در حالی که هنوز جو بایدن رئیسجمهور جدید آمریکا بهطور رسمی آغاز به کار نکرده است، کشورهای اروپایی از همین حالا برای رایزنی و تأثیرگذاری روی اقدامها و سیاستهای دولت بعدی و نیز اجماعسازی با آن درباره موضوعاتی همچون ایران و بهخصوص پرونده هستهای کشورمان که آن را تهدیدی برای خود اعلام میکنند، اقدامها و تحرکات خودشان را کلید زدهاند.
در اینباره، چند روز پیش نخستوزیر انگلیس در گفتوگویی تلفنی با بایدن بر بازگشت وی به برجام تأکید کرد. علاوه بر آن هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان نیز در گفتوگوی خود با رئیسجمهور بعدی آمریکا، بر ضرورت بازگشت این کشور به برجام و گنجاندن موضوعات غیر هستهای در توافق سخن به میان آورد.
در این بین حتی «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان نیز اعلام کردهاند خواستار همکاری با «جو بایدن» برای اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، خواستار همکاری آمریکا در یک رویکرد مشترک هستند. آنها همچنین مدعی شدند این رویکرد برای مقابله با سایر چالشهایی که ایران برای امنیت این کشورها و منطقه ایجاد میکند، ضروری است.
نقش و تلاشهای اروپاییها برای بازگشت آمریکا به برجام و تحمیل خواستههای جدید به جمهوری اسلامی ایران از طریق آن، موضوعی است که ابوالفضل ظهرهوند کارشناس مسائل بینالملل درباره آن به پرسشهای قدس پاسخ داده است.
به نظرتان با روی کار آمدن بایدن، روابط اروپا با آمریکا درباره هدف مشترک آنان یعنی ایران، به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
یکی از بازیگرانی که در عرصه بینالملل از آمدن جو بایدن بسیار خوشحال شد، اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا به دلیل شرایطی که در حال حاضر در آن بهسر میبرد و به دلیل وابستگیهای گوناگونی که به آمریکا بهخصوص در حوزه مسائل امنیتی دارد، در دوران ریاستجمهوری ترامپ صدمات زیادی از اقدامهای وی خورد. در دوره ترامپ، رشد جریانهای دست راستی و ضد اتحادیه اروپا افزاش یافت و اتحادیه را با خطر فروپاشی مواجه کرد، به همین دلیل میبینیم وقتی هنوز نتیجه انتخابات بهطور رسمی اعلام نشده، اینها مشتاقانه به طرف بایدن و دموکراتها حرکت میکنند تا شاید بتوانند باردیگر روابط نزدیکتر و همکاریهای جدیدی را با واشنگتن در حوزههای مختلف از جمله ایران به عهده بگیرند. به همین دلیل، در چنین شرایطی یکی از موضوعاتی که در دستور کار اتحادیه است تا بتواند ظرفیت سیاسی ویژهای را برای خود تعریف کند، موضوع ایران است.
علت اصلی تلاشهای اروپاییها برای بازگرداندن آمریکا به برجام چیست؟
آنطور که خبرهایی مبنی بر اینکه اروپاییها از همین حالا مذاکراتی را با نمایندگان بایدن در اتحادیه اروپا شروع کردهاند تا ببینند چگونه میتوانند برای کشاندن ایران به سر میز مذاکره با آمریکا ایفای نقش کنند، به گوش میرسد، آنها تلاش دارند ضمن توجیه طرف آمریکایی و ارائه گزارش از براوردهای خودشان از محیط داخلی ایران، بتوانند همانند گذشته یک نقشه راه مشترک برای برجام جدید با هم طراحی کنند. البته این هوشیاری جمهوری اسلامی ایران را میطلبد که بتواند در یک موضع فعال با سناریو جدید غربیها مقابله و برخورد کند.
قطعاً ورود بایدن و آمریکاییها به برجام باید با اجازه ایران باشد. اگر آمریکاییها بدون موافقت ایران وارد برجام شوند و بار دیگر مقامات کشورمان در باغ سبز آمریکا و اروپاییها را باور کنند، به نظرم دچار خطای راهبردی دیگری شدهاند.
در موضوع بازگشت آمریکاییها به برجام، ابتدا ایران باید مطالبات بر زمین مانده خودش را از دولتهای اروپایی و آمریکا درخواست کند. پس از تأمین نظرات و مطالبات ایران، تازه آنموقع باید کشورمان تصمیم بگیرد که آیا با بازگشت بایدن به برجام موافق است یا نه. چنین رفتاری میشود یک موضع فعال، در غیر اینصورت آمدن بایدن به برجام به معنای فعالشدن و افتادن مکانیسم ماشه به دست اوست. در اینصورت، بایدن میتواند این شمشیر داموکلوس را همچنان بالای سر ایران نگه دارد و کشور را به ورطه جدیدی از تعهدات مورد نظرش بکشاند. از جمله چنین تعهداتی که خودشان هم به صراحت از آن سخن به میان آوردهند، برجامهای بعدی و تکمیل نقشه براندازی در ایران است.
اروپاییها چه نقشی در اجرای اقدامهای بعدی آمریکا علیه ایران و پرونده هستهای میخواهند اجرا کنند؟
ابتدا باید به نقش ضعیف اروپاییها در برجام توجه داشته باشیم. اروپاییها در واقع به دلیل ماهیت و وابستگیشان به واشنگتن، بیرون از اراده آمریکاییها قادر به انجام هیچ تعهدی نیستند. اروپاییها عادت کردهاند هزینه اقدامها و تصمیمات خودشان را پای دیگران بیندازند، اما خودشان منافع را ببرند، به عبارتی اروپاییها به هزینهسازی برای دیگران و بهرهبرداری خودشان از طریق آن عادت دارند. مثلاً آلمانیها زمانی که در برجام و یا کنفرانس مربوط به موضوع افغانستان حاضر شدند، توانستند ظرفیت سیاسی خوبی را بدون تقبل هزینه خاصی بدست بیاورند.
ما باید در آینده این موضوع را در روابط با غرب بهخوبی مدنظر داشته باشیم که اروپاییها فقط کارگزار هستند و هزینه کارگزاریشان را از طرف آمریکایی میگیرند، در حالی که در عمل به تکالیف و تعهدات مربوط به خودشان، قدرت عمل مستقلی بدون اجازه آمریکاییها ندارند. ترامپ و یا در حال حاضر بایدن همواره درصدد بودند پروژه ضد ایرانیِ توافق برجام را تکمیل کنند و تکمیل چنین پروژهای هم به معنی گرفتن سایر ظرفیتهای ایران است؛ ظرفیتهایی که ایران را به عنوان بازیگر مستقل در منطقه و جهان مطرح کرده است؛ همانند قدرت دفاعی که در برنامه موشکی دیده میشود یا قدرت بازیگری در منطقه که اسم آن را «نفوذ منطقهای» گذاشتهاند. هر کشوری بدون چنین ظرفیتهای ملی قطعاً نخواهد توانست موقعیت و نقشه راه رشد و توسعه خودش را ترسیم کند و جلو ببرد یا معیشت و اقتصاد ملی خود را بهدرستی اداره کند. ما باید حواسمان به فریبکاری غربیها باشد و اجازه ندهیم کشورمان برای بار دوم از همان سوراخی که پیش از این دموکراتها و اروپاییها ما را گَزیدهاند، گَزیده شویم و آسیب ببینیم.
انتهای پیام/
نظر شما