قدس آنلاین: علیمحمد مؤدب را با مجموعههای بزرگسالش میشناسیم. مجموعه شعرهای «عاشقانههای پسر نوح»، «مردههای حرفهای»، «سفر بمباران»، «کهکشان چهرهها»، «روضه در تکیه پروتستانها»، «عطر هیچ گلی نیست»، «الفهای غلط» و «همین قدر میفهمیدم از جنگ» در حوزه شعر سپید، نیمایی و کلاسیک بخشی از آثار این شاعر است. آثار او برنده یا نامزد جوایز مختلف ادبی از جمله کتاب سال جمهوری اسلامی شده است. کتاب شعر «لالا لالا کبوتر بال داره» مجموعه لالاییهای رضوی علیمحمد مؤدب با تصویرسازیهایی زیبا و چشمنواز از سولماز جهانگیر است. این نخستین طبعآزمایی این شاعر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به شمار میرود که بهتازگی از سوی انتشارات «بهنشر» منتشر شده است.
انتشار این اثر بهانهای شد تا با علیمحمد مؤدب درباره «لالاییها» گفتوگو کنیم.
* چه شد پس از نوشتن کتابهایی برای بزرگسال و در نخستین تجربه شاعرانگی در حوزه خردسال، به سمت سرودن لالایی رفتید؟
** من سعی کردم در شعر بزرگسال هم قالبها و گونههای مختلف را کار کنم و محدود به یک قالب و فضا نمانم؛ از این رو از قالب مثنوی و شعر سپید گرفته تا این کتاب اخیر که لالاییهایی برای بچههاست در گونههای مختلف شعری تجاربی دارم.
نخستین بار وسوسه سرودن شعر کودک با تولد فرزندانم و آشنایی با دنیای کودکان، به جانم افتاد. از طرف دیگر هم میدانستم این حوزه جای کار و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این در حالی است که کاربرد شعر و شعر کاربردی در جامعه ما متأسفانه مغفول مانده است.
من معتقدم تمام توان شاعرانمان در حوزههای معدودی صرف میشود، یک شاعر به غزل علاقهمند میشود و با سرودن غزل پیر میشود اما من در شعر بزرگسال سعی کردم اینطور نباشم و به این اندیشه رسیدم تمرینی در حوزه شعر کودک داشته باشم. برای وارد شدن به این عرصه هم تجربیاتی مانند زمزمه لالایی برای بچههایم و مطالعاتی در این زمینه داشتهام و سعی کردم نگاهی حرفهای به این ادبیات داشته باشم.
برای ما که مدام در حوزه شعر بزرگسال کار کردیم تغییر فضا دلنشین است و طراوت میآورد. ممکن است ناوارد باشم اما موجب خوشحالیام است باز هم در این حوزه کار کنم.
لالاییها معمولاً برگرفته از ادبیات فولکلور و عامیانه است؛ لالاییهای مذهبی در بین مردم چه جایگاهی دارد؟
اتفاقاً وقتی میخواستم این لالاییها را بنویسم به این نکته توجه داشتم حرم امام رضا(ع) در ایران ظرفیت بزرگ فرهنگی است که باید انواع محصولات فرهنگی همیشه در آن تولید شود و فقط به یک زیارت بسنده نشود تا زائر هم خاطره حرم را با خود به شهرش ببرد هم بخشی از این فرهنگ را.
علاوه بر مطالعه در حوزه رضوی، یک دوره لالاییهای ایران را مطالعه کردم که بسیار با مضامین مذهبی گره خورده و برخی از شعرها متأثر از آن لالاییها سروده شده و حتی مطلع یکیشان همان مطلعی است که در لالاییهای قدیمی گفته شده است. مطالعاتی هم در مورد بیان، زیباییشناسی و حدود پرش زبانی و محتوای لالاییها داشتم و امیدوارم این مشق مورد اقبال مردم قرار گیرد.
در اشعارتان برای بزرگسال بهویژه در سبک شعر سپید، به عاشقانه سرودن توجه خاصی داشتهاید؛ از این عشق در لالایی چه استفادهای کردید؟
خوشحالم بگویم در این دو دهه هرچه شعر گفتم، عشق و مهربانی زیرساخت و ژرفساخت اصلی سرودههایم بوده و این را هم از مادرم دارم که به مهربانی بیشائبه، ضربالمثل است که در این کتاب هم قطعاً جلوه دارد. بهویژه اینکه گل قصه هم حرم اهل بیت(ع) است که محبت را از آنجا دریافت میکنیم. من سعی کردم در سرایش این اشعار، آرامشی را که کودک پیش از خواب به آن نیاز دارد به فضای مذهبی گره بزنم و محبتی را که از یک کانون پر از مهر به ودیعه میگیرم و در این اضطراب هستی نیاز است را منتقل کنم. نظامی شاعر بزرگ، بیتی دارد که من دوستش دارم:
چون نام توام جاننوازی کند/ به من دیو کی دستیازی کند
* در سرودن این لالاییها به زندگی و شخصیت امام رضا(ع) توجه داشتهاید. چه وجهی از زندگی امام رضا(ع) را دستمایه این لالاییها قرار دادید؟
** در حوزههای مختلف مثل شناخت کودک از امام رضا(ع) میتوان خیلی کار کرد. در مطالعاتی که درزمینه زندگی و روایات حضرت داشتم دیدم نماز باران جای کار دارد و در لالاییهایم به آن پرداختم، موضوع «آهو» در فرهنگ مردم جا افتاده است و البته من هم از این المان استفاده کردم، همچنین از کلمه «فرشته» بنا بر این باور که حرم محل رفت و آمد فرشتگان است. این عناصر برای کودک قابل فهم است و در ذهنش باقی میماند و در ایمان او به غیب مؤثر است. از این رو موضوع شعر رضوی فرصتی است که کودکان را با کلمه فرشته آشنا کنیم. از آنجا که من علوم قرآنی خواندم تصمیم بر این شد تصویرگری فرشته هم در کتاب استفاده شود تا به آن مسئلهای که در قرآن نیز به آن اشاره شده، نزدیک شود.
همچنین در این لالاییها به عناصری مانند زیارت و دیدار امام(ع) نیز توجه شد.
* به نظر میرسد بعضی از این لالاییها مشکل وزن دارد؛ نظر شما چیست؟
** کتاب هنوز دست من نرسیده و ندیدهام، اما شنیدهام در یکی دو جا ظاهراً یک لا از لالا لالاها افتاده و همین وزن را به هم ریخته است. متأسفانه نه از سوی من، نه هیئت ارزیاب و ویراستار این مشکل دیده و برطرف نشده است.
* لالاییها در میان خانوادهها و بهویژه مادران امروز چه جایگاهی دارد؟
مادران ما در لالاییهایشان از آرزوهای خود میگفتند و رؤیا میبافتند. این لالاییها بیشتر کارکرد روانشناسانه داشت و البته برای آرامش خود مادر هم بیتأثیر نبود.
لالاییهای این کتاب هم با حرم امام رضا(ع) و کربلا گره میخورد. آرزوی زیارت آرزوی بسیاری از مادران بوده که این مفهوم به ادبیات فولکلور ما هم وارد شده؛ این مفاهیم به من در نوشتن این اشعار کمک کرد.
لالاییها به عنوان میراث مادران، معادنی هستند که باید کاربرد امروزی پیدا کنند و به کار آیند.
به طور کلی هر جا به ساحت عبودیت و به لحظات پاکی انسان نزدیک میشویم، خود به خود به سمت شعر میرویم. در مواجهه با کودک، این فرصت ناب شاعرانگی، موجب زمزمه لالایی میشود.
برای پاسخ به پرسش شما باید بگویم نمیدانم مواجهه مادر امروز با این حس ناب شاعرانگی چگونه است. با توجه به وضعیت تمدن ما آیا مادری یک پدیده رو به انقراض است و از مادری به سمت پرستاری آنهم به مفهوم مدرنش میرسیم؟ به نظر میرسد یک الگوی آمریکایی مادری در حال شکلگیری است که البته سبک زندگی جدید و نیاز به اشتغال زنان به این نوع مادری دامن زده است. باید دید جایگاه مادری از چه ناحیهای آسیب میبیند. از طرفی دختران ما هم کودکی در اطرافشان نمیبینند که مادری را تمرین کنند، در حالی که مادرانگی مثل یک رشته دانشگاهی نیاز به تمرین و تجربه دارد. علاوه بر آن، ذهنیتها برای مادر شدن بسیار منفی است و این پدیده تازهای است که حاصل عوامل مختلف است.
چه ضرورتی دارد لالاییهای مذهبی برای کودکان گفته شود؟
تجربه شخصی من از حرم رفتن با کودکانم این بود که بچههایم پس از زیارت دوست داشتند خرید کنند. به کتابها که نگاه میکردم میان آنها اثری نمیدیدم که بچهها به عنوان ذخیره یا سوغات از حرم به شهرشان ببرند. ضمن اینکه نباید تجربه و فهم کودکان از حرم تنها نگاه کردن به چراغها و بازی کردن با مهرها باشد؛ اگرچه اکنون حتی همین فضا نیز برای آنها مهیا نیست و تنها سهمی که کودک میتواند از درک حرم داشته باشد بازی در صحنهای حرم است.
من تلاش کردم با تولید محتوای اینچنینی، زمان و صبر بچهها را برای ماندن در حرم و زیارت بیشتر کنم تا بعد صحنههایی را که دیده مرور و انسش را با این فضا بیشتر کند. ما باید کاری کنیم کودک با ادراک و ابزار خودش به این فضا مهر بورزد. باید محتواهایی برای انس کودک با حرم تولید شود تا هم سلیقه او و هم سلیقه بزرگترها تغییر کند و از حرم که بیرون میآید «کتاب حسنی به شیر گاز دست نزن» را برایش نخرند.
لالایی «لالا لالا کبوتر بال داره»
لالا لالا کبوتر بال داره
کبوتر جان دلی خوشحال داره
کبوتر میپره میره به مشهد
کبوتر میپره بالای گنبد
کبوتر از بالا ما رو میبینه
کبوتر، روی گلدسته میشینه
لالا لالا کبوتر بچه بودم
که با مامان به مشهد رفته بودم
توی حوض حرم بالام شستم
نظر شما