به گزارش قدس آنلاین، طبق عادت همیشه چند قدم مانده به بازرسی شروع میکنم به زمزمه اذن دخول، الحق که شاعر راست گفت که «باب الجواد راه ورودی به قلب توست» چقدر از این زاویه همه چیز زیباست، دستی به ادب روی سینه میگذارم و سوز سرد هوای برفی میخورد به چشمهایم، السلام علیک یا ابالحسن، این کنیه را خیلی دوست دارم مرا میبرد نجف انگاری، صدای آشنای این روزهای حرم در گوشم میپیچد «زائران گرامی لطفا از روی کفپوشهای مشکی تردد کنید» اما همیشه راه رفتن روی برفهای دست نخورده را بیشتر دوست دارم آن هم روی سنگفرشهایی که همیشه معبر بازی بچهها بودهاند.
چند قدم که جلو میروم چشمم به تمثال سردار سلیمانی میافتد که با لبخند همیشگیاش دارد نگاهم میکند و پرتم میکند به دیماه سرد سال گذشته و داغی که هنوز داغ است و روی دلمان سنگینی میکند، دوباره باد سرد پاییزی میخورد به چشم و پیشانیام، سرم را پایینتر میاندازم، مقصدم جنوب شرقیترین گوشه صحن جامع است، چایخانهای که کاش کرونا نبود و چای داشت، در این بهشت سرد، چای گرم حضرتی خیلی میچسبید، اما حیف که این ویروس لعنتی به همه دوست داشتنیهایمان برچسب محدودیت زده.
معمولا ادب زیارت اقتضا میکند که با طمأنینه در حرم قدم بزنیم اما وقتی هوا برفی و بارانی است این آرامش بیشتر میشود و سکوتی دلانگیز تمام حرم را پر میکند، از دیگر آداب زیارت که بزرگان همیشه عامل به آن بودند زیارت از پایین پای حضرت است، همانجا که برای مشهدیها ایستگاه آخر است، البته در روزهای شادی هم پر رونقترین صحن از نظر گلآرایی و زیبایی هم صحن آزادی است.
سلامی عرض میکنم و از مسیر کفپوشها خودم را به روبروی ضریح میرسانم، دلم میخواهد ثانیههای بیشتری را با نگاه به ضریح بگذرانم و مثل قبل کنجی رو به ضریح به قدر یک امین الله خواندن بایستم، اما نمیشود، با این همه دلمان هنوز گرم است که در این تاریکی زمین، نور شمسالشموس روشنای شبهای تیرهمان است.
میروم کنج صحن و مثل کبوترهای چایی حرم طوری میایستم که کمتر سرما برود به مغز استخوانم و مشغول خواندن زیارتنامه میشوم، سکوت و آرامش صحن انگار سرما را از یادم برده است، وقتی در وصف بهشت میگویند که نه سرد میشود و نه گرم و همیشه هوا معتدل و بهاری است به گمانم همینجا را میگفتند، وقتی در هر حالی که باشی حال دلت بهار میشود و انگار هیچ دردی در عالم نداشتی جز دوری از حرم امن رضا(علیه السلام) که وقتی در آن هستی همه غمها بار میبندند و از دل میروند.
نزدیک اذان ظهر است و طبق معمول همیشه زیارت هفت حدیث از بلندگوهای حرم پخش میشود و چقدر این هفت حدیث به جان آدم مینشیند، مخصوصا آنجا که اقرار میکنیم به ولایت و دوستی اهل بیت و خودمان را منتظر دولت کریمه معرفی میکنیم، دقیقا همانجا انگار نسیم بهاری از جانب کعبه میوزد و دلمان را گرم میکند به آمدن حجت خدا تا بگوید این روزهای سرد و خزان زده هم تمام میشود و بهار میآید.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما