قدس آنلاین: از اواخر سال گذشته که تصویر مردم قرنطینه شده شهر ووهان چین را در شبکههای اجتماعی میدیدیم گمان نمیکردیم آمار فوتیهای ما در روز به بیش از ۵۰۰ نفر برسد؛ بیش از سقوط روزانه یک هواپیما در کشور به دلیل این بیماری کشته بدهیم، اما متأسفانه در چنین روزهایی شاهد از دست رفتن هموطنان خود هستیم در حالی که با رعایت برخی مسائل مثل ماسک زدن میتوانیم از وقوع بحرانها جلوگیری به عمل بیاوریم. واقعیت این است که برخی از مردم با زدن ماسک مخالفاند یا به نوعی لجبازی میکنند. برای تبیین بهتر این موضوع به سراغ افشین طباطبایی، جامعهشناس رفتیم تا دلایل لجبازی مردم را با مسئله مهمی که خطر تهدید جانی در پی دارد واکاوی کنیم.
به نظر شما عمدهترین دلیل لجبازی برخی از مردم با ماسک زدن در مجامع عمومی چیست؟
اگر امروز برخی از مردم ماسک نمیزنند دلایل متفاوتی دارد؛ از لجبازی با دولت گرفته تا مشکلات اقتصادی و تربیت خانوادگی و اجتماعی. مردم تصور میکنند دولت توجهی به معیشت آنها و رفع تورم و گرانی ندارد و چون سفره آنها خالی از معیشت است با دولت در زدن ماسک لجبازی میکنند.
از سوی دیگر بخش مهمی از لجبازی که عموماً افراد از خود نشان میدهند ریشه در فرهنگ اجتماعی و خانوادگی ما دارد. ایرانیان از گذشتههای دور بر این باور بودهاند حاکمان و دولت با مردم صادقانه سخن نمیگویند، آنها به فکر تأمین منافع خود هستند. عدم اعتماد به آمارهایی که اصولاً از سوی رسانههای دولتی داده میشود نیز میتواند دلیل عمده برخی از لجاجتها با زدن ماسک باشد.
فضای خانواده چقدر به تربیت و پرورش انسانهای لجباز کمک میکند؟
اساساً لجبازی در تربیت خانوادگی ما وجود دارد و دیده میشود. در بسیاری مواقع شاهد لجبازی فرزندان با والدین برای گرفتن امتیازهای ویژهای هستیم. مطالعه برخی از اختلافات زناشویی نشان میدهد لجبازی در رفتار ما نهادینه شده است. بخش بزرگی از لجبازیهای کودکانه چه در محیط خانواده و چه در جامعه، نشأت گرفته از عدم بلوغ ما و برای جلب توجه بیشتر است. وقتی با بحران اجتماعی مثل کرونا روبهرو میشویم میبینیم لجبازی با دولت کار دست مردم میدهد، بخش زیادی از کسانی که ماسک نمیزنند معتقدند اینها شایعه دولتیهاست. بنابراین مردم آنگونه که خود تحلیل میکنند و دوست دارند سخن میگویند و عمل میکنند تا با توجه به واقعیتها تصمیمات درست را اتخاذ کنند.
یعنی به غیر از بحث تربیت خانوادگی، نداشتن سواد رسانهای را هم در این موضوع دخیل میدانید؟
متأسفانه نداشتن سواد رسانهای به این مسائل دامن میزند. به دلیل نداشتن سواد رسانهای است که مردم به جای اینکه به اخبار واقعی اعتماد کنند به سراغ رسانههای معاند یا زرد میروند. این مسئله در میان ما ایرانیان از پیش وجود داشته که به اخبار و اطلاعات در گوشی و زمزمههای خودمانی بیشتر توجه میکنیم. رسانهها و شبکههای اجتماعی هم در سالهای گذشته به درگوشیهای خودمانی افزوده شده و بخشی از مطالب غیرواقعی این شبکهها به چنین مسائلی دامن زده است. متأسفانه امروز مردم چندان روزنامه نمیخوانند، روزنامهخوان زیاد نداریم، این روزها روزنامه خواندن موجب تعجب مردم میشود به این دلیل که مردم سواد رسانهای ندارند و بیشتر به اخبار زرد توجه میکنند. به نظر میرسد ستون پنجم و لشکر سایبری دشمن در نبود آگاهیبخشی و اطلاعات شفاف رسانههای رسمی هر نسخهای که خود میخواهند برای افکار عمومی ما میپیچند و به بدبینی و منفینگری بیشتر مردم به اخبار داخلی دامن میزنند. متأسفانه این رفتارها را نه تنها در خصوص نزدن ماسک بلکه در رانندگیها و رفتارهای غلط دیگری در سطح جامعه میبینیم که به رفتارهای لجبازانه در عرصههای مختلف اجتماعی معروف است. کسانی که این رفتارهای ضد اجتماعی را از خود بروز میدهند اتفاقاً خود را حق به جانب هم میدانند.
اشکال کار از کجاست، از کجا راه را غلط رفتهایم که مردم حتی با مسئلهای که با جان و سلامت جامعه مرتبط است لجبازی میکنند؟
اشکال از آنجا شروع میشود که از همان خانواده، دبستان تا دانشگاه روی تک تک فرزندان و اعضای خانواده کار نشده است. به افراد خانواده آموزش داده نشده همه باید مطیع و پیرو قانون باشیم. حتی هنگام ارائه گواهینامه رانندگی، اصل مهارت رانندگی مهم انگاشته میشود، نه پیروی از قانون! در صورتی که پیش از هر موضوعی باید احترام گذاشتن به قانون و پیروی از قانون مهم انگاشته شود. اگر پیروی از قانون به ما آموزش داده شود بسیاری از مشکلات و معضلات ما در بزرگسالی رفع میشود. چون پیروی از قانون به ما یاد داده نشده با ماسک نزدن به مردم ظلم میکنیم، وقتی بدون زدن ماسک در اجتماع حاضر میشویم یعنی عملاً به جان دیگران تعرض کرده و به بقیه ظلم میکنیم؛ لجبازی که ناشی از تربیت خانوادگی، اجتماعی و بیتوجهی دولت به تغییر مبانی آموزشی است. وقتی پیروی از قانون به مردم آموزش داده نشده باشد هر کسی قانون خود را اجرا میکند و هر جایی که با منافع آنها همخوانی نداشته باشد خبرها را دروغ میخوانند. متأسفانه عدم آموزش پیروی از قانون، ریشهدار شده و موجب پیامدها و صدمههای مختلفی برای ما شده است.
خانوادهها برای تربیت درست فرزندان و عبور دادن آنها از مرز لجبازی چه مسائلی را در شیوه تربیت خود باید لحاظ کنند؟
یکی از مواردی که خانوادهها باید به فرزندان خود آموزش دهند احترام به قانون است، احترام به قانون را هم باید از اطرافیان خود آغاز کنیم با احترام گذاشتن به حقوق آنها. اینکه یاد بگیریم به حق دیگران ظلم نکنیم، به فرزندان خود یاد بدهیم از کسی بالاتر نیستی و کسی هم از تو بالاتر نیست؛ ما همه یکی هستیم و مطیع در برابر قانون. وقتی شرافت و عزت نفس و اهمیت کرامت انسانی به و پیامدهای پایمال شدن آنها به فرزندان آموزش داده شود چه در خانواده، چه در مدرسه و دانشگاه بهتدریج تبعیت از قانون را یاد میگیریم، جالب است بسیاری که در ایران قوانین را رعایت نمیکنند، مثلاً همین قوانین رانندگی را، هنگام مهاجرت به خارج از کشور انسانهای قانونمندی میشوند، برای اینکه رفتار قانونی در این کشورها نهادینه شده و عدم پیروی نکردن از قانون جرم سنگینی است اما ما این مسائل را دست کم میگیریم. وقتی فکر میکنیم همه مسائل قانونی را با پارتی بازی میتوانیم حل کنیم مشخص است برای نزدن ماسک هم راه و دلیلی قانع کننده برای توجیه خود پیدا میکنیم.
نظر شما