماعی مثل طلاق رقم بخورد.

گسست خانواده و افزایش طلاق

به گفته وی برای خانواده و به‌ویژه برای ازدواج نیز همین اتفاق افتاده است؛ به طوری که مجموعه‌ای از عوامل در یک دوره از تاریخ اجتماعی دست به دست هم داده و موجب گسست خانواده و در نهایت منجر به افزایش آمار طلاق در جامعه شده است. اما اینکه بخواهیم مهم‌ترین عوامل این مقوله را بررسی کنیم، باید بگوییم در این خصوص نظرهای متعددی وجود دارد. از یک سو برخی، مسائل اقتصادی را مهم‌ترین عامل افزایش طلاق عنوان می‌کنند و از سوی دیگر عده‌ای اعتقاد دارند در گذشته هم مشکلات اقتصادی وجود داشته و بسیاری از زوج‌ها زندگی مشترک را در یکی از اتاق‌های خانه پدری خود آغاز می‌کردند و با تلاش و صبوری به‌تدریج مستقل می‌شدند. عده‌ای مدرنیته شدن دنیای امروز را مهم‌ترین عامل طلاق می‌دانند که در پی آن مسائل فرهنگی، رسانه‌ای و فضای مجازی، منجر به تغییر ذهنیت و سبک زندگی افراد جامعه می‌شود که در نتیجه بی‌مسئولیتی و ترویج فردگرایی را در جوامع رقم زده و موجب می‌شود برخی از جوانان تصور کنند بدون ازدواج هم می‌توان زندگی کرد. امروزه ما به‌اصطلاح می‌گوییم گزینه‌هایی وجود دارد که با ازدواج رسمی رقابت می‌کنند و یکی از این موارد ازدواج‌های به اصطلاح سفید و دوستی‌های قبل از ازدواج است که متأسفانه برخی از جوانان این سبک ناهنجار اجتماعی را بر ازدواج که هنجاری پسندیده و در عین حال پر مسئولیت است، ترجیح می‌دهند.

عوامل ساختاری افزایش طلاق

این جامعه‌شناس می‌افزاید: برخی از عوامل افزایش طلاق در جامعه علل ساختاری دارد یعنی تغییراتی در جامعه رخ داده که خانواده هم تحت تأثیر آن قرار گرفته است. همان‌طور که گفته شد ما از جامعه سنتی به جامعه مدرن گذر کرده‌ایم که این گذر موجب حضور انواع رسانه‌ها و تغییرات باوری شده است. اما عوامل غیرساختاری بسیاری هم توسط همین عوامل ساختاری ایجاد شده که در حوزه‌های مختلف قابل بررسی است.

دکتر افشارنادری با اشاره به نقش مسائل رسانه‌ای در ترویج طلاق می‌گوید: در سال‌های اخیر مرزها شیشه‌ای و استفاده از اینترنت و ماهواره در جامعه به معضلی بزرگ تبدیل شده که نهاد خانواده را تهدید می‌کند و با ترویج تنوع‌طلبی طلاق و خیانت را امری عادی جلوه می‌دهد و با اینکه بخش عمده‌ای از این مشاهدات غیر واقعی و گول‌زننده است نقش مؤثری در ترویج طلاق و شکسته شدن قبح آن داشته است.

وی ادامه می‌دهد: آمارهای ارائه شده در خصوص ازدواج و طلاق در جامعه ما مدام تغییر می‌کند و آمارهای صحیحی نیست، در نتیجه نمی‌شود به این آمارها اطمینان کرد، با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد در یک دهه اخیر در بیشتر کلانشهرهای کشور آمار طلاق رو به افزایش و تعداد ازدواج کاهش یافته است و این معضل می‌تواند مشکلات فراوانی را در آینده ایجاد کند.

نقش قانون در افزایش پدیده طلاق

این استاد دانشگاه می‌افزاید: در افزایش پدیده طلاق نباید نقش مسائل قانونی را نادیده گرفت زیرا مسائل قانونی نظیر مسائل مرتبط با مهریه، برگزاری مراسم ازدواج و هزینه‌های سنگین تهیه جهیزیه نقش مؤثری در کاهش ازدواج، ترویج بی‌مسئولیتی و افزایش طلاق داشته است؛ این موضوع تا جایی پیش رفته که اگر جوانان پول هم داشته باشند ترجیح می‌دهند به جای ازدواج که امری پرمسئولیت است، یک خانه، اتومبیل و یا وسیله‌ای لوکس خریداری کنند.

این پژوهشگر حوزه فرهنگ می‌گوید: حوزه‌های اجتماعی نظیر بیکاری، تنوع‌طلبی، تجمل‌گرایی، زیاده‌خواهی و فشار ساختاری در طول تاریخ بسیار بر روابط افراد تأثیر گذاشته و موجب کاهش تاب‌آوری زوج‌ها و افزایش آمار طلاق و شکسته شدن قبح آن شده است و تا جایی پیش رفته که برخی برای پایان زندگی مشترک خود جشنی با عنوان «جشن طلاق» برگزار می‌کنند و بر این باورند طلاق هم به زیبایی ازدواج لایق برگزاری مراسم است.

مهم‌ترین عوامل کاهش طلاق

وی تصریح می‌کند: برای طلاق نمی‌توان یک نقطه شروع تعیین کرد زیرا از ابتدای ازدواج مسائلی به‌وجود می‌آید که هر روز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که طاقت زوجین سلب و به نقطه انفجار تبدیل می‌شود؛ به همین دلیل اعتقاد بر این است که مجموعه‌ای از عوامل خانوادگی و اجتماعی موجب بروز پدیده طلاق می‌شود.

به گفته افشار نادری افزایش پدیده طلاق فرایندی است که در سه دهه گذشته به مرور اتفاق افتاده و طی سال‌های اخیر به یک معضل تبدیل شده است، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت یک‌شبه برای آن راهکار داد. زیرا این مهم نیازمند اصلاح زیرساخت‌های آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و اجتماعی کشور است تا همه حوزه‌ها با یک سیاست‌گذاری درست بتوانند زمینه افزایش ازدواج و کاهش طلاق را فراهم کنند.

وی ادامه می‌دهد: ضرورت دارد علاوه بر سیاست‌گذاران، جوانان و خانواده‌ها نیز در امر ازدواج به مشاوره پیش از ازدواج، داشتن همفکری خانوادگی زن و مرد، داشتن شناخت خانوادگی، نداشتن توقع زیاد و ساده زیستی توجه جدی داشته باشند چرا که این موارد مهم‌ترین عوامل کاهش طلاق و افزایش ثبات زندگی مشترک است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.