تقریباً ۱۱ ماه از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد، رشد صعودی این ویروس بیشتر از همه صاحبان اصناف را نگران و غصه آنان از گرانیها، کسادی بازار و تعطیلیهای اجباری را دردناکتر کرده است. اگر یادتان باشد نخستین اقدام دولت برای مقابله با شیوع کرونا در کشور تعطیلی اجباری عمده اصناف در اسفند سال گذشته بود که تا ابتدای اردیبهشت سال جاری ادامه پیدا کرد، این رخداد امید اصناف مشهدی را که یک سال در انتظار عید نوروز و رونق کسب و کارشان بودند، به یأس تبدیل و ضرر سنگینی به آنان تحمیل کرد.
ضرر ناشی از این تعطیلیهای اجباری از جوانب مختلف آنچنان سنگین بود که کمکهای حمایتی دولت نیز نتوانست جبران مافات کند و بدهیهای بسیار، اجارهها، هزینه مالیات و عوارض، کاهش توان اقتصادی مردم و کاهش فروش، ضربه سختی به اصناف مختلف وارد کرد. هنوز هم برخی کسب و کارها مانند تالارهای پذیرایی در مشهد به اجبار تعطیل هستند و نتوانستند شروع دوبارهای در ایام کرونا داشته باشند، زیرا آغاز به کار آنها برابر با گسترش دوباره همهگیری و زمینگیر شدن مردم است. اما نگرانی و دغدغهمندی اصناف به ویژه اصناف مشهدی زمانی بیشتر میشود که رئیس اتاق اصناف مشهد اعلام میکند: «براساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، ممنوعیت فعالیت مشاغل گروه دو، سه و چهار در مشهد تا اطلاع بعدی تمدید شد. وی ادامه داد: ستاد ملی مقابله با کرونا هر دو هفته یکبار وضعیت شهرها را از نظر شیوع بیماری کووید۱۹ بررسی میکند و آنها را در دستههای سیاه، قرمز، نارنجی، زرد و سفید قرار میدهد که بر این اساس مشهد اکنون در وضعیت قرمز قرار دارد. قابل توجه است که بدانید ۹۶ اتحادیه و بیش از ۱۰۵ هزار واحد صنفی در مشهد فعال هستند.
مشروح مشاغل گروه الف
کارخانههای تولیدی، مراکز صنعتی و معدنی، کشاورزی، شیلات و خدمات وابسته، مراکز زیرساختی و حیاتی، مراکز تأمین و توزیع آب، برق، گاز، مدیریت پسماند، فاضلاب و فعالیتهای تصفیه و تهویه هوا، پالایشگاهها و جایگاههای عرضه سوخت، حملونقل عمومی کالا و مسافر برونشهری شامل ریلی، هوایی، جادهای و دریایی، حملونقل عمومی درونشهری، ادارهها و مراکز نظامی، انتظامی و امنیتی، امدادی و ستادی، فروشگاههای زنجیرهای، سوپرمارکتها ، میوهفروشیها و سبزیفروشیها، میادین ترهبار، مراکز تولید، نگهداری، توزیع و فروش محصولات غذایی و خدمات وابسته، مراکز تولید و عرضه فراوردههای لبنی و نانوایی، مراکز بهداشتی، درمانی، امدادی، اورژانسی و تأمین آمبولانس دولتی و خصوصی، داروخانهها، مراکز و فروشگاههای دامپزشکی، پخش دارو، عطاری و داروهای سنتی، مراکز تهیه، تولید و توزیع مواد غذایی و بیرونبر، خدمات اپراتورهای ارتباطی، خدمات الکترونیک و فعالیتهای پستی، شرکتهای خدماتی اینترنتی، رسانههای مکتوب و برخط و مشاغل مشابه، مراکز نگهداری و خدماتی سالمندان، معلولان و جانبازان، مراکز توانبخشی و مراقبتی، آسایشگاهها، تعمیرگاههای انواع خودرو، لوازم خانگی، الکتریکی والکترونیکی، فروشگاههای انواع قطعات و لوازم یدکی، فروشگاههای انواع مصالح ساختمانی و آهنآلات، کارگاههای صنعتی، چاپخانهها، خشکشوییها و آرامستانها تنها مشاغلی هستند که در هیچ یک از وضعیتهای سهگانه تعطیل نمیشوند.
در تعطیلات گذشته کرونایی در مشهد کم و بیش اصنافی بودند که با کرکرههای نیمه باز فعالیت خود را ادامه میدادند. به همین علت تصمیم گرفتم طی چند روز، بازدید میدانی از برخی نقاط مشهد داشته باشم تا ببینم گروههای دیگر شغلی قوانین محدودیتهای کرونایی را رعایت میکنند یا خیر؟
در حالی که عقربههای ساعت روایتگر ساعت ۱۶ و ۳۳ دقیقه است به سمت خیابان امام رضا(ع) حرکت میکنم، با وجود اینکه هنوز زمان منع تردد نرسیده، اما خیابان امام رضا(ع) به نسبت روزهای قبل خلوتتر شده و تنها گذر اتوبوسهای بیآرتی و گاهی ماشینهای سواری این سکوت را میشکند. راهم را به سمت میدان بسیج ادامه میدهم؛ به جز مشاغل گروه الف کرکره مابقی مغازهها پایین است، اما درِ یک رستوران به روی مشتریانش باز است و مردم بدون توجه به فاصلهگذاری اجتماعی در یک فضای کوچک ایستادهاند.در ادامه توجهام به یک مغازه آجیلفروشی جلب میشود که لامپهای مغازهاش از چندقدمی خودنمایی میکند، از بیرون شیشه مغازه نگاهی به داخل میاندازم به جز فروشنده و یک شاگرد نوجوان کسی دیگر در مغازه نیست، اما با وجود اینکه شغلش جزو مشاغل گروه الف نیست مغازهاش همچنان باز است. سوار مترو میشوم تا اینبار از شهدا به سمت خیابانهای عبادی حرکت کنم، در مترو تمامی مسافران ماسک زدهاند، اما بازهم خبری از فاصلهگذاری اجتماعی نیست، وقتی به میدان شهدا میرسم و به سمت پایانه شهدا که منتهی به خیابانهای عبادی است حرکت میکنم مغازههای میوهفروشی و ترهبار اولین چیزی است که به چشم میآید. از کنار میوهفروشیها رد میشوم مغازهدارانی را میبینم که در انتظار مشتری هستند و مردمی که با دیدن قیمت میوهها با یک آه جانسوز به راه خود ادامه میدهند.
اگر من در خانه بنشینم اجاره ام را چه کسی پرداخت میکند؟
هوا رفته رفته سردتر میشود و حجم خودروهای سواری از ترس جریمه شدن و نزدیک شدن به ساعت۲۱ کمتر میشود، ۴۰۰متر جلوتر مغازه شلوارفروشی را میبینم که کرکرهاش تا نصفه پایین و صاحب مغازه مشغول خیاطی کردن است، خودم را به عنوان مشتری جا میزنم و بعد از بالا دادن کرکرهها و وارد شدن به مغازه مشغول قیمت گرفتن شلوارها میشوم، در همین زمان از صاحب مغازه که مردی تقریباً ۴۰ ساله با موهای جوگندمی است میپرسم، مگر اطلاع ندارید که جز مشاغل گروه الف مابقی اصناف باید تعطیل باشند هنوز سؤالم تمام نشده بین کلامم میآید و اذعان میکند: «بله میدانم اگر بازرسان متوجه مغازهام شوند جریمهام میکنند، اما اگر من در خانه بنشینم اجاره ۴میلیون و۵۰۰ هزار تومانی من را چه کسی پرداخت میکند؟ شکم زن و سه فرزند من را چه کسی سیر میکند؟» سرم را پایین میاندازم، مگر با یادآوری توصیههای ستاد ملی مبارزه با کرونا هزینه اجاره و معیشت خانوادهاش برطرف میشود؟ تنها چیزی که مثل خوره مغزم را میخورد این است که چرا دولت بدون دادن تسهیلات مناسب به اصناف تنها از حربه تعطیلی استفاده میکند و به این شکل مردم را با چالشهای به مراتب جدیتر از کرونا مواجه میکند؟
صبح روز بعد به سمت میدان فلسطین، امامت، خیام و پایداری حرکت میکنم و حدوداً ۷ ساعتی را در خیابانها و کوچه پسکوچههای این مناطق گشت میزنم.
صاحب مغازهای که در ویترین نشسته بود
شاید بتوان گفت جمع خیلی زیادی از گروهای مشاغل ب، ج و د تعطیل هستند، اما چندین مغازه پوشاک و کفشفروشی در حاشیه فلسطین و امامت کرکره هایشان را تا نصفه پایین کشیده بودند. حتی در یکی از مغازهها صاحب مغازه در ویترین نشسته بود و به دقت به مردمی که از پیادهرو عبور میکردند نگاه میکرد، البته باز بودن یک گلفروشی در حاشیه خیابان منتهی به بولوار معلم هم کمی تعجب برانگیز بود. یکی از صاحبان مغازه کفشفروشی با شکایت از بازار کساد و تورم بالا میگوید: «از فروردین امسال به بعد میزان فروش مغازهام پایین آمده، یا ما تعطیل بودیم، یا مشتری نبود و یا اگر بود توان خرید را نداشتند، حال نمیدانم با اجاره عقب افتاده و بدهیهای سرسامآور چه گِلی به سر بگیرم». فستفودها و رستورانها هم در تمامی این مناطق به صورت بیرونبر غذا سرو میکردند و خبری از مشتریهایی که در این موقع از سال در آبمیوهفروشیهای خیابان امامت نوشیدنی داغ میخوردند نبود.
قانونها برای چه وضع میشوند؟
آتلیه عکاسی و بدلیجات فروشی در منطقه پایداری جزو اصنافی بودند که بدون اعتنا به محدودیتهای کرونایی همچنان به کار خودشان ادامه میدادند، وارد مغازه بدلیجات فروشی میشوم و شاگردان مغازه که دو دختر جوان هستند با یکی از مشتریان در حال صحبت کردن هستند و از تعطیلیها و شرایط حاکم بر جامعه گله میکنند، مشتری هم خطاب به آنها و من که تازه به جمعشان ملحق شدم، میگوید: «آمدیم و این ویروس تا ۱۰ سال دیگر شرش کم نشد تا کی باید خودمان را مانند زندانیها قرنطینه کنیم، مسئولان ما که از درد مردم خبر ندارند و فقط قانونهای الکی وضع میکنند». در این دو روزی که به مناطق ذکر شده سر زدم به قول فرماندار مشهد تقریباً
۸۵ درصد اصناف قوانین را رعایت میکردند، اما عدهای هم به ناچار کرکرههای مغازههایشان را تا نصفه پایین کشیده بودند و امیدوار بودند که توسط مأموران جریمه و توبیخ نشوند.
شاید با وجود این محدودیتها در مقطعی از زمان بتوانیم سرعت صعودی ابتلا به کرونا را کاش دهیم، اما وضع این قوانین، بدون هیچ حساب و کتاب منطقی به قدری اصناف و مشاغل آزاد را با چالشهای جدی مواجه کرده است که به مراتب میتواند از ویروس کرونا خطرناکتر باشد. شایسته است همگی ما با رعایت هر چه بیشتر پروتکلهای بهداشتی در خانواده و رفتارهای فردی به ریشهکن شدن این ویروس کمک کنیم تا هر چه زودتر با بازگشت به حالت عادی، اصناف ضرر کمتری را تجربه کنند.
نظر شما