قدس آنلاین: حدود یک هفته از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا گذشته و همچنان معلوم نیست کدام یک از دو نامزد حزب دموکرات و جمهوریخواه قرار است کنترل کاخ سفید را در دست بگیرد. همین تردیدها موجب شده برخی کشورها برخلاف دورههای گذشته تا مشخص شدن پیروز قطعی انتخابات، در ارسال پیامهای تبریک شتابزده عمل نکنند. یکی از این کشورها فدراسیون روسیه است که دقیقاً چهار سال پیش با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶، امید داشت به سطح بالایی از همکاری و همگرایی با واشنگتن دست یابد.
درست است که در دوره ترامپ، روابط روسیه و آمریکا در حوزه همکاریِ منطقهای و عدم رویارویی مستقیم، وضعیت قابل قبولی داشت، اما بسیاری از کانالهای گفتوگو مانند فعالیتهای مربوط به کنترل تسلیحات هستهای و همکاریهای نظامی، با خروج آمریکا از توافقهایی مانند پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد و پیماننامه آسمانهای باز، عملاً با بنبست مواجه شد. این در حالی است که ترامپ همواره از پوتین تعریف و تمجید کرده است. در این دوره سفارتخانههای دو کشور تحت محافظت شدید قرار گرفتند، گفتوگوهای مشورتی بسیار محدود شد و مذاکرات مهمی برای تمدید پیمان استارت نو نیز صورت نگرفت. شاید به همین دلیل است که کارشناسان روس این دوره را بدترین وضعیت در مناسبات مسکو - واشنگتن ارزیابی میکنند.
جو بایدن، یک دموکرات سالخورده است که در مناظرههای انتخاباتی مانند رقیب خود از ارائه برنامههای مشخص برای کشور خودداری کرد و همان مسائل اخلاقی را پیش کشید که ترامپ نیز به آن علاقه دارد. در حال حاضر بایدن به عنوان پیروز انتخابات و رئیسجمهور آمریکا شناخته میشود، اگرچه این موضوع قطعی است اما در دنیای سیاست موارد قابل تردید را نباید دست کم گرفت. در هر صورت با ریاست جمهوری بایدن، به ظاهر تغییرات گستردهای در سیاست خارجی واشنگتن و ارتباط این کشور با روسیه رخ خواهد داد که مراتب آن به شرح ذیل است:
اول، بایدن بر خلاف ترامپ سعی میکند به شخص خود متکی نباشد که سن بالای او نیز در این مورد مؤثر است، بنابراین بخش عمدهای از کارویژههای سیاست خارجی بر عهده وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی و رئیس پنتاگون خواهد بود. همین موضوع تحرک و تخصصگرایی در دستگاه دیپلماسی آمریکا را افزایش داده و اقدامهای آینده این کشور را قابل پیشبینیتر خواهد کرد. این مسئله ساده به نظر میرسد اما روسیه را محدود میکند.
دوم، چارچوبهای گفتوگو با روسیه برای کنترل تسلیحات هستهای مجدد گسترش مییابد و البته فشار بر چین برای ورود به این فرمتها نیز بیشتر خواهد شد. با این تفاوت که مذاکرات به روشهای حقوقی و اهرم فشار غیرمستقیم به این سمت جهتدهی میشود. بنابراین روند مذاکرات پیچیدهتر خواهد شد که همین موضوع کار را برای روسیه سختتر میکند.
حمایت از اپوزیسیون، محور راهبرد بایدن
سوم، حمایت کاخ سفید از اوکراین و گرجستان، همچنین دخالت در بلاروس برای حمایت از اپوزیسیون این کشور چند برابر میشود. از سوی دیگر محدودیت گستردهای بر مانور سیاست خارجی روسیه در اروپا اعمال خواهد شد؛ چراکه همگرایی دموکراتها با اتحادیه اروپا و مبانی لیبرالیسم بیشتر است. البته نکته مهم این است که مسئله خط لوله نورد استریم ۲ برای انتقال انرژی از روسیه به اروپا همواره مورد انتقاد ترامپ بوده و معروفترین اظهارات او هم سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل است که خطاب به آلمانیها، خطر نفوذ روسیه از طریق پروژه نورد استریم را هشدار داده بود. جالبتر اینکه پیشبینی میشود بایدن با این طرح مخالفت چندانی نداشته باشد و شرکتهای قبلی سهیم در این پروژه، به کار خود ادامه دهند. در واقع دموکراتها به جای مخالفت علنی، سعی میکنند هماهنگی بیشتری با دولتهای اروپایی مانند آلمان داشته باشند.
چهارم، فشارهای مربوط به عدم رعایت مسائل حقوق بشری در روسیه بیشتر شده و پروندههای مگنیتسکی و الکسی ناوالنی (دو مخالف کرملین که به نظر کشورهای غربی، مسکو سعی در سرکوب و از بین بردن آنها داشته است) با جدیت بیشتری دنبال میشود. حتی اقدامات آمریکا در این قالب ممکن است مخالفتهای سازمان یافته در داخل روسیه به ساختار دولت و تصویبهایی که برای تغییر مدت زمان ریاست جمهوری این کشور صورت گرفت را افزایش دهد.
این چهار مورد مفروضاتی هستند که با ریاست جمهوری بایدن، به احتمال زیاد دنبال خواهند شد. شاید در نگاه اول این طور به نظر برسد که در دوره بایدن سیاست خارجی واشنگتن نسبت به مسکو تغییر میکند، اما در واقع اقدامهای بایدن ادامه سیاستهای رئیسجمهور قبلی است. ترامپ منتقد مستقیم مسکو و شخص پوتین نبود، اما به نفع این کشور نیز عمل نکرد. حتی ممکن است خروج آمریکا از پیمانهایی مانند منع موشکهای هستهای میانبرد در دوران ترامپ، زمینه تقویت برنامه دفاع موشکی آمریکا در بخش اروپای شرقی و شاید تکمیل آن را در دوره بایدن فراهم کرده باشد، چون بدین وسیله میتواند به استقرار و تقویت بیشتر برخی سامانههای دفاع موشکی در اروپا برای بازدارندگی در برابر روسیه بپردازد. از سوی دیگر، خروج ترامپ از پیمان آسمانهای باز نیز مطابق نظر کارشناسان نظامی این کشور بوده و تقریباً مخالفانی در داخل کشور نداشته است. بنابراین اتفاقاتی که طی چهار سال گذشته در حوزه سیاست خارجی آمریکا افتاد، برای دموکراتها نیز چندان ناخوشایند نیست.
در مجموع باید گفت جو بایدن از زمان اتحاد جماهیر شورروی سابق با سیاستهای مسکو آشنایی داشته و بارها به این کشور سفر کرده است، به همین دلیل روسیه و فعالیتهای آن همواره برای بایدن بسیار مهم است. در دوره بایدن فشارها بر روسیه ادامه خواهد داشت، با این تفاوت که محدودیتها در چارچوب مشخص و از طریق گسترش کانالهای ارتباطی با مسکو صورت میگیرد.
نظر شما