قدس آنلاین: درسالهای اخیر دنبالهسازی در سریالهای تلویزیونی باب شده است. پس از ساخت فصل اول سریال «ستایش» و قصه تراژیکی که این مجموعه تلویزیونی داشت، مخاطبان تلویزیون که در دهه ۶۰ با سختیهای زندگی «اوشین» همدرد شده بودند، در اوایل دهه ۹۰ با «ستایش» همذاتپنداری کردند. استقبال نسبی از فصل اول این سریال موجب شد صدا و سیما به فکر ساخت فصل بعدی آن بیفتد، اما کیفیت پایین فصل دوم و فصل سوم آن موجب ریزش مخاطبان این سریال و حتی به سخره گرفتن گریم نقش اصلی آن شد. با وجود اینکه دنبالهسازی سریال «ستایش» خاطره ناخوشی از این مجموعه تلویزیونی در ذهن مخاطبان باقی گذاشت که مشابه این ماجرا با شدت انزجار کمتری در شبکه نمایشخانگی هم رخ داد. استقبال از سریال «شهرزاد» موجب شد سازندگانش به فکر ساخت فصلهای بعدی بیفتند، ولی فصلهای دوم و سوم آن به اندازه فصل اولش موفق نبود.
چندی پیش نیز جلیل سامان، کارگردان سریال «زیرخاکی» که فصل اول آن با استقبال بینندگان تلویزیون روبهرو شده بود، در صفحه اینستاگرام خود خبر از تولید فصل دوم آن داد و نوشت: «به امید خدا در روزهای آینده فیلمبرداری فصل دوم زیرخاکی را آغاز خواهیم کرد. دعا کنید تا بتوانیم در این روزهای تلخ لحظات شیرینی را به ارمغان بیاریم».
این روزها هم فصل سوم سریال «از سرنوشت» روی آنتن شبکه دو است. سازندگان سریال «بچهمهندس» نیز مشغول ساخت فصل چهارم این مجموعه تلویزیونی هستند و تصویربرداری آن به تازگی در تهران آغاز شده است. در فصل جدید احمد کاوری جایگزین علی غفاری در مقام کارگردان سریال شده است و فرهاد قائمیان و مهشید جوادی نخستین بازیگرانی هستند که جلو دوربین رفتهاند. همزمان با آغاز مرحله تصویربرداری، بازنویسی متنها نیز توسط حسن وارسته و یک گروه چند نفره در حال انجام است. سعید سعدی، تهیهکننده «بچه مهندس» درباره دلایل دنبالهسازی این سریال به خبرنگار ما میگوید: ما داریم به خواسته سازمان صدا و سیما عمل میکنیم. از فصل سوم این مجموعه استقبال خوبی صورت گرفت و جنبههای مثبتی در کار وجود داشت، به همین دلیل درخواست مخاطبان و مدیریت سازمان صدا و سیما این بود که سریال ادامه پیدا کند. سازمان هم به احترام درخواست مخاطبان از ما خواست هر چه سریعتر این خواسته را عملی کنیم.
وی ادامه میدهد: از اواسط پخش فصل سوم سریال، گروه نویسندگان کار پژوهشیشان را آغاز کردند تا نگارش فصل چهارم آغاز شود. فیلمنامه فصل چهارم نوشته و تولید آن آغاز شده است.
سعدی درباره تغییر کارگردان این مجموعه عنوان میکند: آقای غفاری به دلیل اینکه درگیر ساخت یک کار سینمایی شدند که از اول آبان ماه کلید خورده بود، امکان حضور در این سریال را نداشتند. برای پخش فصل چهارم «بچهمهندس» همزمان پخش (بهار ۱۴۰۰) مشخص شده بود و نمیتوانستیم تا اسفند ماه صبر کنیم که فیلم سینمایی آقای غفاری تمام شود؛ بنابراین با مشورت ایشان و معرفی سازمان، آقای کاوری به عنوان کارگردان جدید به گروه پیوستند.
وی تأکید میکند: تلاشمان این است فصل چهارم نسبت به فصلهای قبلی جذابتر باشد و مخاطبان از تماشای آن راضی باشند تا عقبگرد نکرده باشیم و ساخت فصل چهارم بیمورد نباشد.
به گفته سعدی، فصل سوم «بچه مهندس» قصههای جذابتری داشت که نظر مخاطبان را جلب کرده بود و همین جذابیت گروه سازنده را به ساخت فصل چهارم مجاب کرد. طرح اولیه از کودکی تا جوانی جواد را روایت میکرد که از همان ابتدا قرار بود تا سه فصل ادامه پیدا کند و فصل چهارم هم ادامه جوانی جواد است.
* فیلمنامههایی که از ابتدا تکفصلی است
مجید مولایی، تهیهکننده سریال پربیننده «بانوی عمارت» درباره دلایل دنبالهسازی سریالهای تلویزیونی به خبرنگار ما میگوید: ماجرای دنبالهسازی در ایران پس از ورود سریالهای خارجی باب شد. در سریالهای خارجی وقتی طرح اولیه تصویب میشود و قرار است ساخت سریال آغاز شود، کسی که طرح اولیه را ارائه میدهد باید حداقل برای سه فصل، قصه فیلمنامه داشته باشد. ممکن است که هر فصل بین ۱۰ تا ۲۴ قسمت باشد و این براساس توافق بین ایدهپرداز و سازنده است. تصمیم ساخت فصلهای دیگر هم معمولاً پس از سه فصل گرفته میشود. ماجرای دنبالهسازی در سریالهای ایرانی هم براساس الگو و ساختار سریالسازیهای خارجی باب شده است.
وی ادامه میدهد: در تلویزیون یا شبکه نمایشخانگی ما وقتی سریالی، درصدی از بیننده را راضی میکند، مدیران تلویزیون یا سرمایهگذاران میگویند فصل بعدی را هم بسازید در حالی که در بسیاری از مواقع، فیلمنامه براساس دنبالهسازی طراحی نشده که فصلهای بعدی داشته باشد، به همین دلیل معمولاً فصلهای دوم و سوم آن سریال، جذابیت فصل اول را ندارند.
این تهیهکننده پیشنهاد میدهد: بهتر است از این به بعد برای تصویب سریالها رویه دیگری طی شود، یعنی اگر تصور شورای تصویب فیلمنامه این است که چنین سریالی میتواند جذاب باشد، به نویسنده از ابتدا بگویند برای فصلهای بعدی هم طراحی داشته باشد نه اینکه سریالی ساخته میشود، بعد میبینند مخاطب دارد و برای ساخت فصل دوم آن به هر تمهیدی میخواهند قصه بسازند. این شیوه غیرحرفهای و غلط است، چون ممکن است برای اتفاقاتی که در فصل دوم میافتد، در فصل اول زمینهسازی نشده باشد.
وی درباره اینکه چرا فصل دوم سریال «بانوی عمارت» که یک سریال پربیننده تلویزیونی بود، ساخته نشد، میگوید: این سریال از ابتدا قرار بود در دو فصل ساخته شود و در فیلمنامه هم فصل دوم آن پیشبینی شده بود، اما شرایط ساخت فصل دوم هنوز پیش نیامده است.
وی درباره اینکه بهتر است دنبالهسازی سریالهای تلویزیونی تا کجا ادامه پیدا کند، توضیح میدهد: منطقش این است تا آنجا دنبالهسازی ادامه پیدا کند که بشود قصه جذابتری را تعریف کرد. معمولاً در شکل فصلبندی سریالها، لازم است قصه فصل دوم جذابتر از فصل اول و قصه فصل سوم، جذابتر از فصل دوم باشد، چون تماشاگر با آن سطح از تعلیق و پیچیدگی در سریال آشناست و توقع دارد فصل دوم و سوم جذابتر از فصلهای قبلی باشند. این ساختار در ادبیات کهن ما نیز وجود دارد و آن را در قصه «هزار و یک شب» شهرزاد میبینید. وقتی شهرزاد قصهای را برای پادشاه تعریف میکند، قصه بعدی او با تعلیق بیشتری همراه است تا بتواند پادشاه را برای شنیدن قصههایش راضی نگه دارد.
* بدون توجیه مالی و مضمونی
به گفته تهیهکننده سریال «نابرده رنج»، بسیاری از مواقع که فصل دوم یک سریال جذابیت فصل اول را ندارد به این دلیل است که از ابتدا برای فصل دوم آن، فکر نشده است. مولایی توضیح میدهد: بسیاری از سریالهایی که فصل دوم و سوم آنها در تلویزیون ساخته میشود اصلاً توجیه ندارند، مگر فصل اول آن سریال چقدر بیننده داشته که قرار است فصل دوم و سومش ساخته شوند!؟
وی میگوید: به نظرم دلیل اصلی این ماجرا، خالی بودن دست مدیران سازمان در فیلمنامه سریالهای خوب است، وگرنه بسیاری از سریالهایی که فصلهای بعدیاش در تلویزیون ساخته میشود، توجیه مالی و مضمونی ندارند و این نشانه خالی بودن دست مدیران تلویزیون در موضوعها و قصههای جدید است.
وی درباره اینکه ساخت فصل دوم و سوم یک سریال ارزانتر از ساخت یک سریال جدید است که مدیران تلویزیون به دنبالهسازی اقبال نشان میدهند، میگوید: به نظرم ساخت فصلهای دوم و سوم یک سریال تضمین بیشتری دارد، چون آدمهای گروه انتخاب شدهاند و اگر سریال تاریخی باشد، لباسها و لوکیشنها از قبل آماده شده است که شاید بتوانند کمی ارزانتر دنباله آن سریال را بسازند، ولی دلیل اصلی دنبالهسازی سریالها، خالی بودن دست مدیران تلویزیون از قصهها و فیلمنامههای جدید و خوب است. به همین دلیل سعی میکنند سریالی که بیننده دارد را دنبالهسازی کنند در حالی که گاهی فصلهای بعدی، ضعیفتر از فصل اول ساخته میشوند و ممکن است خاطره خوش فصل اول سریال را هم نابود کند.
مولایی اضافه میکند: بسیاری از سریالهای تلویزیون که دنبالهسازی شدهاند به جز سریال «پایتخت» چه خاطره خوشی را برای مخاطب به جا گذاشتهاند؟ ضمن اینکه هر فصل سریال «پایتخت» هم در ۱۳ قسمت ساخته میشد و مینیسریال بود.
وی توضیح میدهد: اکنون یک الگوی سریالسازی که غربیها دارند این است که تعداد قسمتهای هر فصل را کم میکنند و مینیسریال میسازند تا از فصل اول سریال بازخورد بگیرند و سپس فصلهای بعدی را بسازند، چون هزینههای ساخت سریال بسیار بالا رفته است. با این روش، رضایت بیننده از سریال را میسنجند یعنی اگر از فصل اول استقبال شد، فصلهای بعدی را میسازند.
این تهیهکننده یادآور میشود: یکی از مشکلات صدا و سیما این است که بودجه دولتی دارد و مدیران تلویزیون مضامینی دارند که پرداختن به آنها برایشان اهمیت دارد؛ بنابراین به اینکه یک سریال چقدر توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند یا مورد پذیرش تماشاگران باشد، توجه نمیکنند.
نظر شما