قدس آنلاین: انتخابات پنجاه و نهمین دوره ریاست جمهوری آمریکا از جهات مختلفی شگفتی آفرین بوده و معیارها و رکوردهای جدیدی را در این کشور بدست آورده است، اما آنچه بیش از همه در این فهرست طولانی جلب توجه میکند اولاً شکستن رکورد مشارکت عمومی در رأی گیری و دوم پررنگ شدن ادعای تقلب در انتخابات از سوی رئیس جمهور مستقر و در پی آن اعتراضات و ناآرامیهای خیابانی است که رفته رفته بیم بدل شدن آن به اغتشاش و درگیریهای مسلحانه هم میرود.
این اتفاق برای نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا یک شوک به شمار میرود و این کشور را در آستانه یک مناقشه داخلی که به سطح جامعه و طرفداران دو نامزد ریاست جمهوری کشیده میشود قرار داده است.
حامیان بایدن و ترامپ در بسیاری از شهرهای آمریکا از جمله نیویورک، واشینگتن، میشیگان و ... از شب گذشته به خیابانها آمدهاند و هم نوا با نامزد مورد حمایت خود یک عده خواستار شمارش کامل آرا و پذیرش نتیجه و گروه دیگر خواهان توقف شمارش آزا، بازشماری در برخی ایالتها و ابطال نتایج در برخی دیگر از مناطق هستند.
در واقع ادعا و خواسته دو نامزد ریاست جمهوری به سطح خیابانها کشیده شده و آمریکا را مستعد آغاز یک دوره سنگین از تشنج و درگیری کرده است.
آنچه در این میان بیش از همه جالب توجه است، اقدامات بی سابقه و خارج از عرف دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور مستقر و رئیس دولت است.
ادعای ربودن و امحای آرا از سوی دموکراتها، ریختن آرای تقلبی بجای آرای ربوده شده به صندوقها، تقلب در انتخابات پستی که دهه هاست در آمریکا انجام میشود و شکایت زودهنگام به دیوانعالی پیش از اعلام قطعی نتیجه انتخابات نشان میدهد ترامپ ابایی ندارد که در صورت شکست به سیم آخر زده، نتیجه انتخابات را نپذیرد یا حداقل با فشار حامیانش و تهدی به آشوب سیستم قضایی و دیوان عالی را برای تغییر نتیجه انتخابات زیر فشار بگذارد.
حال سوال این است که سیستم حاکمه در آمریکا از جمله دو حزب جمهوری خواه و دموکرات، دیوان عالی و لابیهای پشت پرده چه دیدگاهی دارندو چقدر با ترامپ و تبعات روش او همراهی خواهند کرد؟
قدس آنلاین این موضوع را با ابوالفضل ظهرهوند دیپلمات ارشد و تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالملل که سابقه سفارت ایران در چندین کشور خارجی را دارد به بحث و گفتگو گذاشته است.
این دوره از انتخابات آمریکا با وقایع کم سابقه و بیسابقهای همراه بوده است از رکورد بیشترین مشارکت تا صف آرایی مخالفان و موافقان نتایج حتی پیش از مشخص شدن نتیجه نهایی و آغاز اعتراضات و درگیریهای خیابانی حامیان دو نامزد. آقای ترامپ هم تا این لحظه به نظر میرسد قصد ندارد نتیجه انتخابات را در صورت شکست بپذیرد و به دیوان عالی شکایت برده است. مسیر تحولات در ایالات متحده به چه سوی است و تأثیرات ان بر جامعه آمریکا چه خواهد بود؟
** پیش بینی میشد که انتخابات پنجاه و نهم در ایالات متحده با شرایط خاصی برگزار شود و احتمالاً با شرایط پر چالشی توأم شود. خوب این اتفاق در حال رخ دادن است به ویژه که سطح مشارکت از طریق پست در این دوره خیلی بالا بوده که این موضوع از ابتدا زمینه نگرانی جمهوری خواهان و ترامپ را فراهم آورده بود.
اگر آرای پستی در انتخابات آمریکا اثر نداشت، ترامپ قطعاً پیروز انتخابات با تفاوت فاحش بود، نکته جالب اینست که به طور تاریخی دموکراتها تمایل به رأی دادن پستی دارند و جمهوری خواهان حضور پای صندوق های رأی.
آنچه در این دوره ترامپ را واداشته تا نسبت به این روش رأی گیری معترض باشد و مدعی تقلب شود این است که آمار نشان میدهد بطور معمول ۵۰ درصد از دموکرات ها از طریق پست رای میدهند و طرفداران جمهوری خواهان ۲۵ درصدشان بطور معخول رای خود را از طریق پستی میدهند. اما الان چیزی که اتفاق افتاده این است که این آرای پستی است که دارد وضعیت آقای بایدن را تغییر میدهد و قاعدتاً نسبت تغییر باید ۲۵ به ۵۰ باشد ... اما در این دوره اینطور نیست.
در ایالتهای کلیدی تا زمانی که ۶۰ درصد آرا شمارش شده بود پیروزی ترامپ قطعی به نظر میرسید و اختلاف زیادی با بایدن داشت اما به یکباره وقتی آرای پستی شمارش شد در این ایالتها بایدن به سرعت پیش افتاد که این موجب نگرانی ترامپ و ستاد انتخاباتی او شد.
آنچه سبب شده ترامپ و ستاد او و تیم حقوقیاش ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کنند این است که فاصله آقای ترامپ و بایدن در حوزههایی که دموکراتها پیش افتادهاند زیر یک درصد است.
در واقع حجم عظیم آرای پستی نتوانسته با توجه به نسبت معمول گذشته یک سونامی و اختلاف فاحش را رقم بزند بلکه با اختلاف مویی بایدن را جلو انداخته است.
این اختلاف کم ترامپ را ترغیب کرده تا مدعی تقلب در انتخابات یا به تعبیر خوش دزدیدن آرا شده، خواستار توقف شمارش، بازشماری آرا در برخی ایالتها و حتی ابطال نتیجه برخی ایالتها و کانتونها شود.
نکته دیگری که ترامپ را نگران کرده بدنه اجرایی انتخابات است که در واقع کارمندان دولتی هستند که از ترامپ ناراضی و عصبانی هستند و عملاً گرایش به دموکراتها دارند و مواضع و رویکردهای ترامپ که سنخیت چندانی با رویکردهای گذشته ساختار نداشته به عاملی بدل شده که او را به یک فرد تنها بدل کند. نه فقط در داخل ساختار سیاسی آمریکا که حتی در میان متحدان آمریکا در سطح بین المللی.
به عنوان مثال دیدیم که آقای جوزف بورل مسئول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا هنوز شمارش آرا تمام نشده در یک واکنش زودهنگام موضع گیری کرد و گفت "مردم آمریکا حرف خودشان را زدند". این اتفاقی بیسابقه است. یا سخنگوی وزارت خارجه آلمان در واکنش به ادعای تقلب از طرف ترامپ گفت که ما به سنتهای دموکراتیک و نهادهای قانونی ایالات متحده اعتماد داریم. این یعنی تقلبی نمیتواند رخ داده باشد. این نوع رخدادها به ویژه از سوی اروپاییها بیسابقه است.
آیا امکان تقلب و آنچه ترامپ مدعی شده در انتخابات آمریکا وجود دارد یا نه؟
** شاید آنچه ترامپ مدعی شده مثل سرقت آرا یا ریختن آرای تقلبی ممکن نباشد یا صحت نداشته باشد اما برخی تخلفات کوچکتر ممکن است. مثلاً مواردی که گزارش شده که فردی هم به صورت پستی رأی داده و هم با آیدی دیگری در صندوق هم رأی داده یا تلاش کرده رأی بدهد یا در برخی نقاط که جمهوریخواهان بیشتر هستند اختلالهایی در مراکز رأی گیری گزارش شده است.
آنچه جالب است اینکه از سال ۱۹۰۸ تا به امروز هیچ گاه مشارکت در انتخابات آمریکا تا این حد بالا نبوده و در این دوره ۱۵۰ میلیون نفر رأی دادند که بی سابقه است.
اگر قرار بود دموکراتها پیروز شوند سؤالی که تیم ترامپ مطرح میکند این است که چرا اختلاف آرا زیر یک درصد است.
مگر بالا رفتن سطح مشارکت به معنای اختلاف فاحش رأی دموکراتهاست؟ آیا پاسخ منطقی این نیست که طرفداران هر دو نامزد پای کار آمدهاند تا میدان را نبازند؟ عملا هم همین اتفاق افتاده است!
** ترامپ اولا از اول به آرای پستی معترض بوده و تشکیک میکند، و نسبت تغییر آرا را مشکوک میداند، دوم اینکه او شخصیت چالشگری دارد و تمام قد وارد رقابت شده و حاضر نیست با این اختلاف اندک نتیجه را واگذار کند و شکست را بپذیرد.
آنچه احتمال درگیری خیابانی و آشوب را هم فراهم میآورد جدای از تحریکهای که ترامپ انجام میدهد هم همین اختلاف کم آرا و تشکیک کارزار انتخاباتی ترامپ در مورد رأی گیری پستی است.
اگر ترامپ موضوع را به دیوانعالی ببرد که این کار را هم کرده چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا این دیوان ممکن است رأی گیری پستی را لغو یا نتایج را تغییر دهد؟
**خوب همانطور که گفتید ترامپ اعلام کرد که در مورد نتیجه انتخابات در برخی ایالتها به دیوان عالی شکایت کرده است.
اما درست است که در این نهاد نسبت آرا ۶ بر ۳ به نفع جمهوری خواهان است و ترامپ اخیراً یک قاضی جمهوری خواه را برای دیوانعالی معرفی کرد، اما صرف جمهوریخواه و یا دموکرات بودن سبب نمیشود که آن قضات بدون استناد بخواهند رأیی بدهند.
یعنی اگر آقای ترامپ نتواند مستندات و ادله محکم و قابل توچهی ارائه دهد نمیتواند به نتیجه برسد؟
** دو وضعیت محتمل است. دیوان عالی و نظام سیاسی در آمریکا الان دارند ارزیابی میکنند که رأیی که در مورد این شکایت صادر میشود آمریکا را به سمت آرامش خواهد برد یا به سمت تنش. این خیلی مهم است چون مهمتر از منافع در کاندیدا و یا حزب مصالح ساختار است. در این یکی دو روز کانونهای اصلی تصمیم ساز که یکی دیوانعالی است بحث و تبادل نظر خواهند کرد و شاید حتی در سنا هر دو جناح با همدیگر یک رایزنی داشته باشند تا راهی برای آرام کردن فضا بیابند چون در غیر این صورت فضا برای بروز درگیریهای مسلحانه در این کشور وجود دارد.
اگر این اتفاق رخ دهد و درگیری و اغتشاش در خیابانها شکل گیرد رویگرد نظام سیاسی چه خواهد بود. طرف ترامپ را خواهند گرفت یا نتیجه را تأیید و بایدن را به کاخ سفید میفرستند. چون در نهایت این اصطلاح سیاسی واقعیت دارد که نتیجه انتخابات آمریکا جای دیگری و با فاصله از صندوق های تعیین میشود.
** احتمالا در چند شهر این درگیری ها تا چند روز و حتی یک هفته هم در برخی شهرها مثل نیویورک، پرتلند، آتلانتا، مینیاپلیس و دیترویت ادامه داشته باشد، اما در نهایت سرکوب میشود و در نهای ساختار نمیگذارد ترامپ یا بایدن فضا را به جنگ شهری بکشانند.
آنچه مهم است این است که فضا هیچ زمانی در داخل آمریکا تا این حد دو قطبی و خطرناک نشده بود. این اتفاق مهمی است ایالات متحده کشوری است که رؤیاپردازی اش محدود به داخل آمریکا نبود و به عرصه جهانی تسری پیدا میکرد. رؤیای آمریکایی موتور پیشران سیاست آمریکا و بخش بزرگی از نظام بینالمللی بود.این رؤیا امروز و با یک دوره چهار ساله ترامپ فروپاشیده و امروز با کابوس آمریکایی مواجه هستیم که هیچ گاه به رؤیای مشترک قبلی بدل نخواهد شد.
شاید اشتباه دیپ استیتها و کانون های قدرت پنهان در همین بود و نباید اجازه میدادند کار به این صفآرایی و اسلحه کشیدن بر روی هم بکشد.
آیا این بیشتر روش ترامپ نبود که خیلی واضع و بدون پرده پوشی به دنبال دوقطبی کردن ساختارها بود؟
** چرا روش ترامپ دقیقاً همین است اما دموکراتها هم عملاً در این انتخابات چیزی در چنته نداشتند. آنها هم ایجابی عمل نکردند و محور تبلیغاتشان تخریب و نقد عملکرد ترامپ بود.
در دو مناظره عملا دیدیم که هیچ کدام از دو نامزد البته برنامه مدون و مشخصی ارائه ندادند فقط یه یکدیگر حمله کردند.
این درست است که ترامپ شخصیت پوپولیستی دارد. خودش هم میگوید که سیاستمدار نیست و در چارچوب عرف سیاسی عمل نمیکند اما چهار سال پیش هم انتخاب او از سر ناچاری بود و ساختار این انتخاب را انجام داد وگر نه کسی مثل ترامپ نمیتوانست به نامزدی حزب جمهوری خواه برسد و بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا بنشیند.
ترامپ هم نشان داد آمریکا در حال فروپاشی است و چارهای ندارد جز آنکه از همه شعارهایی که در سطح جهان میدادند عبور کنند. عدهای این را پای اینکه ترامپ آدم متعادلی نبود گذاشتند اما اصل ماجرا این نیست. ترامپ است که میتوانست با این رویکرد آمریکا را نجات دهد.
حالا هم آمریکا نه راه پس دارد و نه راه پیش. بازگشت به سیاستهای دوران اوباما هم اقتصاد آمریکا را ویران خواهد کرد. ترامپ با رویکرد نگاه به داخل آمریکا آمد. او با این سیاست که آمریکا پلیس جهان باشد و خودش هزینه آن را بدهد مخالف بود. او میگفت آمریکا کار پلیس بینالملل را انجام میدهد و محصول آن را چین و اروپاییها بردند. به همین دلیل هم به اروپاییها گفت باید دو درصد از جیدیپی خودشان را برای ناتو تخصیص دهند.
او میگفت آمریکا در غرب آسیا برای برخورد با ایران هفت تریلیون دلار هزینه کرد، چه نتیجهای بدست آورد.
او معتقد بود نفوذ آمریکا در نهادهای بینالمللی باید برای تامین منافع ملی آمریکا باشد اما عملاً نتیجه متحدان آمریکا تأمین شده است.
اما مناقشه این روزها در انتخابات آمریکا بر سر سیاست خارجی نیست. موضوع بیشتر سیاستهای داخلی است که بر مردم آمریکا تاثیر دارد؟
** به سیاستهای داخلی هم اگر نگاه کنید، باز آمریکا محور نظام سرمایه داری جهان است. در آمریکا همواره نظام کاپیتالیستی و سرمایه داری حاکم بوده و روشها و مدلهایی که در اروپا و نظامهای سوسیالیستی وجود دارد در آمریکا نمیتواند باشد. در این کشور صرفاً سرمایه حاکمیت دارد و به همین دلیل هم برخی اقدامات اوباما که مغایر نظام سرمایهای بود اعتراض سیستم را هم در پی داشت.
نظام سرمایهداری هرکجا که منافعش اقتضا کند تصمیم میگیرد از جمله خروج نیروهایش از عراق و افغانستان و توافق با طالبان پس از ۲۰ سال جنگ. به همین خاطر است که ترامپ میگوید مالیات را نباید از سرمایه دار گرفت و او باید به روانترین شکل پول بسازد و از محصول نهایی و مصرف کننده آن باید مالیات گرفت.
شما مدعی شدید که ترامپ را در یک شرایط خاص و ناچار یک ساختار و سیستم انتخاب کرد. الان هم به نظر میرسد کار به آنجا میرسد که دوباره همان ساختار باید تصمیم بگیرد. به نظر شما در وضع موجود انتخاب این سیستم با لحاظ همه پارامتر ها کدام نامزد خواهد بود؟
** من فکر میکنم این ساختار نظام حاکمه و سیستم قدرت در آمریکاهم اکنون دچار نوعی گیجی و سردرگمی است.
اگر کرونا نبود ترامپ امروز با فاصله معنیداری بایدن را شکست میداد. تمرکز او بر اقتصاد و تقویت اقتصاد آمریکا بود اما وضعیت ناشی از کرونا و محدودیت ها سبب شد دستاوردهای او تا حد زیادی فروبپاشد.
ساختار آمریکا امروز کاملاً فشل است. ترامپ نظام "اوباماکر" را لغو کرد اما نظام بهداشت و سلامت آمریکا امروز در برابر شیوع کرونا کاملاً فشل و ناتوان است.
پس در واقع حاکمیت نظام سرمایه داری هم به نفع مردم آمریکا تمام نشده و امروز باعث شده ترامپ با چالش انتخابات روبهرو شود؟
** بله، این حرف درست است. نظام سرمایهداری سبب شد با شیوع کرونا ثروتمندان آمریکا ثروتمندتر شوند و مردم عادی فقیرتر. کرونا به مسئله دیگری هم دامن زده و آن شورش اجتماعی است که به یکباره میبینیم حکومت به ناچار یک چهره پلیسی از خودش نشان میدهد.
پلیس در آمریکا قوی است اما اینکه به شدیدترین وجه سیاهان و مردم قشر پایین را سرکوب کند و دولت هم از آن حمایت کند، یک اتفاق مهم بود.
پس اگر حالا انتخابات هم به تنش بینجامد معتقدید ساختار پلیسی آن را سرکوب خواهد کرد؟
** بدون شک اگر اعتراضات بالا بگیرد و به درگیری بینجامد به شدت سرکوب خواهد شد! من فکر میکنم آن ساختار حاکم هم امروز به این نتیجه رسیده که ترامپ هم با آمدن کرونا نتوانست معجزهای بکند و حالا میگویند حالاکه گرایش غالب با دموکرات هاست، شاید بتوانیم محیط داخلی را کنترل کنیم.
آمریکا امروز با دو افول مواجه شده. یکی افول ظرفیت نرم خود در محیط بینالملل و دیگری افول در محیط داخلی. ترامپ تلاش داشت جلوی افول داخلی را با تمرکز بر اقتصاد بگیرد اما کرونا که آمد این افول در حوزه داخلی هم سرعت گرفت. الان دیگر برای ساختار حاکمه آمریکا جلوگیری از یک سقوط داخلی مهم است.
پس با این وصف شما معتقدید ساختار با ادعای ترامپ در مورد تقلب به دلیل تبعات داخلی و احتمال آشوب اگر مستند جدی نداشته باشد همراهی نخواهد کرد؟
** بله معتقدم همراهی نخواهند کرد. ترامپ به نظرمن دیگر تمام شد. شاید بهتر باشد بگویم ترامپ را تمام کردند. دیگر صرف نمیکند او را نگه دارند. بالاخره الکترالها در ایالتها بخش عمده شان سناتورها و نمایندگان کنگره هستند و قبل از انکه منافع حزبی را در نظر بگیرند منافع ساختار را مد نظر دارند.
اگر لازم باشد ساختار قدرت ترامپ را هم به راحتی کنار میگذارد و واهمهای هم ندارد. ترامپ هم در نهایت ممکن است قهر کند و برود. ولی بعید است که کار به جنگ خیابانی بکشد. ترامپ هم واقعا آدم جنگی نیست اگر چه شعارش را میدهد. دموکراتهای خیلی جنگی ترند. همین اوباما که شعارهای حقوق بشری میدهد اتفاقاً بیرحمتر و خشنتر عمل کرد.
ترامپ بیزینس من است و به خروجی کار که دلار عاید آمریکا کند نگاه میکند. لذا آقای ترامپ به نظر من کارش تمام شده و یک مهره سوخته است، چون اگر بخواهند او را برگردانند و در قدرت حفظ کنند هم در داخل هزینه سنگینی دارد و هم در عرضه سیاست خارجی تبعات زیادی دارد.
الان کار با اروپا و چین و روسیه برای آمریکا قفل است با ایران دچار بحران هستند. در غرب آسیا تکلیف آمریکا معلوم نیست. باید از این وضعیت خارج شوند.
بحران امروز آمریکا این شرایط دو قطبی است و کرونا هم این شرایط دو قطبی را تشدید کرد و مشکلات زیر پوستی آمریکا را رو آورد.
یعنی پیشبینی میکنید که بایدن به کاخ سفید میرود؟
** اگر اتفاق خاصی رخ ندهد اینگونه است. اما نباید احتمالات را هم نادیده گرفت. درصد ضعیفی ممکن است که ترامپ از راه شکایت و اعتراض بتواند نتیجهها را تغییر بدهد.
مردم آمریکا هم مردمی نیستند که برای رضای خدا سینه بزنند. آنها با بالاترین سطح رفاه و مصرف خودگرفتهاند. اتفاق جالب دیگر اینست که انتظار میرفت طرفداران ترامپ دست به اعتراض و آشوب بزنند و دست به اسلحه شوند در حالی که اولین اعتراضها را حامیان بایدن و در حمایت از لزوم شمارش کامل آرا آغاز کردند.
این حامیان ترامپ و به اصطلاح "اینوایتها" بودند که به اسلحه فروشیها هجوم برده و خودشان را مسلح کردند که اگر با پیروزی ترامپ با خشونت و اعتراض سیاهان مواجه شدند بتوانند از خود دفاع کنند. اما آنها مرد جنگیدن برای ترامپ نیستند چون قشر برخوردارند.
اما عملا حالا طرفداران بایدن که قشر کم درآمد و سیاهان هستند انگیزه بیشتری برای اعتراض دارند. تنشها و اعتراضهای امروز ریشهاش در سمت حامیان سیاه و قشر محروم است. اگر بایدن برنده شود طبقه فرودست که مستعد اعتراض است آرام میشود.
انتهای پیام/
نظر شما