تحولات لبنان و فلسطین

۱۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۷
کد خبر: 726286

تجربه انتخابات یازدهمین دوره مجلس نشان داد که تأکید صرف بر رویکردهای طیفی و جناحی از سوی هر یک از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان، دیگر مانند گذشته راه به‌جایی ندارد و حتی تقابل گفتمانی بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان هم تنور انتخابات را مانند قبل گرم نخواهد کرد. درواقع تجربه انتخابات سال ۹۸ کد رمزی را به جریان‌های سیاسی داد که اگر برای انتخابات ۱۴۰۰ بر اساس آن پیش بروند و راهبرد خود را طرح‌ریزی کنند، پیشتاز انتخابات خواهند بود.

قدس آنلاین: درحالی‌که کمتر از هشت ماه به برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی ‌مانده و باوجود تحت تأثیر قرار گرفتن کشور از شرایط کرونایی، با این حال گروه‌های اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی تحرکات انتخاباتی خود را شروع کرده‌اند و به نظر می‌رسد جدای از آنان برخی مستقل‌ها نیز سودای راه‌یابی به پاستور را دارند و می‌کوشند با عبور از شعارهای چپ و راست، جایی برای خود در میان نامزدهای انتخابات آینده داشته باشند. این چهره‌ها سعی دارند تصویر معتدل‌تری از خود بین مردم و جریان های سیاسی به نمایش بگذارند تا اقبال بیشتری در جذب آرای گروه‌های مختلف داشته باشند.

بااین‌حال گرچه برخی مشکلات درون‌گروهی و استعفاهای متعدد در بین اصلاح‌طلبان دیده می‌شود و میان آنان بر سر معرفی گزینه اصلاح‌طلب واقعی و نه بدلی یا معرفی کردن یا نکردن فردی خارج از اردوگاه اصلاح‌طلبان مناقشه وجود دارد، اما در جناح اصول‌گرایان این مسئله به شکل دیگری بروز کرده و دقیقاً نقطه مقابل این موضوع است. با توجه به تحرکات انتخاباتی افراد مختلف و اظهار نظر آنان به‌خصوص در پی اقبال محسوس مردم به اصول‌گرایان در انتخابات مجلس، به نظر می‌رسد بازار رقابت بین گزینه‌های اصول‌گرا برای جذب هم‌حزبی‌های خود شدید باشد، هرچند برخی از آنان هم می‌خواهند خود را کاندیدای مستقل و فراتر از جریان اصول‌گرایی بدانند تا بتوانند بخشی از آرای موافق اصلاح‌طلبان را هم به‌عنوان آلترناتیو آنان جذب کنند.

از سوی دیگر تجربه انتخابات یازدهمین دوره مجلس نشان داد که تأکید صرف بر رویکردهای طیفی و جناحی از سوی هر یک از اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان، دیگر مانند گذشته راه به‌جایی ندارد و حتی تقابل گفتمانی بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان هم تنور انتخابات را مانند قبل گرم نخواهد کرد. درواقع تجربه انتخابات سال ۹۸ کد رمزی را به جریان‌های سیاسی داد که اگر برای انتخابات ۱۴۰۰ بر اساس آن پیش بروند و راهبرد خود را طرح‌ریزی کنند، پیشتاز انتخابات خواهند بود. بدین‌صورت که گفتمان رسیدگی به مشکلات اجتماعی و اقتصادی عامه مردم فارغ از مطرح‌شدن آن توسط برخی افراد وابسته به گروه‌های سیاسی، گفتمان غالبی بود که در چارچوب شعارهای جناحی قرار نگرفت. گفتمانی که به‌نوعی بازگشت به همان اصول اولیه اعلامی از سوی نظام انقلاب اسلامی بود و حتی پایه‌ریزی انقلاب و همراهی مردم با آن هم به دلیل تکیه بر همان ارزش‌های عدالت‌خواهانه بود.

گرچه بسیاری از تحلیلگران، کارآمدی و داشتن برنامه اقتصادی عملیاتی را هم جزو همین گفتمان غالب می‌دانند و حتی برخی کنشگران سیاسی همچون مرتضی نبوی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نیز بر این باور است که به نظر می‌رسد گفتمان کارآمدی در این دوره از رقابت‌های انتخاباتی، تبدیل به گفتمان مرکزی و غالب در میان کاندیداهای شرکت در انتخابات خواهد شد. گفتمان کارآمدی به این معنا که یک کاندیدا اعلام کند که هم‌افزایی و همکاری میان قوا را برای مرتفع کردن مشکلات ساختاری کشور به‌ویژه در حوزه اقتصادی مورد نظر خود قرار می‌دهد و مردم احساس کنند فردی که سخن از کارآمدی می‌زند، توان و عرضه پیاده‌سازی اعمال وعده‌های خود را در حوزه کارآمدی دارد، همچنین وعده‌های فراتر از توان خود ندهد و توقعات عمومی را به شکل نامتعارف بالا نبرد.

این موضع به حدی پیش رفته که حتی اصلاح‌طلبان بااینکه همواره بر راهبردهای تجدیدنظرطلبانه تأکید داشتند، گفتمان عدالت‌ را به‌عنوان رویکردی برجسته در اظهارات خود در نظر دارند و سعی می‌کنند از طریق آن مردم را با خود همراه کنند. موضوعی که چندی پیش حمیدرضا جلایی پور نیز در یادداشتی بر آن تأکید کرد و نوشت: در انتخابات سال ۸۴ وقتی احمدی‌نژاد در دور دوم در برابر هاشمی رفسنجانی ۱۷ میلیون رأی آورد، اصلاح‌طلبان بیشتر متوجه اهمیت عدالت اجتماعی شدند؛ زیرا ۷ میلیون از ۱۷ میلیون رأی احمدی‌نژاد متعلق به پایگاه سنتی اصول‌گرایان بود، ولی ۱۰ میلیون دیگر متعلق به اقشار ناراضی اقتصادی بود که این شعار احمدی‌نژاد را که «پول نفت را سر سفره‌های مردم می‌آوریم» جدی گرفتند.

اصلاح‌طلبان علاوه بر تلاش برای جذب آرای مردم از طریق چنین شعارهایی، به‌نوعی بدشان نمی‌آید مفهوم عدالت‌خواهی که فی‌نفسه و در درون خود نوعی تجدیدنظرطلبی و مطالبه تغییر شرایط نامطلوب را در پی دارد، برای تغییر برخی ساختارهای مدنظر خودشان دنبال کنند. بااین‌حال به نظر می‌رسد در تعریف گفتمان عدالت‌خواهی یا عدالت اجتماعی و ترسیم مصادیق چنین گفتمانی، اصول‌گرایان وحدت نظر دارند و عموماً بر شرایط اجتماعی و اقتصادی ناشی از نبود عدالت تأکید دارند، درحالی‌که این گفتمان بین اصلاح‌طلبان با مصادیق مختلف و با تکیه هر یک از افراد و گروه‌های وابسته به آن بیشتر بر موضوعات متفاوتی همچون مسائل سیاسی و لزوم آزادی‌های بیشتر یا توجه به زنان و رفع نابرابری‌های اینچنینی پیگیری می‌شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.