قدس آنلاین: بیتردید ولادت انبیای الهی و تربیت آنها بدون توجه و برنامه الهی نبوده است. به تصریح قرآن، آنها قبل از ولادت و در کودکی، پس از تولد تا آخر عمرشان مورد توجه خاص پروردگار متعال هستند. پیامبر خاتم، حضرت محمد(ص) نیز بیشتر از انبیای دیگر مورد توجه خداوند بوده :«فوجدک یتیما فآوی...» ای پیامبر تو درکودکی یتیم و بیپناه بودی، خداوند تو را پناه داد.
در جای دیگر درباره مقام معنوی پیامبر(ص) میفرماید: «ای پیامبر مادامی که تو در بین مردم هستی خداوند آنان را عذاب نمیکند». در آیه دیگر میفرماید: «وما کان لکم ان توذوا رسول الله» یعنی به هیچ وجه شما حق ندارید به پیامبر آزار برسانید. بر این اساس که پیامبران از سوی خداوند مورد حمایت بودند تولد آنان نیز با علائمی بارز و مشخص همراه بود. در ولادت پیامبر اکرم(ص) برخی نشانهها گفته شد که به اجمال به آنها اشاره میشود.
پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) در هفدهم ربیعالاول و در سالی که اصحاب فیل برای خراب کردن کعبه معظمه وارد مکه شدند به دنیا آمد. در هنگام ولادت آن حضرت معجزات و اتفاقاتی به وقوع پیوست که به آنها اشاره می شود:
بسته شدن درهای آسمان به روی ابلیس و پیروان او
از حضرت صادق(ع) روایت شده است که ابلیس به هفت آسمان می رفت و خبرهای سماویه را میشنید. وقتی که حضرت عیسی (ع) متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و چون پیامبر اکرم(ص) متولد شد او را از همه آسمانها منع کردند و شیاطین را با تیرهای شهاب از درهای آسمان راندند. پس قریش گفتند: حتماً وقت تمام شدن دنیا و آمدن قیامت است که اهل کتاب (یهود و نصاری) ذکر میکردند و ما شنیدیم. عمرو بن امیه که داناترین مردم دوران جاهلیت بود گفت: نگاه کنید به ستارههای معروف که مردم با آنها زمانهای زمستان و تابستان را می شناسند اگر یکی از آنها بیفتد، بدانید وقت آن است که همة خلایق هلاک شوند و اگر آنها به حال خود و ستاره های دیگر ظاهر شوند پس امر غریبی اتفاق خواهد افتاد. وقتی رسول خدا(ص) متولد شد، دیوها نیز از حریم آسمانها رانده شدند. آنان که دسترسی به برخی از امور عالم و برخی از اخبار داشته و در زمان پیامبران پیشین میتوانستند به آسمانها و برخی از علوم دسترسی داشته باشند، چنانکه در داستان حضرت سلیمان وآوردن تخت بلقیس فردی ادعا می کند که من آنرا می آورم قبل از آنکه تو از جای خود برخیزی.
نزول بلا برای گناهکاران
و مردم را زمین لرزهای فرا گرفت که به همه جای دنیا رسید تا آنجا که کلیساها ویران گشت و چیزی که جز خدا پرستش میشد از جای خود کنده شد و ستارگانی هویدا گشت که پیش از آن دیده نمیشد و کاهنان یهود از آن در شگفت ماندند.
آسیب دیدن کاخ مستکبران و خاموشی شعله اهل باطل و فروغ نور حق
ایوان کاخ کسری یعنی امپراطور ایران به لرزه درآمد و چهار کنگره آن افتاد و آتشکدة فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد. داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شترانی عربی اسبانی سرکش را میکشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند. طاق کسری از میانش شکست و دو حصه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید. نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید. هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتادند و دریاچه ساوه که سالها آن را میپرستیدند فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه که سال ها بود کسی آب در آن ندیده بود آب در آن جاری شد. تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمی توانستند بگویند و علم کاهنان برطرف شد و سحر ساحران باطل شد و هر کاهن و پیشگویی که بود میان او و همزادی که داشت و خبر ها را به او میداد جدایی افتاد و قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را آلالله گفتند، چونکه آنان در خانة خدا بودند. آمنه مادر پیامبر اکرم(ص) گفت: که چون پسرم بر زمین رسید دستها را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی صدایی شنیدم که قائلی می گفت: زاییدی بهترین مردم را، پس نام او را محمد بگذار.
به صدا درآمدن نوای توحید وشادی کائنات و زنگ خطر برای شرک و مشرکان
از حضرت امیر المؤمنین(ع) روایت شده است که چون آن حضرت متولد شد بتها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که: جاءَ الحق و زهق الباطل إنَّ الباطل کان زهوقا؛ حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل نابود شدنی است. جمیع دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخی و درختی خندید و آنچه در آسمانها و زمینها بود تسبیح خدا گفتند و شیطان گریخت و میگفت بهترین امتها و بهترین خلایق و گرامیترین بندگان و بزرگترین عالمیان محمد(ص) است.
تجلی نور حق و تولد محمد(ص)
مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج از امام موسی(ع) روایت کرده است که چون پیامبر اکرم(ص) از شکم مادر به زمین آمد دست چپ را بر زمین گذاشت و دست راست را به سوی آسمان کرد و لبهای خود را به توحید به حرکت آورد و از دهان مبارکش نوری ساطع شد که اهل مکه قصرهای بصری و اطراف آن را که از شام است دیدند و قصرهای سرخ یمن و نواحی آن را و قصرهای سفید اصطخر فارس و حوالی آن را دیدند و در شب ولادت آن حضرت دنیا روشن شد تا آن که جن و انس و شیاطین ترسیدند و گفتند در زمین امر غریبی رُخ داده است. ملائکه را دیدند که فرود میآمدند و بالا میرفتند و تسبیح و تقدیس خدا میکردند و ستارهها به حرکت آمدند و در میان هوا میریختند.
نظر شما